07 بهمن 1402
ساواک در گزارشی مورخ 7 بهمن 1341 مینویسد:
«در [ناخونا] بهمنماه 41 آقای فلسفی در منزل آیتالله بهبهانی[1] به منبر رفته و مردم را دعوت میکرده که شعار دهید که کشور ایران خفقان است. مرگ بر خفقان. و نیز اعلام نموده بازاریان از امروز تا سه روز دیگر دکاکین را خواهید بست[2]. ضمناً یک برگ اعلامیهای که از طرف آیتالله [سیدمحمد کاظم] شریعتمداری منتشر شده و بین مردم پخش گردیده است.»[3]
اعلامیه مذکور مورخ اول بهمن و به شرح زیر است:
«کراراً افراد و دستههای مختلف درباره» رفراندوم روز 6 بهمنماه 41 «از ما سئوالاتی کردهاند، لذا بدینوسیله توجه عموم مسلمانان و علاقمندان به این مملکت را به نکات زیر جلب میکنیم:
رفراندوم مزبور که از طرف دولت اعلام شده، ایجاد خطر عظیمی نسبت به آینده اسلام و قرآن و مذهب و حتی به آینده مملکت خواهد کرد، زیرا با فتح این باب ممکن است چند روز دیگر نسبت به مواد مربوطه به دین و مذهب رسمی مملکت که در قانون اساسی تعیین شده و حتی نسبت به کلیه مواد قانون اساسی این عمل را انجام دهند و به این ترتیب هر عمل خلاف شرعی را با یک رفراندوم مصنوعی انجام دهند. یک دلیل بارز وجود این خطر اظهارات صریح وزیر کشاورزی[4] است که در نطقهای رسمی خود گفته و در جراید هم نقل شده که قانون اساسی موافق افکار پنجاه سال پیش است و باید عوض شود. آیا با این اظهار صریح کسی میتواند از آینده قانون اساسی و مواد مربوط به اسلام و مذهب اطمینان داشته باشد؟ این یک زنگ خطر برای کلیه مسلمانان است. مسلمانان باید متوجه باشند که هرگونه غفلت در این امر مهم ممکن است زیانهای غیرقابل جبرانی برای دین و مملکت به بار آورد.
بهطور کلی رفراندوم در ایران سابقه ندارد و حتی چند سال قبل که دولت وقت رفراندوم کرد[5] مورد اعتراض دولتهای بعدی واقع شد و آن را به شدت تقبیح کردند و خلاف قانون دانستند و حتی گفتند در قانون اساسی صیغه رفراندوم وجود ندارد. چیزی که دیروز مخالف قانون محسوب میشد، چگونه امروز قانونی تلقی شده است. گذشته از همه اینها در رفراندوم کوچکترین آزادی نیست و همانطور که همه میدانند تمام وسایل تبلیغاتی در دست دولت است و روزنامهها سانسور است و هیچکس حق اظهارنظر ندارد و یکی از نشانههای آن همین مدت کوتاهی است که برای آن در نظر گرفتهاند[6] و یکی با اینکه در چنین مسائل مهمی ماهها باید اهل فن مطالعه و فکر کنند. ما این اعتراض را با مطالب دیگر به دولت و اولیای امور اطلاع دادیم ولی هیچگونه جواب قانع کنندهای به ما ندادند و به نصایح مشفقانه ما توجه ننمودند. گویا تنها با تغییر نام رفراندوم به تصویب ملی قناعت کردهاند، با اینکه بدیهی است این تغییر اسم کوچکترین تأثیر در ماهیت عمل نمیدهد. خلاصه اینکه رفراندوم مزبور از لحاظ خطری که برای آینده دین و مذهب و از جهت خطری که برای آینده مملکت و قانون اساسی ایجاد میکند، از نظر علما و مراجع شیعه به هیچوجه مورد ندارد و منطبق با شرع و قانون نیست. ما از نظر اعلام حقیقت و ادای وظیفه شرعی لازم دانستیم مطالب را به اطلاع عموم مسلمانان برسانیم. مسلمانان بیدار و هوشیار باشید.»[7]
پینوشتها:
[1]. آیتالله سیدمحمد بهبهانی از مراجع تهران.
[2]. به عنوان اعتراض به برگزاری رفراندوم غیرقانونی.
[4]. حسن ارسنجانی.
[5]. محمد مصدق – نخستوزیر وقت - انحلال مجلس هفدهم را در 12 مرداد 1332 به رفراندوم گذارد.
[6]. اسدالله علم – نخستوزیر وقت- در 23 دی، تاریخ اخذ رأی برای «تصویب ملی» لوایح ششگانه را روز 6 بهمن اعلام کرد، (اطلاعات، س 37، یکشنبه 23 دیماه 1341، ش 10997).
[7]. اسناد انقلاب اسلامی، ج 5، 1374، ص 31 – 32.
تعداد بازدید: 210