مریم طحان
27 آبان 1398
مسجد امام اصفهان از معروفترین مساجد تاریخی اصفهان و حتی ایران است که در ادوار مختلف تاریخی، نقش مهمی در زندگی سیاسی و مذهبی مردم داشته است.
مهمترین مسجد تاریخی اصفهان و یکی از مساجد میدان نقش جهان اصفهان که «مسجد شاه» همنام داشت، به نامهای «مسجد سلطانی» و «مسجد جامع عباسی» نیز معروف است، البته در قدیم به نامهای «مسجد مهدیه» و «مسجد المهدی» نیز شناخته میشد؛ و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به «مسجد امام» تغییر نام داده است.
مسجد امام اصفهان، نمایانگر اوج هزار سال مسجدسازی در ایران و از شاهکارهای معماری عصر صفوی است که بنای آن به فرمان شاه عباس اول صفوی، در ضلع جنوبی میدان نقش جهان در سال 1020 هجری قمری آغاز شد. اما تزئینات و الحاقاتش در دوره جانشینان شاه عباس اول، شاه صفی، شاه عباس دوم و شاه سلیمان به اتمام رسیده است.[1]
این مسجد از نظر ویژگیهای معماری، کاشیکاری، حجاری، تزیینات غنی و آثار نفیس دیگر از برجستهترین آثار معماری ایران است. به مساحت 12264 متر مربع، از نوع مساجد چهار ایوانی است که گنبد عظیمی به ارتفاع 52 متر و تزئینات جالبی از کاشیکاری دارد؛ نیز دارای کتیبهای به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی است. از جمله ویژگیهای این مسجد وجود 4 مناره است که منارههای داخل مسجد به ارتفاع 48 متر و منارههای سردر آن به ارتفاع 42 متر در میدان نقش جهان خودنمایی میکند، این دو مناره با کاشی تزیین شدهاند و نامهای محمد و علی بهطور تکراری به خط بنایی بر بدنه آنها نقش بسته است.[2] ایوان قبله 15 متر ارتفاع دارد و ایوانهای جنوبی هر کدام 13 متر ارتفاع دارند.[3]
از نکات جالب و دیدنی مسجد میتوان به کاشیهای خشت هفت رنگ، انعکاس صوت در مرکز گنبد بزرگ جنوبی، قطعات بزرگ سنگهای مرمر یکپارچه، سنگابهای نفیس و قطعه سنگ سادهای که شکل ظاهری آن مانند یک مثلث است و در مدرسه جنوب غربی مسجد، بر روی زمین به شکل شاخص در محل معینی تعبیه شده و ظهر حقیقی اصفهان را در چهار فصل سال نشان میدهد، اشاره کرد که این مورد آخر از اقدامات شیخ بهایی، دانشمند، فقیه و ریاضیدان معروف عهد شاه عباس اول است.[4]
این مسجد عظیم دارای دو شبستان قرینه در اضلاع شرقی و غربی صحن است، یکی از این شبستانها (شبستان شرقی) بزرگتر اما ساده و بیتزیین است و دیگری (شبستان غربی) کوچکتر، اما تزییناتی با کاشیهای خشت هفت رنگ دارد و محراب آن نیز از زیباترین محرابهای مساجد اصفهان است. در دو زاویه جنوبغربی و جنوبشرقی مسجد، دو مدرسه بهطور قرینه قرار دارد که مدرسه زاویه جنوبشرقی را که حجرههایی نیز برای سکونت طلاب دارد، «مدرسه ناصری» و مدرسه زاویه جنوبغربی را «مدرسه سلیمانی» یا «سلطانی» مینامند. گویا بنای مدرسه ناصری در عهد ناصرالدین شاه قاجار تکمیل شده و بنای مدرسه سلیمان در عصر شاه سلیمان صفوی به اتمام رسیده است.[5]
معمار این مسجد علیاکبر اصفهانی و ناظر ساختمان محبعلی بیکالله بودند و خوشنویسانی چون علیرضا عباسی، عبدالباقی تبریزی، محمدرضا و محمدصالح امامی در آن کتیبهنگاری کردهاند.[6]
مسجد امام اصفهان که هم اینک یکی از مراکز گردشگری اصفهان به شمار میرود از دوره قاجار به غیر از مکانی برای عبادت شا، مرکزی برای حضور و تجمع مردم در مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعیشان بود. به عنوان نمونه در عصر مشروطه، این مسجد شاهد حوادث مهمی بود، بعد از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه قاجار و شروع استبداد صغیر، مجاهدان شهر اصفهان به رهبری آقا نجفی و حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی، کنترل مسجد را به دست گرفته، در همان مسجد با سربازان حاکم قاجار درگیر شدند[7] که در نهایت با ورود مجاهدین بختیاری به سرپرستی ضرغامالسلطنه، حکومت استبداد را ساقط و اصفهان را فتح کردند.[8] نیز در همان سالهای مشروطه ( 1325 هـ . ق)، وقتی مونسالسلطنه، همسر ظلالسلطان که حاکم اصفهان بود، به خانه حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی پناه آورد توسط پسرش، صارمالدوله، با شلیک گلوله به قتل رسید؛ مردم اصفهان به خشم آمده در مسجد تحصن کردند.[9] چرا که تحصن و بستنشینی در مساجد از رسوم دیرینهای بود که مردم در حوادث مهم به آن دست میزدند.
از جمله مراسمهای باشکوه مساجد بزرگ، برگزاری نماز عیدین است که با شکوه و عظمت خاص برگزار میشود. این مسجد نیز از جمله مساجدی بود که مردم برای اقامه نمازهای عید فطر و قربان در آنجا حضور بههم میرساندند اما در دوره پهلوی، رضا شاه به بهانه این که مسجد شاه جزء آثار باستانی است و نباید به آن آسیبی وارد شود برگزاری نماز عیدین را در این مسجد و مساجد تاریخی دیگر غدغن کرده بود؛[10] به همین خاطر از حضور گسترده مردم در این مسجد، در حوادث مهم سیاسی ـ اجتماعی کاسته شد.
این مسجد که در دوره مشروطه پناهگاه مردم و مبارزین بود در دوره پهلوی دوم نیز ملجا و محل حضور انقلابیون مبارز بود و چون از اهمیت خاصی برخوردار بود به عنوان مرکز تجمع اقشار مختلف مردم اصفهان به حساب میآمد. بعد از رحلت آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی، به عنوان مرجع بزرگ تقلید آن زمان، دستههای زنجیرزنی و سینهزنی از مکانهای مختلف شهر به سوی مسجد میرفتند و در سخنرانیهای متعددی که در این مسجد برای ختم مرجع تقلیدشان برپا میشد شرکت میکردند. سخنرانیها بیشتر حول این محور بود که مردم را به صبر و آرامش دعوت کرده و به آنها بگویند که نگران آینده اسلام و مرجع تقلید جدید نباشند.[11]
این مسجد نه تنها محل عبادت و معنویت و سخنرانیهای مذهبی و سیاسی و مکان برگزاری مجالس ختم اشخاص مشهور بود، بلکه یکی از مراکز تحصن نیز به حساب میآمد، به طور نمونه بعد از کشته شدن یکی از معلمان معترض به نام دکتر ابوالحسن خانعلی در میدان بهارستان تهران در 12 اردیبهشت 1340، فرهنگیان اصفهان دست به اعتصاب زدند و به مناسبت درگذشت دکتر خانعلی، مجلس ختمی از سوی فرهنگیان در مسجد شاه برگزار کردند.[12]
در دهه 1340 با اعلام برنامه اصلاحات ارضی توسط دولت علی امینی، مخالفتهایی از سرتاسر ایران آغاز شد که در اصفهان این مخالفت، بر اساس گزارش ساواک، از سوی آیتالله سیدحسین خادمی از روحانیون مطرح اصفهان، در بهمن 1341 در مسجد شاه، آشکار شد و ایشان در مخالفت با اصلاحات ارضی بر منبر مسجد سخنرانی و مردم را علیه این مسئله تحریک کرد.[13]
بیشتر حوادث مسجد به ماههای محرم سالهای 42 -1341 شمسی بازمیگردد که البته با توجه به برگزاری مراسم خاص این ایام در بیشتر مناطق و مساجد شهر اصفهان، کمتر مشکلی در این مسجد رخ داده و مراسمهای این مسجد با آرامش برگزار شده است. شاید بتوان علت آن را جلوگیری حکومت پهلوی از برگزاری مراسمهای پرشور در این مسجد به بهانه آسیب رسیدن به یک مکان تاریخی مهم پیوند داد.
قبل از شروع مبارزات علنی مردم علیه حکومت پهلوی، بیشتر مخالفتها و اعتراضات در ماه محرم که مردم برای عزاداری دوره هم جمع میشدند نمود مییافت. در دهه 1340 در اصفهان رسم بر این بود که در روز عاشورا، دسته باشکوهی تحت عنوان «یالثارات الحسین» مرکب از طبقات مختلف آقایان علما، تجار، دکترها، فرهنگیان، کارمندان ادارات، بازاریان، دانشجویان، دانشآموزان و کارگران متدین در مسجد شاه جمع شده و سپس از آنجا به سوی مسجد چهار باغ حرکت میکردند؛ البته گاه برای این که حکومت پهلوی این برنامه را برهم نزند مبدأ را مسجد سید و مقصد را مسجد شاه قرار میدادند و در این مسجد اقامه عزا میکردند.[14]
عاشورای سال 1342 دستجات عزادار کثیری در شهر اصفهان حضور داشتند که قرار بود عدهای از آنها در مسجد سید و عدهای نیز به واسطه دعوت برخی از روحانیون، افراد حزب زحمتکشان و جبهه ملی در مسجد شاه اجتماع کنند؛ البته مشروط بر این که شعار پارچهای نداشته و سخنران را هم قبلا به حکومت معرفی کرده باشند. به گفته منابع حدود ساعت 5 عصر جمعیتی بالغ بر پنج هزار نفر از طبقات مختلف مردم و عدهای از دانشجویان و پزشکان وابسته به انجمن اسلامی و دستجات دیگر در مسجد شاه حاضر شده و به تدریج به سمت مدرسه چهار باغ که اداره اوقاف در آن اجازه عزاداری داده بود روانه شدند. این راهپیمایی برخلاف مراسم مسجد سید و حوادث آن، آرام و بدون بروز هرگونه برخوردی میان مردم و عوامل نظامی حکومت صورت گرفت و جمعیت بدون تظاهرات متفرق شدند.[15] به این نوع راهپیمایی دمونستراسیون گفته میشد که به ابتکار طرفداران امام خمینی با روشی جدید انجام گرفت؛ بدین صورت که راهپیمایی بدون اینکه هیچگونه شعاری داده شود از مسجد شاه شروع و به طرف مدرسه چهار باغ ادامه یافت و فقط یک نفر جلوی تظاهرکنندگان قرآن تلاوت میکرد.[16]
ماه محرم سال 1343 که رسید سازمان اوقاف قرعه مجوز عزاداری را به نام مسجد شاه زد تا بدون مشکل پذیرای دستجات عزاداری شهر اصفهان باشد. همان طور که آمد معمولا مراسم عزاداری ماه محرم در اصفهان در مساجد مهمی چون شاه و سید برگزار میشد، گاه مبدأ مسجد شاه بود و مقصد مسجد سید و گاه بالعکس. اگر چه مراسم عاشورای سال 1342 در مسجد شاه با آرامی و بدون زدوخورد برگزار شده بود اما روحانیون و روشنفکران مذهبی اصفهان به رهبری آیتالله خادمی مصمم به برگزاری مراسم بزرگداشت شهدای 12 محرم سال قبل در مسجد سید (1342) بودند، بنابراین ابتدا جهت کسب مجوز برای برگزاری مراسم راهپیمایی عصر عاشورا، مصادف با روز جمعه اول خرداد 1343، از مسجد سید اصفهان به سوی میدان نقش جهان و مسجد شاه، که در آن سال مجوز برگزاری عزاداری ماه محرم را از اداره اوقاف گرفته بود، به شهربانی اصفهان مراجعه نمودند که با مخالفت مسئولین مواجه شدند. با این وجود و برخلاف انتظار دولت، اعلامیهای با امضای روحانیون، بازاریان و معتمدین سرشناس اصفهان صادر گردید و علیرغم تذکرات اکید ساواک به آیتالله خادمی، مردم و روحانیون بدون اخذ مجوز، مراسم راهپیمایی اعتراضآمیز عصر عاشورا از مسجد سید را آغاز کردند، اما ظهر روز عاشورا ده کامیون سرباز مسلح با چند جیپ و صد نفر پلیس و سیصد نفر مأمور ساواک در مسجد سید و اطراف آن مستقر شده بودند. وقتی مسجد مملو از جمعیت شد و عده زیادی هم در پیادهروهای خیابان تجمع کردند، رئیس شهربانی، سرهنگ محمود صدقی و رئیس سازمان امنیت به فرمانده قوای مسلح دستور دادند بگذارید وقتی تمام جمعیت به قصد مسجد شاه از مسجد سید بیرون آمدند به آنها حمله کنید و در صورت مقاومت از مسلسلهای دستی هم استفاده کنید.[17] با این تدابیر و سرکوب مردم، جمعیت نتوانستند خود را به مسجد شاه رسانده و مراسم عزاداری را در آنجا ادامه دهند.
این اتفاق یک بار دیگر زمانی رخ داد که مردم اصفهان در اعتراض به تبعید امام خمینی در آبان 1343، تصمیم گرفتند دست به اعتصاب بزنند. در همین راستا انقلابیون از مردم دعوت کردند تا در مسجد سید تجمع و از آنجا به سمت مسجد شاه راهپیمایی کنند. اینبار نیز حکومت پهلوی که انتظار چنین واکنشی را در اصفهان نداشت بیدرنگ اقدام به سرکوب تجمع و تظاهرات مردم نمود و اجازه نداد مردم معترض به مسجد شاه برسند. در گزارشهای ساواک از برخورد خشونتبار شهربانی با تجمع مردم در مسجد سید یاد شده است.[18]
بدین ترتیب مسجد شاه اصفهان به واسطه اینکه میتوانست به یکی از مراکز مهم مبارزین تبدیل شده و برای حکومت پهلوی مشکلات مختلفی را به وجود آورد، با تدابیری چون عدم آسیب رسیدن به آثار تاریخی و گردشگری و سرکوب تجمعات و راهپیماییهایی که مقصدشان مسجد شاه بود، مواجه شد و عوامل حکومت پهلوی مانع فعالیت مردم مبارز در مسجد شاه شدند و از نقش سیاسی این مسجد کاسته شد. به طوری که گزارشی از حضور مردم و مبارزین در مسجد شاه طی سالهای بعد، بویژه سالهای 57 – 1356 در منابع دیده نمیشود. حتی گزارش مراسم سخنرانی وعاظ هم درباره مسجد شاه کمتر در منابع وجود دارد و شاید بتوان به یک مورد اشاره کرد؛ آن هم سخنرانی حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی در مسجد شاه درباره امام حسین(ع) در سال 1347 است.[19]
پینوشتها:
[1]. مساجد تاریخی، دائرهالمعارف بناهای تاریخی در دوره اسلامی /3، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری 1378. ص 52؛ حیدر شجاعی، دانشنامه اماکن مذهبی، فرهنگی و تاریخی ایران: معرفی آرامگاههای پیامبران، امامان، ... ، تهران: فهرست 1389. ص 59
[2]. مساجد تاریخی، دائرهالمعارف بناهای تاریخی در دوره اسلامی /3، صص 54 - 53
[3]. آندره گدار و دیگران، آثار ایران، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، ج 2، مشهد: آستان قدس رضوی، ج سوم 1375. ص 242
[4]. مساجد تاریخی، دائرهالمعارف بناهای تاریخی در دوره اسلامی /3، صص 54 – 52
[5]. همان، ص 54
[6]. همان، صص 53 - 52
[7]. موسی نجفی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، تهران: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران 1384. ص 41
[8]. عبدالمهدی رجایی، تاریخ مشروطیت اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان 1385. ص 392
[9]. همان، ص 349
[10]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، شرح مبارزات مردم استان اصفهان، ج 3، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات 1382. ص 475
[11]. محمد حنیف، اصفهان در انقلاب، ج 1، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی 1382. ص 50
[12]. همان، ص 376
[13]. یاران امام به روایت اسناد ساواک: حضرت آیتالله حاج آقا حسین خادمی: خادم شریعت، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چ دوم 1389. ص 12
[14]. اصفهان در انقلاب، ج 1، صص 354 - 353
[15]. سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج 1، (1 اردیبهشت 1340 تا 31 تیر 1342)، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی 1393. ص 182؛ اصفهان در انقلاب، ج 1، ص 179
[16]. یاران امام به روایت اسناد ساواک: حضرت آیتالله حاج آقا حسین خادمی: خادم شریعت، ص 15
[17]. مهدی مهرعلیزاده، تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی در اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان 1386. صص 80 – 79؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: حضرت آیتالله حاج آقا حسین خادمی: خادم شریعت، صص 90 – 89
[18]. تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی در اصفهان، ص 84
[19]. اکبر هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ج 1، زیرنظر محسن هاشمی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب 1376. ص 741
فهرست منابع:
تعداد بازدید: 2777