ساره جمالی
آیتالله حسین غفاری، سال 1293ش در دهخورقان آذرشهر تبریز متولد شد. پس از تحصیلات مقدماتی، عازم تبریز شد و در حوزه علمیه این شهر به تحصیل علوم دینی پرداخت. سال 1324 عازم قم شد و در محضر بزرگانی چون آیتالله العظمی بروجردی، آیتالله سید محمدحجت کوهکمرهای، امام خمینی(ره)، آیتالله مرعشی نجفی و علامه طباطبایی و... کسب علم کرد. او سپس راهی تهران شد و در آنجا مبارزه با حکومت پهلوی را آغاز نمود.
آیتالله غفاری در سال 1335 با دستور امام خمینی(ره) به تهران آمد و به فعالیتهای اجتماعی و مذهبی مشغول شد. فعالیتهای خود را در مسجد الهادی، واقع در خیابان تهراننو، متمرکز ساخت و به مقابله با مراکز فساد در تهران پرداخت.
همزمان با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در 16 مهر ماه 1341 توسط اسدالله علم، نخستوزیر وقت حکومت پهلوی، زمینه مبارزه جدی امام خمینی(ره)، علما و روحانیت متعهد فراهم شد. در این دوران، آیتالله غفاری نیز با سخنان افشاگرانه، همراه و همگام با نهضتی که امام خمینی(ره) آغاز کرده بودند، حرکت کرد. شجاعت آیتالله غفاری در سخنرانیها به حدی بود که ماموران ساواک محل سخنرانی را احاطه میکردند. در این باره نقل شده است که پیش از 15 خرداد 1342 در یکی از مساجد مشغول سخنرانی میشود. در حین سخنرانی یک سرهنگ شهربانی، خشمگین و عصبانی وارد مسجد شده و در انتهای جمعیت میایستد و دست به کمر میزند. آیتالله غفاری فریاد میزند: «جناب سرهنگ، شما هم مثل بقیه بنشینید و گوش دهید. چرا اینگونه ایستادهاید؟ میخواهید مردم را بترسانید؟!»
خرداد ماه 1342 آیتالله غفاری از پیشقراولان مبارزه بود، به گونهای که در شب 12 محرم، مقارن با شب 15 خرداد 1342 ماموران حکومت پهلوی او را دستگیر و به زندان میبرند. در این مقطع زمانی علما و روحانیونی که با نهضت 15 خرداد همگام بودند، دستگیر شده و در زندان شهربانی مورد بازجویی قرار میگیرند. بازجو از آیتالله غفاری میپرسد: «آیا شما اقدامات آیتالله خمینی را در مورد پخش اعلامیه و همچنین مخالفت با اصلاحات دولت مورد تایید قرار میدهید یا خیر؟» آیتالله غفاری با زیرکی مینویسد: «امام حسن عسگری(ع) در ضمن گفتارشان به امام زمان(عج) ضمن تعیین نائب عام، تمام مراجع را واجب الطاعه و رد قول آنان را رد قول خود قرار داده؛ هم حجتی علیکم و انا حجهالله الراد علیهم کالراد علینا» و بدین ترتیب حرکت انقلابی امام را مورد تایید قرار میدهد.
آیتالله غفاری در شهریور 1342 با صدور قرار منع پیگرد به سبب عدم ادله کافی از زندان آزاد میشود. او پس از آزادی دوباره به فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و انقلابی خود ادامه داده، در مسجد خاتمالاوصیاء در خیابان تهراننو نسبت به برنامههای آمریکا در ایران و ظلم حکومت پهلوی افشاگری میکند.
در شرایطی که امام خمینی(ره) در پی مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون به ترکیه و از آنجا به عراق و نجف تبعید شده بودند، مبارزات صحنه داخلی ایران مدیون فعالیتهای پیروان صدیق ایشان بود که در این میان شخصیتی چون آیتالله غفاری از نقش به سزایی برخوردار بود. آیتالله غفاری در 30 دی 1343 یعنی دو روز پس از سخنرانی پرشور و افشاگرانه در مسجد خاتمالاوصیاء مجدداً توسط ماموران شهربانی دستگیر و زندانی میشود. در رابطه با سخنرانی 28 دی 1343 در بخشی از گزارش ساواک آمده است: «وی به منبر رفته و گفته یکی از نمایندگان به پیشوای ما آیتالله خمینی اهانت نموده است، هر کس به علمای روحانیون توهین کند بتپرست محض است.»
آیتالله غفاری، فروردین 1344 با تبدیل قرار بازداشت به التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران از زندان آزاد شد. اما مبارزه را رها نکرد و در فاصله سالهای 1345 تا 1350 دو بار دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفت. مبارزات او ادامه داشت تا اینکه در تیرماه سال 1353 مجددا دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفت. آیتالله غفاری در پاسخ به سوال بازجویی که نظر او را درباره امام خمینی(ره) پرسیده بود، چنین گفته بود: «دشمن خمینی کافر است… من فکر میکنم تنها کسی که میتواند ایران را نجات دهد آیتالله خمینی است.» ماموران حکومت شاه او را مورد شکنجه و آزارهای سخت قرار دادند؛ داغ کردن پا در روغن، مته گذاشتن بر استخوانهای بدن و سوراخ کردن جمجمه، کشیدن ناخنها، شکستن دندهها و… تا اینکه سرانجام در هفتم دی 1353 بر اثر شکنجههای سخت به شهادت رسید.
خبر شهادت آیتالله غفاری در زندان حکومت پهلوی موجی از انزجار و نفرت عمومی در میان مردم پدید آورد و تظاهرات متعددی در نقاط مختلف، بویژه شهر قم برگزار شد. شهادت او در مجامع دانشگاهی و حتی در خارج از کشور و در میان مسلمانان و شیعیان تاثیر داشت و موجی از تحرکات انقلابی و افشاگرانه علیه حکومت پهلوی در خارج و داخل کشور را سبب شد. در مدرسه فیضیه قم اعلامیهای به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی نصب شد که در آن چگونگی بازداشت آیتالله غفاری و شکنجههای دوران زندان مطرح و با عنوان روحانیون مبارز ایرانی خارج از کشور امضا شده بود. اعلامیه، شامل دو عکس از آیتالله غفاری بود، یکی عکس رسمی او در کسوت روحانیت و دیگری تصویر او در زندان.
موجی که در اثر شهادت آیتالله غفاری پدید آمد در سالگرد شهادت او در سال 1354 و همینطور در سالهای 1355 و 1356 نقش آفرین بود و ساواک و ماموران حکومت پهلوی از مطرح شدن نام این شهید و مسائل پیرامون شهادت او در هراس بودند. امام خمینی(ره) در سخنی در سیزدهم آبان 1357 و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی با اشاره به شهادت آیتالله غفاری فرمودند: «... زجر ما این است که پاى علما را اره کردند آقا! توى روغن سوزاندند! زجر ما این است که ده سال، پانزده سال، هشت سال، هفت سال، علماى ما در حبس بودند... .»
منابع:
ـ «او شهیدی پاک از سلاله روحانیت مبارز بود»، مجله جهاد، شماره 24
ـ هادیمنش، ابوالفضل، 1384، «ققنوس در قفس: سالروز شهادت آیتالله شیخ حسین غفاری»، مجله گلبرگ، شماره 70
ـ یاران امام به روایت اسناد ساواک: شهید آیتالله حاج شیخ حسین غفاری، تهران، مرکز اسناد تاریخی، 1381
ـ چیتساز، ابوالفضل، مسافر ملکوت: نگاهی به زندگی شهید آیتالله غفاری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1390
تعداد بازدید: 3339