16 خرداد 1402
در آن سالی که من وارد دانشگاه صنعتی شریف شدم، یک سال [1346] از تأسیس آن میگذشت. در آنجا به انجمن اسلامی دانشگاه پیوستم تا با آنها همکاری داشته باشم. انجمن اسلامی نیز تازه تأسیس و نوپا بود و در آن، هنوز جریان سیاسی شکل نگرفته بود. اما در دانشکده فنی که سابقه بیشتری داشت، جریان سیاسی شکلگرفته بود.
در همان سال ورود من به دانشگاه، شرکت واحد اتوبوسرانی قیمت بلیت اتوبوسها را چند ریال گران کرد، که همین، اعتصابها و واکنشهایی را در دانشگاهها به دنبال آورد. در واقع، اولین حرکت با همین گران شدن بلیت اتوبوسها بود که در دانشگاه صنعتی شریف به وجود آمد و این دانشگاه نیز به اعتصاب و تظاهرکنندگان مخالف شرکت واحد پیوست. در همین تظاهرات بود که توانستم تعدادی از اشخاص را شناسایی کنم که گرایش سیاسی و اجتماعی داشتند.
از آن پس فعالیتهای دانشجویی ما در آن دانشگاه شکل مطلوب را یافت؛ مثلاً برنامهریزی و زمینهسازی میکردیم که در 16 آذر (روز دانشجو و سالروز شهادت تعدادی از دانشجویان در چند سال قبل) کلاسهای دانشگاه را تعطیل کنیم. برای آمادهسازی اذهان دانشجویان از نوشتن اعلامیه و تکثیر آن در دانشگاه استفاده میکردیم. این نوع فعالیت بتدریج دور میگرفت و شدت مییافت، در میان دانشجویان هم، بین کمونیست و مذهبی فرقی وجود نداشت و همه همکاری میکردند؛ به این معنی که در حرکتهای دانشجویی به این دلیل که اغلب دانشجوییها در پی خوردن و خوابیدن و زندگی عادی بودند، وقتی یک مسأله سیاسی یا اجتماعی پیش میآمد، همه ـ اعم از دانشجویان مذهبی و چپی ـ مشترکاً فعالیت میکردند، این فعالیتها هم همیشه جنبه سیاسی داشت. البته گاهی انجمن اسلامی برنامههایی خاص دانشجویان مذهبی داشت، اما در فعالیتهای سیاسی اغلب مشترکاً عمل میکردند؛ به بیاندیگر هنوز آن حساسیتها و مسائل بعدی پیش نیامده بود و دانشجوی مذهبی و چپی ـ در بعد فعالیت سیاسی ـ در یک سنگر فعالیت میکردند.
در انجمن اسلامی امکانات تکثیر اعلامیه بسیار محدود بود، از اینرو با وسایل بسیار ساده و اولیه کار تکثیر اعلامیه را انجام میدادیم. برای این کار، روشی را ابداع کردیم و با استفاده از یک قطعه شیشه و مالیدن مرکب روی آن و خوابانیدن ورقهی استنسیل بهطور وارونه و گذاردن کاغذ سفید روی آن و کشیدن غلتک نرم لاستیکی روی کاغذ، عمل تکثیر انجام میشد. این روش، برای تهیه پنجاه تا دویست نسخه از اعلامیه، روش بسیار دشواری بود. اما چون جامعه، تشنه مطالب آن اعلامیهها بود، یک نسخه که تکثیر میشد احساس میکردیم که کار مؤثری انجام دادهایم.
منبع: خاطرات مرتضی الویری، به کوشش دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، حوزه هنری، 1375، ص 26 - 27.
تعداد بازدید: 428