خاطرات

آثار وقایع 15 خرداد بر زنان شیراز


10 مرداد 1402


بنده [محمد مشکین‌فام] در سال 1342 حدود پانزده سال داشتم. یک روز عصر، خدمت آیت‌الله نجابت رفتم. به محض اینکه وارد شدم، ایشان گفتند: «فلانی باید به قرآن کریم قسم بخوری، مطالبی را که اینجا می‌شنوی، به کسی نگویی.» من هم قسم خوردم. آن زمان حادثه فیضیه در قم اتفاق افتاده بود و ایشان فرمودند: ‌«هر یک از شما موظفید که تعدادی چوب تهیه کنید، چون ممکن است جریان فیضیه، در مسجد جامع شیراز تکرار شود.» ما مقداری چوب تهیه کردیم و مخفیانه به پشت مسجد جامع آوردیم. در آنجا یکی از دوستان که قد بلندی داشت، ‌چوب‌ها را زیر عبا گرفت یواشکی داخل آبدارخانه مسجد آورد.

عصر 15 خرداد همه ما به مسجد جامع آمدیم، وقت مغرب شد، آیت‌الله دستغیب نیامده بودند، ‌اضطراب مردم را گرفت و لحظاتی شایع شد که ایشان را دستگیر کرده‌اند. بعد یکی از برادران آمده و خبر دادند که علماء، منزل حاج عالم،‌ جلسه دارند. نیم ساعت از مغرب گذشته بود که شهید دستغیب وارد مسجد شد، نماز خواند و روی منبر مختصراً راجع به دستگیری امام خمینی صحبت کردند. بعد فرمودند که فردا همه بازار به خاطر اهانتی که به مرجع تقلید شیعیان شده، باید تعطیل شود (بجز نانوایی‌ها) بعد آقای ساجدی بالای منبر رفته و گفت: «مردم،‌ من کفن خود را پوشیده‌ام و آمده‌ام.» این عبارت در مردم ایجاد شور و هیجان کرد. آن شب همه تصمیم گرفتند که در منزل شهید دستغیب بمانند. من نتوانستم آن شب به آنجا بروم. فردا صبح با شنیدن صدای تیراندازی به شاهچراغ آمدم، جمعیت زیاد بود.

مردم سازماندهی نداشتند و نمی‌دانستند چه کار باید بکنند، لذا عده‌ای در مسجد و عده زیادی در فلکه شاهچراغ جمع شده بودند. ناخودآگاه عده‌ای به طرف فلکه شاهزاده قاسم رفتند.

آنجا برادر خلیل سربی را با گلوله زدند، ‌گلوله به فک ایشان خورده بود. ایشان را به مسجد جامع آوردند. یکی از دوستان،‌ آقای سیدجعفر عباس‌زادگان، سر شانه یک نفر رفت و مردم را دعوت کرد به سوی خیابان طالقانی (پهلوی سابق). عده‌ای با سرهنگ عزلتی که به مردم شلیک می‌کرد، درگیر شده و ماشین او را آتش زدند. جمعیت به طرف کل مشیر آمد و آنجا چند مشروب‌فروشی را آتش زدند. البته مردم مشروب‌فروشی‌ها و یک سینما که در مسیر حرکتشان بود، باسایر مغازه‌های کاری نداشتند. اگر چه قیام 15 خرداد سرکوب شد، اما تا مدت‌ها آثار دینی و اجتماعی آن در جامعه ماند. در شیراز چهره عمومی حجاب زنان تغییر کرد. بنده همسایه‌ای داشتم که در خیابان اهلی خانه داشت، بی‌حجاب بود، تا مدت‌ها بعد از 15 خرداد وضع حجاب او تغییر کرد.

 

منبع: خاطرات 15 خرداد شیراز، دفتر اول، به کوشش جلیل عرفان‌منش، تهران، حوزه هنری، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1373، ص 83 - 84.



 
تعداد بازدید: 436



آرشیو خاطرات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.