05 خرداد 1401
در آستانه محرم سال 1342ش. امام خمینی در پیامی خطاب به وعاظ و روحانیون، آنها را به افشای جنایتها و خیانتهای پهلوی دعوت کرد.[1] شاه با اطلاع از اوضاع کشور و احتمال بروز مشکلاتی برای حکومت لازم دانست مشخصاً نسبت به جریانات کشور موضعگیری کرده، به طریقی پاسخ امام خمینی را داده و نسبت به انجام هرگونه اقدامی بر ضد حکومت هشدار دهد. بر این اساس در سخنانی در 2 خرداد گفت:
«باید بدانید که دشمنهای شما، دشمنهای این مملکت، دشمنهای این ملت، راحت ننشستهاند، به هر وسیلهای که میتوانند پیدا کنند با صرف وجوه، افراد بیعقیده، بیایمان و بدبختی را میخرند و تحریک میکنند... این اشخاص در هر قیافهای ظاهر میشوند، اینها دشمن این مملکتند، دشمن این ملتند و اعمالشان مالاً به ضرر مذهب مقدس شیعه ما تمام خواهد شد...»![2]
بیان این مطالب در آستانه محرم توسط کسی که خود و خاندانش بزرگترین دشمنان تشیع بوده، بیشترین ضربات را بر اسلام و منافع مسلمین وارد کرده بودند چیزی جز ترس از انقلاب مردم و در عین حال عوامفریبی نبود. تصور شاه این بود که با بیان این مطالب مردم از روحانیت جدا شده به وی میپیوندند تا «انقلاب شاه و مردم» تحقق پیدا کند، اما روحانیون و وعاظ با استفاده از منابر و مجالس سخنرانی پاسخهای درخور دادند.[3] به همین دلیل و با توجه به نزدیکی روزهای تاسوعا و عاشورا شاه در مراسم توزیع اسناد مالکیت جمعی از کشاورزان کرمان در 5 خرداد 1342 خشمگینانه اظهار داشت:
«در این چهارهزار و صد و پنجاه نفر افرادی که رأی مخالف دادند[4] یک عدهای حق داشتند؛ برای اینکه فکر میکردند مستقیماً از این اصلاحات ضرر بردهاند. شاید مالکین بزرگی بودند و کسانی بودند که فکر کردند خوب ما از این کار چون ضرر میبریم دیگر چرا برویم رأی موافق بدهیم؟ گو اینکه خیلی از مالکین را من اطلاع دارم و میشناسم که در آن روز رفتند و رأی موافق هم دادند. کسانی که حالا ما میتوانیم بفهمیم بطور مستقیم از این اصلاحات احیاناً صدمهای دیدهاند ممکن است که در زمره مخالفین باشند.
دسته دیگر تمام کسانی بودند که دزدند، غارتگرند، سر گردنه میایستند برای اینکه مال مردم را به یغما ببرند، یا دزد روحی هستند، یا افراد بد فکر خبیث بدطینتی هستند که اصلاً با هر اقدام مفید و خوبی اصولاً مخالفند. یک عدهای هم حسرت میخورند که چرا آنها گو اینکه قادر نبودند این کار را بکنند، ولی چرا آنها اسمشان در جریان نبوده است. اینها زیاد مهم نیست، ولی دو تیپ افراد هستند که در همان موقع اعلام برنامه انقلابی ذکری از آنها شده بود. دو تیپ افرادی هستند که از روی مرام و عقیده با این جریان مخالفند: یکی مرتجعین سیاه و یکی خائنین سرخ...»![5]
انتشار سخنان شاه موجب خشم، نفرت و آمادگی بیشتر مردم برای حضور در مبارزه شد که چندی بعد با قیام 15 خرداد تحقق عینی یافت.
پینوشتها:
[1]. خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 229 – 230.
[2]. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، ج 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ص 618.
[3]. همان، ص 619.
[4]. در رفراندوم لوایح ششگانه در 6 بهمن 1341.
[5]. روزنامه اطلاعات، س 37، یکشنبه 5 خرداد 1342، ش 11101.
تعداد بازدید: 810