جولان فساد و فحشا: حقایقی که نمی‌خواهند بشنوید.

ساواک در گزارشی مورخ 28 اسفند 1342 با موضوع «محمدجواد باهنر[1]» می‌نویسد: «نامبرده در ماه رمضان گذشته در مسجد سبحان واقع در خیابان تهران نو به منبر می‌رفته و به علت بیاناتی از طرف ساواک تهران احضار و کتباً متعهد گردیده که در بیانات رعایت مصالح کشور را نموده و از تحریک مردم بر ضد امینت داخلی خودداری نماید.

رساله‌ای برای بزرگداشت

ساواک مشهد در گزارشی مورخ 25 اسفند 1342 می‌نویسد: «ضمن تفحص و تجسس اطلاع حاصل گردید جمعیتی به نام انجمن اسلامی مشهد در حال تأسیس و تشکیل است و مؤسس این جمعیت شخصی به نام سیدمحمد بامشکی است که در خیابان تهران مقابل گاراژ برادران خلیل و جلیل توکلی دکان تراشکاری و رادیاتورسازی دارد، می‌باشد.

حلقه طناب‌ صدها میلیون دلاری!

در 22 اسفند 1342 رادیو مسکو مطلبی به شرح زیر منتشر کرد: «... دول غرب در حدود ششصد میلیون دلار وام و اعتبار به ایران تحمیل کردند، ولی صادرات ایران نه از برکت دلار و نه از برکت کمک‌های امپریالیست‌ها بهبودی نیافت.

خلافکاری در لباس دولتمرد!

در 17 اسفند 1342 حسنعلی منصور رهبر حزب ایران نوین به نخست‌وزیری منصوب و مأمور تشکیل کابینه شد.[1] اعضای کابینه وی به جز وزرای جنگ و خارجه، همه عضو حزب ایران نوین[2] و وزیر پست و تلگراف و تلفن دکتر فرهنگ شفیعی بود[3] که در گزارش ساواک چنین معرفی شده است:

نهضت زنده است حتی در غیاب رهبرش

ساواک مشهد در گزارشی مورخ 16 اسفند 1343 می‌نویسد: «روز یکشنبه مورخه 16 /12 /43 ساعت دو و نیم ضمن ملاقات با احمد ملازاده که طلبه‌ای است داغ و محصل مدرسه خیراتخان... برای رسیدن اعلامیه [آیت‌الله العظمی]خویی[1] به او تبریک گفتیم و اظهار داشتم تلگراف آیت‌الله قمی[2] را هم دیده‌ای؟ گفت تمامش را دارم و من‌جمله دفترچه‌ای بیرون آورد که در وسط آن کتابچه‌ای بود به نام بیانات عالم عامل، سیدروح‌الله خمینی در مسجد... و مضمون متن همان اعلامیه‌ای بود که چندی قبل فرستاده بوده است.[3]»[4]

از تهران تا رشت: «مرگ بر شاه»‌

ساواک در گزارشی مورخ 13 اسفند 1343 می‌نویسد: «ساعت 9 صبح روز جاری از دبیرستان شاهپور[1]... اطلاع دادند که شب گذشته در پشت دیوار دبیرستانِ مزبور، شعارهای ضد ملی (مرگ بر شاه خائن و غیره) با خط قرمز و درشت نوشته شده است که مقداری از آن را به دستور رئیس دبیرستان شاهپور پاک نمودند و مقداری از آن برای بازدیدِ مأمورین سازمان باقی است، لذا ایجاب می‌نماید خیلی فوری اقدام نمایید و نتیجه را به‌طور مشروح به عرض مقام ریاست و معاونت ساواک برسانید.»[2]

مطبوعات سفارشی!

ساواک در گزارشی مورخ 9 اسفند 1343 می‌نویسد: «در جلسه اخیر مجلس شورای ملی چند نفر از نمایندگان مجلس از صفی‌پور نماینده مجلس شورای ملی و مدیر مجله امید ایران سئوال می‌کنند مشارٌالیه که با دکتر هدایتی[1] نظر خوبی نداشته چطور در هفته گذشته رپرتاژی با عکس‌های متعدد از مشارٌالیه در مجله امید ایران چاپ نموده؟ صفی‌پور جواب می‌دهد که من باز هم با او اختلاف دارم ولی شخصی است به نام برزگر کارمند وزارت فرهنگ و مخبر مجله امید ایران، مبلغ ده هزار ریال وزیر آموزش و پرورش به او پرداخت کرده و از طرفی هم رئیس مستقیم اوست؛ به خاطر او من این رپرتاژ را چاپ کردم. به‌طوری که اصولاً خودم آن را نخوانده‌ام[!] ولی دکتر هدایتی تلفنی از وی تشکر کرد.

آمریکا، انگلیس یا شوروی؟ مسئله این است!

ساواک در گزارشی مورخ 6 اسفند 1342 می‌نویسد: «منوچهر قبایی فرماندار سابق تهران گفته است: سناتور سابق دکتر امامی (امام جمعه تهران)، به وی اظهار داشته: نظر انگلیسی‌ها این است [که] در ایران حکومت مقتدری تشکیل شود که در نهایت قدرت، جلو پیشرفت نفوذ سیاسی شوروی و آمریکا را بگیرد و کاندید انگلیسی‌ها برای اجرای این نقشه، تیمسار سپهبد بختیار می‌باشد که قدرت و لیاقت خود را ثابت کرده و در بین عموم محافل داخلی، دارای طرفداران پروپا قرصی می‌باشد.

«اصولاً دولت آمریکا از جان ملت ایران چه می‌خواهد؟»

ساواک در گزارشی مورخ 4 اسفند 1343 می‌نویسد: «به‌طوری ‌که استحضار دارند در تاریخ 4 /12 /43 کنسول آمریکا (ویلیام کلونجر) در مشهد به‌اتفاق مترجم خود به منزل آیت‌الله قمی[1] رفته و نظر نامبرده را درباره دولت ایران، جمال عبدالناصر، اصلاحات ارضی در کشور، آیت‌الله خمینی و بالاخره دولت آمریکا استعلام نموده بود که آیت‌الله قمی در مورد حکومت‌های ایران اظهار داشته: دولت‌های ایران برگزیده ملت نیستند، بنابراین ملت به آنها احترام نمی‌گذارند و به‌طور کلی دولت‌ها همه جبار و ظالم هستند و از هرگونه زور نسبت به ملت فروگذاری نمی‌کنند و اجتماع با چشم تنفر به آنها می‌نگرد.

آیت‌الله خامنه‌ای و نهضت امام خمینی

ساواک خراسان در گزارشی مورخ اول اسفند 1342 با موضوع «آقای سیدعلی خامنه‌ای» می‌نویسد: «نامبرده فوق که گویا [به]وسیله ساواک زاهدان به اتهام ایراد سخنان تحریک‌آمیز دستگیر و به تهران اعزام گردیده در تاریخ 19 /3 /42 نیز به همین اتهام در بیرجند [به]وسیله شهربانی دستگیر و به این ساواک اعزام که بلافاصله به لشکر 6 خراسان هدایت و در تاریخ 25 /3 /42 آزاد گردید.