زهرا رنجبر کرمانی
28 اسفند 1397
مقدمه
تقارن خرداد 1342 با ایام محرم، رویارویی رژیم پهلوی و روحانیت را به اوج رساند. به دنبال سخنرانی پرشور امام خمینی در روز عاشورای 1383ق و تشبیه هجوم رژیم به مدرسه فیضیه به واقعه کربلا و حمله به شخص شاه به عنوان دست نشانده اسرائیل، امام در سحرگاه 15 خرداد دستگیر و به تهران منتقل شد. بدین سبب سیل اعتراضات مردم در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز آغاز شد. به دستور شاه معترضان سرکوب و عده زیادی به شهادت رسیدند.
قیام 15خرداد پیامدهای مهمی داشت: ناامیدی کامل مخالفان از رژیم پهلوی، تشویق مبارزان به پیگیری مشی مسلحانه، مطرح شدن لزوم حذف شاه و نظام سلطنت، انتقال رهبری مبارزه سیاسی به روحانیت و شخص امام خمینی.[1]
ابعاد و اثرات قیام 15خرداد از سال 1342 فراتر رفت. هر ساله به مناسبت سالگرد این قیام تحرکاتی از سوی روحانیون، دانشگاهیان و تودههای مردم شکل میگرفت. در فاصله 15 ساله 1342 تا 1357، 15 خرداد 1343 و 15 خرداد 1357 از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. اولی به عنوان اولین سالگرد آغاز نهضت اسلامی و رویارویی آشکار ملت و رژیم پهلوی و آخری به عنوان سال اوج مبارزات و پیروزی نهضت.
با فرارسیدن ماه محرم 1384 (خرداد 1343) و همزمان با اولین سالگرد قیام 15 خرداد، رژیم شاه به مأموران امنیتی ـ انتظامی خود فرمان کنترل شدید مجالس سوگواری و محافل مذهبی را داد. بسیاری از روحانیون و وعاظ، از سخنرانی و منبر رفتن منع و سران هیئات مذهبی در سراسر کشور به ساواک فراخوانده شده و مورد تهدید قرار گرفتند. علیرغم تلاشهای ساواک، مراسم سوگواری از روز اول محرم در منزل امام در قم برپا شد و دستجات عزاداری و سینهزنی به منزل ایشان آمده و در میان نوحههای خود به شهدای 15 خرداد 42 اشاره میکردند. در روز 12 محرم 1384ق. مقارن با 3 خرداد 1343ش. مجلسی در منزل امام برپا شد که خبر آن از چند روز قبل در تهران و سایر شهرستانها به اطلاع عموم رسیده بود. در این مجلس، سخنرانان در بیانات خود جنایات رژیم در سال گذشته را محکوم کرده و یاد و خاطره شهدای 15 خرداد 42 را گرامی داشتند. ساواک البته لحظه به لحظه این مراسم را زیر نظر داشت.[2]
به مناسبت اولین سالگرد واقعه 15 خرداد، اعلامیه مشترکی از جانب امام خمینی و آیات حسینی میلانی، نجفی مرعشی و طباطبایی قمی خطاب به علما، روحانیون و دیگر اقشار ملت مسلمان ایران صادر شد. در این اعلامیه بر بیگناهی شهیدان حادثه 15 خرداد 42 و سفاکیت رژیم پهلوی در قتلعام بیگناهان، ضرورت دفاع از احکام اسلام، لزوم استقلال ممالک اسلامی و تنفر از ستمکاریها و مظالم تأکید و روز 12 محرم عزای ملی اعلام شد. همچنین علما اعلام کردند که برای دفاع از اسلام و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستند.[3] اعلامیه مذکور در سطح وسیعی منتشر و حتی تا درون کاخ و دربار توزیع شد.[4]
در روز عاشورای آن سال، مطابق طرح و برنامهای که از طرف هیئت مؤتلفه اسلامی تهیه شده بود، تودههای مردم در مسجد شاه (اکنون: مسجد امام خمینی) در تهران جمع شده و به سمت میدان بهارستان راهپیمایی کردند. اما در نتیجه مواجهه با نیروهای سرکوبگر شاه، عدهای مصدوم و دستگیر شده و راهپیمایی متوقف گردید. راهپیمایی روز عاشورا علیرغم ناکامی، بازتاب وسیعی در سراسر کشور داشت.[5]
خرداد سال 1357 اما رنگوبویی دیگر داشت. تقریباً از ابتدای ماه در سراسر کشور تظاهرات و پخش اعلامیههای ضد رژیم پهلوی جریان داشت. به عنوان نمونه در گرگان تظاهراتی برپا شد که طی آن تعدادی دستگیر شدند. در گنبد کاووس اطلاعیه پرشوری توسطه جوانان انقلابی منتشر شد.[6] در نجفآباد، شیخ عباس ایزدی از برگزاری نماز جماعت در حسینیه اعظم این شهرستان خودداری کرده و در نتیجه تظاهرات پس از آن، عدهای مجروح و شهید شدند.[7]
دانشگاهها نیز صحنه حرکتهای اعتراضی دانشجویان انقلابی بود. در دانشگاه تبریز تظاهرات و اعتصاب برقرار بود.[8] در کرمان نیز دانشجویان با سر دادن شعار درود بر خمینی در صحن دانشسرای فنی تجمع کرده و اعلامیههایی در مورد تعطیلی 15 خرداد و متن مصاحبه امام با روزنامه لوموند توزیع کردند.[9] دانشجویان ایرانی خارج از کشور نیز این مناسبت را با پخش اعلامیه و تجمعهای اعتراضی گرامی داشتند. در اعلامیهای که از سوی دانشجویان ایرانی مقیم هند انتشار یافت، از کلیه احزاب سیاسی، اتحادیههای بازرگانی، اساتید، دانشجویان و روزنامهنگاران خواسته شد تا در تظاهرات و سخنرانیها مشارکت نمایند.[10] تعدادی از دانشجویان ایرانی مقیم انگلستان نیز مقابل یکی از شعب بانک ملی و دفتر هواپیمایی ملی ایران جمع شده و با حمل پلاکارد و پخش اعلامیه اعتراض خود را به رژیم پهلوی نشان دادند.[11] در اوهایوی ایالات متحده، تعدادی از وابستگان به جبهه ملی مراسمی با عنوان «یادبود شهدای 15 خرداد» برپا نمودند.[12] همچنین در سانفرانسیسکو تظاهراتی با شرکت تعدادی از دانشجویان ایرانی وابسته به گروههای مختلف در مقابل ساختمان فدرال و سرکنسولگری حکومت پهلوی برپا شد و ضمن آن اعلامیه و شعارهایی علیه محمدرضا پهلوی و در حمایت از امام خمینی منتشر گردید.[13]
در داخل کشور، علما و روحانیون نیز با نشر اعلامیههایی به مناسبت فرارسیدن سالگرد قیام 15 خرداد با حرکت انقلابی مردم مسلمان همگام شده و ضمن اظهار خشم و نفرت از حکومت خائن، مردم را به اعتصاب و تعطیلی و مقاومت منفی دعوت نمودند. تعدادی از وعاظ و روحانیون تهران نیز در اعلامیهای از مردم خواستند به منظور نمایش خفقان حاکم بر ایران از خانههای خود خارج نشوند.[14]
اعتصاب و مقاومت منفی برنامه کلی مبارزین برای گرامیداشت سالروز 15 خرداد در سال 1357 بود که توسط روحانیون و دیگر اقشار مبارزین به مردم اعلام شد. «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» و «اتحاد نیروهای جبهه ملی» از جمله گروههایی بودند که در این حرکت اعتراضی مشارکت داشتند.[15] در اعلامیهای که از جانب «روحانیون مترقی حوزه علمیه قم» منتشر شد به تاریخ مبارزات روحانیون از زمان مشروطه به بعد و وابستگی رژیم شاه به قدرتهای غربی اشاره و وقایع آن ایّام ایران تحلیل شد.[16]
امام خمینی اما مانند همه سالهای گذشته، رهبر و محور مبارزات بود. ایشان در 10 خرداد 1357 در مسجد شیخ انصاری نجف، سخنرانی پرشوری ایراد نمودند. در این مجلس که با حضور روحانیون، طلاب و ایرانیان مقیم عراق برگزار شد، امام به موضوعاتی چون بیاحترامی رژیم پهلوی به اسلام و روحانیت، دستگیری مردم از بیم فرارسیدن 15 خرداد، زاغهنشینی در پایتخت ایران» و ... اشاره و بر لزوم زنده نگهداشتن خاطره واقعه 15 خرداد تأکید کرده و وحدت را تکلیف الهی دانستند.[17]
امام در سالهای پس از انقلاب نیز با ایراد سخنرانی و صدور پیام، اهمیت این واقعه را گوشزد نموده و آن را گرامی میداشتند. در 14 خرداد 1359 در سخنرانی که در حسینیه جماران و با حضور جمعی از اقشار مختلف مردم ایراد نمودند، 15 خرداد 42 را نقطه عطفی در تاریخ کشور نامیدند. به زعم ایشان، 15 خرداد 1342 در عین اینکه مصیبتی برای ملت بود، مبدأ جنبش انقلابی اسلامی نیز به شمار میرفت که به استقلال و آزادی کشور منتهی شد و از اینرو برای کشور مبارک بود.[18]
در 15 خرداد 1360 مراسم بزرگداشتی با حضور جمع کثیری از مردم تهران در محل دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف برگزار شد و پیام امام خمینی توسط فرزندشان قرائت گردید. امام در این پیام، قیام 15 خرداد را سرلوحه پیروزی اسلام و ملت نامیدند و تلاش گروهکهای وابسته به شرق و غرب علیه اسلام و انقلاب را مذبوحانه خواندند.[19]
امام در سالهای بعد نیز برای ملت پیامهایی دادند که حاوی مضامینی چون رابطه عمیق میان عاشورا و قیام 15 خرداد[20]، استحکام پایههای حکومت اسلامی و قدرتمندی روزافزون نظام اسلامی ایران و صدور انقلاب اسلامی به جهان مستضعفان و مظلومان[21] و تجلیل از شهدای 15 خرداد بود.[22]
با رحلت امام خمینی در روز 14 خرداد 1368، این رویداد عظیم نیز در کنار واقعه 15 خرداد پاس داشته شد و تقارن این دو رویداد منشأ تعابیر متفاوتی گردید.
قیام 15 خرداد 42 در تاریخ معاصر ایران ماندگار شد. عظمت و دامنه اثرگذاری این رویداد آنچنان بود که فراموشی و غفلت از آن برای ملت مبارز ایران ممکن نبود. از اینرو حفظ یاد و خاطره شهدای این روز و ثمرات این رویداد، در سالهای بعد از آن همواره انگیزهای برای مبارزین جهت رویارویی با رژیم پهلوی به شمار رفته و در سال 1357 به اوج رسید. در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این حادثه مبدأ نهضت اسلامی ملت به رهبری امام خمینی دانسته و نسبت به پاسداشت آن هم گمارده شد.
پینوشتها:
[1]. جمعی از نویسندگان. 1384. انقلاب اسلامی ایران. تدوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها. قم: دفتر نشر معارف. صص 96 و 97.
[2]. روحانی، سیدحمید. 1388. نهضت امام خمینی، جلد اول. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. صص 944 تا 946.
[3]. خمینی، روحالله. 1385. صحیفه امام، جلد 1. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. صص 335 تا 337.
[4]. روحانی. همان. ص 952.
[5]. همان. صص 959 و 960.
[6]. خارکوهی، غلامرضا. 1393. «بیثباتی در جزیره ثبات». مطالعات تاریخی. تابستان و پاییز 1393. شماره 45 و 46. از صفحه 193 تا 234. صص 290 و 291.
[7]. مرادپور، معصومه. 1387. «روزهای حماسه و نور». پانزده خرداد. بهار 1387. شماره 15. از صفحه 331 - 378. ص 366.
[8]. طاهری خسروشاهی، محمد. 1387. «دانشگاه تبریز در نهضت امام خمینی». 15 خرداد. زمستان 1387. شماره 18. از صفحه 111 تا 140. ص 128.
[9]. مرادپور. همان. ص 361
[10]. همان. ص 361.
[11]. همان. ص 364.
[12]. همان. ص 364.
[13]. همان. ص 367.
[14]. همان. صص 358 و 359.
[15]. همان. ص 363.
[16]. همان. ص 361.
[17]. خمینی، روحالله. 1385. صحیفه امام، جلد 3. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. صص 406 و 412.
[18]. خمینی، روحالله. 1385. صحیفه امام، جلد 12. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. صص 396 و 397.
[19]. خمینی، روحالله. 1385. صحیفه امام، جلد 14. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص 403.
[20]. خمینی، روحالله. 1385. صحیفه امام، جلد 16. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص 290.
[21]. خمینی، روحالله. 1385. صحیفه امام، جلد 17. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص 480.
[22]. خمینی، روحالله. 1385. صحیفه امام، جلد 19. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص 267.
تعداد بازدید: 10661