* حسین لاهوتی « صفا »
ز برق خون شهیدان نیمه خرداد
فتاد آتش حرمان به خرمن بیداد
به دستیاری شیطان غرب و شرق اگر
ز بعد واقعه پر مصیبت خرداد
به دیو از پی افرشته آزمونی را
زمان ملک زمانه اگر دو روزی داد
پی جنایت و آزار مسلمین وطن
ز فسق مایه گرفتند از ستم امداد
فساد و کفر در این آب و خاک شد حاکم
مگر ز آتش آن دین حق رود بر باد
چه فتنهها که به کار جوان و پیر نرفت
ز بد سگالی مشتی ستمگر جلاد
ز حد گذشت چو بیداد فتنهانگیزان
به سینه آه اسیران ظلم شد فریاد
چو شعله خون شهیدان گرفت دامن شاه
ز اوجمسند قدرت به خاک تیره فتاد
گرفت مایه ز خون انقلاب اسلامی
خراب کرد ز بن بارگاه استبداد
روان شدند پی دفع طاغیان زبون
مریدهای ره حق به امر پیر مراد
چنانکه ریشة بیداد و فتنه را یکسر
بکند بهمن پنجاه و هفت از بنیاد
وزید بر دل و جانها نسیم آزادی
همای عشق فروریخت آشیانة خاد
بساط کجروشی زین بسیط برچیدند
سپهر مرتبه جان برکفان راه سداد
زمان ظلم ستمگستران سرآمد و شد
روان پاک شهیدان به باغ جنّت شاد
پس از شکستن طاغوت، دیو استعمار
هزار فتنه برانگیخت از طریق عناد
ولی به لطف خدا اتّحاد حزبالله
شکست بر صف مزدور راست یا چپ، داد
فرشته آمد و اهریمن از میان برخاست
به یمن همت جانبرکفان پاک نهاد
به بار نخل برومند انقلاب نشست
شکست رونق بازار شرک و کفر و فساد
چو گفت رهبر ما اتحاد رمز بقاست
به اتحاد توان کرد ملک دین آباد
کنون که رایت اسلام سر به چرخ افراشت
مدار ملک به ميزان عدل باید داد
به وصف رهبرایران و دین حق این بیت
«صفا» گرفت از استاد فاریاب امداد
(فلک ز بار بزرگیش عاجز است و سزد
که این ضعیف نهاد است و آن قوی بنیاد)
ایا اما بزرگ ای فروغ عالم قدس
تو رهنمای امینی در این خرابآباد
شد از قیام بزرگ تو ملت ایران
زبند فتنه و بیداد اهرمن آزاد
زبان کلک و بیان قاصر است مدح تو را
کجا مراست در این حد کمال و استعداد
پی دعا و تمنّا شوم به ختم کلام
از آن که درخور او صاف تو ندارم زاد
امید آن که بود تا نشانی از شب و روز
به راه دین خدا تا بود صواب جهاد
ز بعد فصل خزان تا که نوبهار آید
به باغ سرو و صنوبر بروید و شمشاد
وجود پاک تو ای نایب امام زمان
ز هر گزند مصون در پناه یزدان باد
تعداد بازدید: 5305