زهرا رنجبر کرمانی
06 شهريور 1400
ساواک در گزارشی به تاریخ 6/6/43 به نقل مطلبی پخش شده از سوی «رادیو صدای ملی ایران»[1] در انتقاد از ارتش شاهنشاهی پرداخته مینویسد:
«شاه در نطق دیروز خود وعده داد که تا جاییکه ممکن است قدرت مادى ارتش ایران بالا برود و طورى بشود که تشکیلات نظامى ما از لحاظ علمى، فنى و ادارى بتواند نمونهاى باشد براى تمام تشکیلات مملکت. شاه تاکنون به حساب افزایش مالیاتها، به حساب کاهش بودجه فرهنگ و بهداشت و با قرضههاى اسارتآور خارجى به قدرت مادى ارتش افزوده و ارتش بارها به جنگ ملت فرستاده شده است. ارتش تحت فرماندهى آمریکاییها در دوران رژیم کودتا بارها در خیابانها به جنگ مردم بیگناه رفت. آزادیخواهان را تیرباران کرد، دانشجویان و دانشآموزان را به رگبار مسلسل بست و در خرداد ماه خونین هزاران هزار افراد بیگناه را هدف گلوله مرگبار قرار داده، اینست نتیجه قدرتنمایى ارتش. اما اینکه شاه میخواهد تشکیلات نظامى نمونه تشکیلات تمام مملکت باشد باید گفت تا حدى به مقصود خود نائل آمده است زیرا در سازمانهاى ارتشى که تحت نفوذ مشاورین آمریکایى قرار دارد، چنان فساد و دزدى و کلاشى حکمفرماست که ننگ آن عالمگیر شده است. مگر در همین ارتش شاهنشاهى نبود که امراى آن امثال سپهبد کیا، سپهبد وثوق، سپهبد افخمى، سرلشگر وثوق، سرلشگر دفترى، سپهبد علوى مقدم، سرلشگر ضرغام و امراى دیگر به جرم اختلاس و ارتشاء یک چند پاى محاکمه آمدند و بعد هم مشمول عفو ملوکانه شدند. مگر آزمودهها، بختیارها و امثال علوى کیاها مظهر خیانت و جنایت و قساوت قلب و آدمکشى نبودند. این امراء همه از نزدیکان دربار به شمار میآیند. مگر سپهبد افخمى سالها آجودان شاه نبود. در کشور ما اکنون به جاى جاسوسان آلمانى در زمان رضاشاه، جاسوسان آمریکایی بنگاهها و سازمانهاى کشورى و لشگرى را پرکردهاند. فعالیت عمده این جاسوسان در ارتش است. شاه گرچه در ظاهر عنوان فرماندهى کل قوا را دارد ولى اکثریت افسران و درجهداران و سربازان از جمله افسرانى که دیروز فارغالتحصیل شدند خوب مىدانند که سمت فرماندهى قوا در حال حاضر فقط یک عنوان تشریفاتى است و در واقع این مستشاران نظامى آمریکایی هستند که زمام فرماندهى را در دست دارند. آنها هستند که بر ارتش ایران مسلطند و مقامات حساس و پستهاى فرماندهى را قبضه کردهاند. اینها خلف صدق لیاخوفها[2] هستند و مأموریت دارند که ارتش ما را به آلت تجاوز علیه همسایگان تبدیل کنند و از ارتش در سرکوب نهضتهاى ملى استفاده نمایند. ارتش ایران وقتى در دیده ملت احترام مییابد که استقلال خود را باز یابد، از نفوذ مستشاران نظامى آمریکایی خارج گردد و امراى خائن و فاسد و رشوهخوار خود را از صفوف خود طرد کند و سلاح خود را به سوى دشمنان آزادى و استقلال ایران برگرداند.»[3]
[1]. «رادیو صدای ملی ایران» در کنار بخش اجتماعی رادیو مسکو-به نام «صلح و ترقی» - ایجاد شده، فعالیت مینمود، این رادیو ظاهراً به حزب توده وابستگی رسمی نداشت و مستقیماً توسط رژیم شوروی اداره میشد، ولی گردانندگان آن همواره از کادرهای اصلی و مورد اطمینان حزب توده بودند، (جمعی از پژوهشگران، حزب توده از شکلگیری تا فروپاشی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 204 - 205).
[2]. لیاخوف فرمانده روسی بریگاد قزاق ایران بود که در سال 1287ش، مجلس شورای ملی را به خواست محمدعلی شاه به توپ بست.
[3]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 6، تهران، وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382، ص 288 - 289.
ساواک در گزارشی به تاریخ 6 /6 /43 به نقل مطلبی پخش شده از سوی «رادیو صدای ملی ایران»[1] در انتقاد از ارتش شاهنشاهی پرداخته مینویسد:
«شاه در نطق دیروز خود وعده داد که تا جاییکه ممکن است قدرت مادى ارتش ایران بالا برود و طورى بشود که تشکیلات نظامى ما از لحاظ علمى، فنى و ادارى بتواند نمونهاى باشد براى تمام تشکیلات مملکت. شاه تاکنون به حساب افزایش مالیاتها، به حساب کاهش بودجه فرهنگ و بهداشت و با قرضههاى اسارتآور خارجى به قدرت مادى ارتش افزوده و ارتش بارها به جنگ ملت فرستاده شده است. ارتش تحت فرماندهى آمریکاییها در دوران رژیم کودتا بارها در خیابانها به جنگ مردم بیگناه رفت. آزادیخواهان را تیرباران کرد، دانشجویان و دانشآموزان را به رگبار مسلسل بست و در خرداد ماه خونین هزاران هزار افراد بیگناه را هدف گلوله مرگبار قرار داده، اینست نتیجه قدرتنمایى ارتش. اما اینکه شاه میخواهد تشکیلات نظامى نمونه تشکیلات تمام مملکت باشد باید گفت تا حدى به مقصود خود نائل آمده است زیرا در سازمانهاى ارتشى که تحت نفوذ مشاورین آمریکایى قرار دارد، چنان فساد و دزدى و کلاشى حکمفرماست که ننگ آن عالمگیر شده است. مگر در همین ارتش شاهنشاهى نبود که امراى آن امثال سپهبد کیا، سپهبد وثوق، سپهبد افخمى، سرلشگر وثوق، سرلشگر دفترى، سپهبد علوى مقدم، سرلشگر ضرغام و امراى دیگر به جرم اختلاس و ارتشاء یک چند پاى محاکمه آمدند و بعد هم مشمول عفو ملوکانه شدند. مگر آزمودهها، بختیارها و امثال علوى کیاها مظهر خیانت و جنایت و قساوت قلب و آدمکشى نبودند. این امراء همه از نزدیکان دربار به شمار میآیند. مگر سپهبد افخمى سالها آجودان شاه نبود. در کشور ما اکنون به جاى جاسوسان آلمانى در زمان رضاشاه، جاسوسان آمریکایى بنگاهها و سازمانهاى کشورى و لشگرى را پرکردهاند. فعالیت عمده این جاسوسان در ارتش است. شاه گرچه در ظاهر عنوان فرماندهى کل قوا را دارد ولى اکثریت افسران و درجهداران و سربازان از جمله افسرانى که دیروز فارغالتحصیل شدند خوب مىدانند که سمت فرماندهى قوا در حال حاضر فقط یک عنوان تشریفاتى است و در واقع این مستشاران نظامى آمریکایى هستند که زمام فرماندهى را در دست دارند. آنها هستند که بر ارتش ایران مسلطند و مقامات حساس و پستهاى فرماندهى را قبضه کردهاند. اینها خلف صدق لیاخوفها[2] هستند و مأموریت دارند که ارتش ما را به آلت تجاوز علیه همسایگان تبدیل کنند و از ارتش در سرکوب نهضتهاى ملى استفاده نمایند. ارتش ایران وقتى در دیده ملت احترام مییابد که استقلال خود را باز یابد، از نفوذ مستشاران نظامى آمریکایی خارج گردد و امراى خائن و فاسد و رشوهخوار خود را از صفوف خود طرد کند و سلاح خود را بسوى دشمنان آزادى و استقلال ایران برگرداند.»[3]
پینوشتها:
[1]. «رادیو صدای ملی ایران» فرستندهای بود که از سوی حزب منحله توده در خارج از کشور به پخش برنامههای تبلیغاتی کمونیستی به زبان فارسی میپرداخت، (فرهمند، جلال، «اسناد: اپوزیسیون»، تاریخ معاصر ایران، تابستان 1387، ش 46، ص 205 – 250)
[2]. لیاخوف فرمانده روسی بریگاد قزاق ایران بود که در سال 1287ش، مجلس شورای ملی را به خواست محمدعلی شاه به توپ بست.
[3]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 6، تهران، وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382، ص 288 – 289.
تعداد بازدید: 906