امام خمینی(ره) در تاریخ 9 آذر 1341 در شهر قم، در جمع گروهی از اهالی تهران درباره لغو تصویبنامۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی سخنرانی کردند. متن سخنرانی ایشان چنین است:
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
اَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِاَصحابِ الفِیلِ ▫ اَلَم یَجعَل کَیدَهُم فِی تَضلِیلٍ ▫ وَ اَرسَلَ علَیهِم طَیراً اَبابِیلَ ▫ تَرمِیهِم بِحِجارَةٍ مِن سِجِّیلٍ ▫ فَجَعَلَهُم کَعَصْفٍ مَأکولٍ.(1)
بعد از اطلاع از صدور تصویبنامه از طریق دولت مبنی بر عدم قابلیت تصویبنامۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی برای اجرا، اطمینان پیدا کردم که قضیه خاتمه یافته، لکن باز ترسیدم که دولت در مقام خدعه باشد و فقط خواسته است علما را قانع نماید که آن مجلس مهم دینی که بنا بود در مسجد سید عزیزاللّه تشکیل شود تعطیل نمایند و این سوءظن الآن هم موجود است؛ زیرا دولت به قول و قراری که با علما گذاشته بود که تصویبنامه را در رادیو و جراید اعلان [کند] عمل نکرد، اینها فقط از مجلس تهران ترسیدند، اینها تصور میکنند تشکیل این مجلس برای ما مخارجی دارد مثل خودشان که اگر بخواهند مجلس ننگینی به وجود آورند باید هزارها تومان خرج کنند که افراد معدودی را دور هم جمع نمایند، خیر، اینطور نیست.
مردم مطیع علمای خود هستند و اگر علما اشاره نمایند که مسلمانان عموماً در خارج از تهران جمع شوند، اطاعت میکنند و دست از کسب خود برمیدارند. مسلمین حاضر نیستند برای شغلشان دست از قرآن بردارند و دین خدا را در خطر بیندازند.
ما تا به حال به دولت نصیحت کرده و بنای مسالمت داشتیم، ولی دولت با ما حیله میکند. دولت باید بداند که علمای اسلام اهل اطلاع هستند و انسان بصیر و با دیانت نمیتواند قرآن و دیانت را در خطر ببیند و ساکت باشد. و آن مسلمانی که احتمال دهد ـ ولو به نحو یک در هزار ـ قرآن در خطر است نباید آرام باشد. ذخایر مردم را بردند، تحمل کردند؛ مادیات را بردند، صبر کردند؛ حالا دست دراز کردهاند به قرآن و نوامیس مسلمین. استانهای این کشور را که باید مسلمانان حفظ و اداره نمایند. اینها میخواستند با تصویب لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی و الغای شرط اسلام از رأی دهنده و انتخاب شونده، مقدرات مسلمین را به دست غیر مسلمانان مانند یهودیهای بهایی بسپارند. اگر استانهای این کشور به دست غیر مسلمان بیفتد چه بسا ممکن است از حلقوم خبیث آنان صدایی غیر از قرآن شنیده شود و آن روز است که خطرهای بزرگی متوجه میشود؛ نه تنها اسلام و قرآن حفظ نخواهد شد، بلکه تمام حیثیات شما خواهد رفت. اقتصادیات، بازار، ذخایر مملکت، همه و همه خواهد رفت. ای مؤمنین بیدار باشید. اجانب به فکر از بین بردن ایران و کشور مسلمین افتادهاند. جز قرآن مانعی نمیبینند. عمال خود را وادار کردند به هر حیلهای که ممکن است قرآن را از بین ببرند. غافلند قرآن با چه خونهای مقدسی و رفتن چه عزیزانی به دست مسلمین رسیده است. الآن روز جمعه است، هر گوشی که سخنان را بشنود لازم است به دیگران بگوید، مردم را متوجه کنید تا به دولت بگویند: ما حاضر نیستیم استانهای این کشور تحت تصرف بهایینماهای یهود درآید. آگاه باشید خطر بزرگ و تکلیف مهم است. قرآن و دیانت اسلام بر مردم حقها دارد. ادا کردن این حق مشکل است. به هر حال دشمنان دین و کشور باید بدانند که با یک ملتی روبهرو هستند که دانشمندان بصیر، تاجر اقتصادی و دکتر دارند و ممکن نیست گول بخورند؛ بلکه با کمال توانایی از اسلام و کشور خود دفاع خواهند کرد.
برادران ایمانی! اینها با تمام مقدسات ملی و مذهبی بازی میکنند. جراید را مجبور میکنند که بر علیه دین و منافع عمومی مردم مقاله بنویسند. شما ملاحظه فرمایید روزنامهها جریان 17 دی مفتضح و ننگین را که تعفن آن دنیا را گرفته، مینویسند و یک صفحۀ تمام را اختصاص به تبلیغات مشروبات الکلی داده، از هر طرفی مظاهر شهوت و بیعفتی را در صفحات روزنامهها و مجلات منعکس مینمایند و اجتماع مسلمین را به فساد اخلاق و بیعفتی سوق میدهند؛ ولی از قوانین اسلام و احساسات عمومی مسلمین یک کلمه هم درج نمیکنند.
اینها برای از بین بردن روحانیت چند نفر از همکاران خود را به لباس روحانی درآورده. سازمان امنیت جراید را مجبور میسازد که عکس آنها را کشیده و آنان را به عنوان قاچاقچی و بدعمل معرفی کنند و با این وسایل میخواهند روحانیت را رسوا نمایند. ولی عموم مردم و حتی خود اینها بهتر میدانند که روحانیت، مختصر نان خود را میخورد و از اسلام و استقلال و نوامیس اسلام و مسلمین دفاع میکند و در نتیجه هم در نزد خود و رسول و هم نزد خدا سرافراز است. رسوا و مفتضح نزد خدا و خلق آنهایی هستند که بعد از چند روز ریاست و وزارت، کاخ چند طبقه درست نموده و ملتی را بدبخت مینمایند. فضاحت برای آن چند نفر معدودی است که وقتی...(2) میکنند، ملت جشن میگیرند، من نمیدانم اگر اینها سقوط کنند ملت از خوشحالی چه خواهد کرد.
به هر حال علمای اسلام نمیخواهند فساد تولید شود، در مقام حفظ قرآن و کشور خود هستیم و در این راه از هیچ اقدام لازمی مضایقه نخواهیم کرد. عدهای به من اظهار کردند ما حاضریم اقدام نموده کشته شویم. من گفتم اگر دیدیم قرآنمان در خطر است خودمان جلو میرویم نمیگذاریم مردم جلو بروند. بگذارید تا کشته شویم بعد قرآنمان از بین برود.[گریۀ حضار] نمینشینیم که به دست دستگاه پوسیدۀ چند نفری، حیثیت روحانیت و اسلام از بین برود؛ دین ما و قرآن ما از بین برود. ما به هر جهت مهیا هستیم.
لکن باید همه دستبهدست هم بدهیم و نگذاریم این کشتی غرق شود. اجازه ندهیم خائنین به دین و کشور آزادانه هر عملی بخواهند انجام دهند و انشاءاللّه هم نخواهیم گذاشت، به طوری که تا به حال به عناوین مختلف قصد داشتند حیله نموده و مقاصد شوم خود را عملی سازند و موفق نشدند. یک مرتبه به مأمور خود در قم و بار دیگر به مقامی در مشهد دستور دادند که به مردم بگویید قضیه خاتمه پیدا کرده و با این حیله مانع از قیام مردم شوند، ولی موفق نشدند.
ما تا به حال با اینها مماشات نموده و به نصیحت و تذکر اکتفا کردیم و نگذاشتیم ملت عصبانی شود و اگر یک روز ملت با حالت عصبانی از خانه خارج شود مطلب صورت دیگری پیدا خواهد کرد. آن روز است که سرباز به نفع اسلام سرنیزه را بیندازد و ژاندارم تفنگ را، آن روز است که دیگر نه کاخی برای عَلَم باقی خواهد ماند و [نه] کاخی مرتفعتر از آن. من که با شاه ارتباطی ندارم، لذا شفاهاً پیام میدهم که مملکت در معرض خطر است. به آقای عَلَم امر کند که به خواستههای ملت توجه کند یا به کنار رود تا ما با خود آنها مذاکره نماییم و اگر میخواهد لجاجت کند، بداند که چند نفر معدود نمیتوانند با یک ملت لجاجت کنند.
در خاتمه این نکته را ناچارم تذکر دهم که اجانب و دشمنان دین و مملکت که مصالح خود را در محو قرآن و دیانت میبینند، تا به حال تصور میکردند که در انجام مقاصد پلید خود آزادند و قدرتی در مقابل آنان وجود ندارد، ولی این نهضت که به وجود آمد فهمیدند که علمای اسلام و مسلمین زنده و بیدارند و با کمال توانایی جلو تجاوزات آنها را خواهند گرفت. لذا مانند مار تیرخورده در فکر این هستند که در اولین فرصت مسلمین را غافل نموده و زهر خود را به اسلام و مسلمین بریزند. ولی شما باید بیدار باشید. صفوف خود را فشردهتر نمایید و حراست از قرآن را یکی از کارهای روزانۀ خود قرار دهید. بدانید این قرآن امانت خدا و رسول است و با ریختن خون عزیزان پیغمبر و مردان الهی، به دست ما رسیده و ما باید این امانت را با تمام قوا حفظ نموده و به مسلمانان بعد از خود بسپاریم. ما در محضر ربوبیت واقع هستیم. اگر کوتاهی نماییم در پیشگاه حق تعالی مقصریم. شما به منزلۀ برادر و فرزند ما هستید، ما خیر شما را میخواهیم. جمعیت شما زیاد و منزل ما کوچک است. شما در زحمت هستید و حتی نتوانستم از شما پذیرایی نمایم. لذا در این عصر جمعه برای شما و همۀ مسلمین دعا میکنم. خداوند به همۀ شما خیر دنیا و آخرت مرحمت کند. «اللهم اعزّ الاسلام و اهله و اخذل الکفر و اهله. اللهم اخذل من خذلالاسلام و المسلمین. اللهم اجعل کیدهم فی تضلیل، اللهم ارسل علیهم طیراً ابابیل، ترمیهم بحجارة من سجّیل، اللهم اجعلهم کعصفٍ مأکول».(3)*
پینوشتها:
1 ـ قرآن کریم، سورۀ فیل.
2 ـ خوانده نشد.
3 ـ خداوندا اسلام و اهلش را عزیز گردان، و کفر و اهلش را خوار فرما. خداوندا هر کس که اسلام و مسلمانان را خوار میسازد ذلیل فرما. خداوندا مکر آنان را در گمگشتگی و ضلالت قرار ده، خداوندا بر آنان مرغان ابابیل را بفرست که ایشان را سنگی از سجیل بیفکنند، خداوندا آنان را چونان خوشهای خُرد شده قرار بده [و در هم شکن].
*صحیفه امام، ج 1، صص103 تا 107 (متن تحریر شدۀ این سخنرانی توسط نویسندۀ کتاب «نهضت امام خمینی»، حجتالاسلام سید حمید روحانی در اختیار مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) قرار گرفت.)
تعداد بازدید: 9030