اسناد

گزارش ساواک از توصیه امام خمینی به آیت الله خوانساری مبنی بر اتحاد و اتفاق بین علما جهت قیام علیه دولت 7/3/1342



گيرنده : تيمسار رياست ساواك تاريخ : 18 /3 /42 فرستنده : مديريت كل اداره سومشماره : 5322 س ت برابر گزارش ساواك قم در 7 /3 /42 آقاى خمينى اظهار مينمايد : به آقاى خوانسارى بگوييد من ميخواهم اعلاميه‏اى بنويسم شما هم بايستى در اين اعلاميه شريك باشيد يعنى بايد آنرا امضاء كنيد زيرا اگر شما در اين اعلاميه شركت نكنيد مردم و بخصوص دولت تصور ميكند. علماء همه با هم مخالف هستند و از اينموضوع براى پيشرفت مقاصد خود سوء استفاده خواهند كرد پس بايد فكر اساسى بكنيم و همه با هم دست اتفاق بدهيم تا حساب اين لامذهبها را برسيم در غير اينصورت دين و ايمان ما در خطر است و راهى را كه شاه و دولت در پيش دارند لطمه بزرگ و جبران ناپذيرى را بدين اسلام خواهند زد. بنابراين بايد با اتحاد و اتفاق جلوى اين خطر بزرگ را گرفته و عليه آنها قيام كنيد. ضمنا اگر هيچيك از علماء در اين امر شركت نميكنند بمن بگوييد تا من بدانم در مورد مقابله با آنها چه بايستى بكنم. و مضمون نامه خمينى اينطور بوده است كه: حضرت آيت‏اله خوانسارى شما كه در مركز هستيد خانه نشين شده‏ايد. اصلاً نه حرفى نه اعلاميه‏اى هيچ كار نميكنيد. شما كه در تهران هستيد مردم را دعوت بقرآن يعنى وحدت و يگانگى نميكنيد؟ فايده‏اش چيست؟ شما بايد مردم را دعوت بقيام كنيد. شما بايد مردم را باتحاد دعوت كنيد تا موقعيكه ميخواهيم دستور قيام بدهيم آنها آماده باشند تا ريشه شاه و دولت را از ميان برداريم. چرا علماى تهران در مقابل اين گرگهاى درنده سكوت اختيار كرده‏اند؟ چرا در مقابل اين لامذهبها كه ميخواهند دين ما را از دستمان بگيرند سكوت كرده‏ايد؟ چرا در مقابل شاه مملكت كه ميخواهد روحانيت را از ميان بردارد قيام نميكنيد؟ چرا در مقابل احكام سكوت ميكنيد؟ شما شنيده‏ايد كه حضرت على خانه‏نشين شده بود اما دستور اين بوده كه 25 سال خانه نشين بشود و بالاخره پس ازاينمدت پدر مخالفين را در آورده است يعنى مردم ديدند حق با حضرت على است آنوقت در مقابل بيدينها قيام كرده‏اند حال ما چند سال صبر كرده‏ايم. در زمان پدرش هر كارى كرد هيچكس حرفى نزد. گفته‏اند به بينيم آخرالامر چه ميشود تا آنطور مرد. حالا پسرش دارد لطمه بدين ميزند بايد هر طورى است حساب او را تصفيه كنيم. از امروز ببعد سكوت فايده ندارد. امروز ديگر روز سكوت نيست. امروز روزى است كه بايد در مقابل لامذهبها قيام كرد. اگر دلتان ميخواهد مملكت اسلامى ما دين و آئين ما از بين برود بمن بگوييد. آقاى خوانسارى شفاها اظهار ميكند من وقت نامه نوشتن ندارم ولى از قول من بخمينى بگوييد ما در مقابل اين وحشى‏ها چه بگوييم اگر بامضاء من كارها درست ميشود بسيار خوب شما اعلاميه را بنويسيد تا من امضاء كنم صدتا امضاء كنم. منظور ما اينست كه بايستى با ملايمت و خواهش پيش برويم. بخمينى بگوييد تا كنون اينهمه اعلاميه داده‏ايد چكار كرده‏ايد جز اينكه مردم بجان آمده‏اند. وحشت زده شده‏اند. نه روز برايشان روز است، نه شب برايشان شب فايده ديگرى هم داشته است پس بايستى يك فكر اساسى كرد و الا من هر طورى بگوييد حرفى ندارم. و آنگاه نامه‏اى بمضمون زير جهت خمينى نوشته است: حضرت آيت‏اله خمينى نامه شما و اصل بنده هم بسهم خودم از فرمايشات شما اطاعت خواهم كرد هر طوريكه شما صلاح دانستيد من حرفى ندارم. ولى موقع نوشتن اعلاميه مواظب باشيد زننده نباشد كه دولت بدتر بكند. با زبان ملايمت اعلاميه بنويسيد. قدرى صحبت كنيد كه اينعمل شما خلاف قرآن است. صلاح مملكت در اينست كه اين قانون جديد را اجرا نكنيد كه مردم همگى ناراحت هستند. صلاح شاه در اينست كه اين قانونهايى را كه مخالف قرآن است عملى نكند. شاه بايستى علما را داشته باشد مملكت بدون روحانيت نميشود. اگر روحانيت نباشد كمونيست در مملكت ما كه شيعه اثنى عشرى است زياد ميشود. پس شاه و دولت تا ميتوانند بايستى نظم را رعايت كنند نگذارند مملكت ما بدست بيگانگان بيافتد كه بر ما حكومت كنند. اين روحانيون بوده و هستند كه در مقابل كمونيستها سينه سپر ميكردند و ميكنند. از طرف رئيس ساواك تهران. مولوى...... اداره سوم 19 /3 /42 آقاى شهابى 20 /3 /42 اصل در پرونده آيت‏اله خمينى و رونوشت در پرونده آيت‏اله خوانسارى بايگانى شود. 21 /3 رونوشت به پرونده نامبرده فوق ضميمه گرديد. 333




قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک جلد 2 فیضیه
 
تعداد بازدید: 1703



آرشیو اسناد

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.