02 شهريور 1401
ساواک در گزارشی به تاریخ دوم شهریور 1343 مینویسد:
«صبح روز جمعه مورخه 30 /5 /43 جلسه منزل آقای سیدجلالالدین تهرانی[i] با شرکت قریب شانزده نفر... تشکیل گردید... آقای تهرانی برای اولین بار ضمن اشاره و تأیید روش فرمانروایی نهرو[ii] سازمان امنیت را تحقیر و محکوم نمود و زندانیهای قزلقلعه را نشانه وحشت دولتها از مردم معرفی کرد و گفت چون نهرو شخصیت داشت موفق شد بدون اینکه مردم را به زنجیر بکشد احزاب و ملتها و مذهبهای مختلف و متضاد قاره هند را با چهارصد میلیون نفر نفوس تحت رهبری خود درآورده و با روشهای انسانی بر آنها حکومت کند. به دولت منصور و علم حمله کرد و گفت مثلاً یکی از دلایل انحطاط کشور دو هزار و پانصد ساله ما آن است که شصت سال پیش ناصرالملک نخستوزیر و صنیعالدوله خاتم وزیر دارایی بوده در حالی که امروز پسر آقای منصور نخستوزیر میشود و هویدا هم وزیر دارایی و یا آدم بیسواد و جعلنقی را چون علم مأمور تشکیل کابینه میکنند تا بتواند در کنفرانسهای بینالمللی پهلو به پهلوی نهروها بنشیند و عنوان نخستوزیر و نمایندگی ملت دوهزاروپانصد ساله را داشته باشد که واقعاً جز افتضاح و شرمساری چیزی برای ما به بار نخواهد آورد....»[iii]
گفتنی است ناصرالملک[iv] و صنیعالدوله[v] دو تن از رجال دوره قاجار بودند که با پیروزی نهضت مشروطیت فرصت یافتند افکار خود را در راه اصلاح و آبادانی کشور عملی سازند. با ظهور رضاخان در صحنه سیاست ایران، مشروطه رو به زوال نهاد و با سلطنت پسرش محمدرضا عملاً جز نامی از آن به جا نماند. نتیجه آن بود که امثال اسدالله علم – که به نوکری اعلیحضرت همایونی افتخار میکرد - بر کرسی رجال سیاسی نیکنامی چون ناصرالملک و صنیعالدوله تکیه زدند. امام خمینی در بخشی از بیانات خود که در 4 آبان 1343 در مخالفت با تصویب کاپیتولاسیون ایراد کرد به این موضوع اشاره کرده، میگوید:
«... رجال سیاسی ما، صاحب منصبهای بزرگ ما، رجال سیاسی ما، یکی بعد از دیگری را کنار میگذارد! الان در مملکت ما به دست رجال سیاسی که وطنخواه باشند چیزی نیست...».[vi]
پینوشتها:
[i]. سیدجلال تهرانی فارغالتحصیل نجوم از اروپا، عضو مؤسس و دائمی آکادمی بینالمللی تاریخ علوم و عضو دائمی جامعه منجمان فرانسه بود. وی در صحنه سیاست ایران پس از جنگ جهانی دوم عهدهدار وزارت، نمایندگی مجلس سنا، استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی بود. تهرانی در آخرین روزهای حکومت پهلوی به عنوان رئیس شورای سلطنت شرایط را برای خروج شاه از ایران فراهم آورده، پس از استعفا از این مقام و غیرقانونی خواندن آن شورا موفق به دیدار با امام خمینی در نوفل لوشاتو شد. وی تا پایان زندگی در فرانسه ماند و پس از مرگ بنا به وصیت در ایران به خاک سپرده شد. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378، ص 71).
[ii]. جواهر لعل نهرو اولین نخستوزیر هند پس از اعلام استقلال.
[iii]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 6، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382، ص 272.
[iv]. میرزا ابوالقاسمخان ناصرالملک قرگزلو در سال 1235ش، در تهران چشم به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی را در تهران فراگرفته، برای ادامه تحصیل عازم اروپا شد و در دانشگاه آکسفورد رشته علوم سیاسی آموخت. وی در کابینههای امینالدوله، مشیرالدوله، وزیر افخم و میرزا علیاصغرخان اتابک وزیر مالیه بود. ناصرالملک در ابتدای سلطنت محمدعلی شاه به صدارت رسید اما به علت اغتشاشات داخلی کابینه او دوامی نداشت. وی در سال 1329ق، نیابت سلطنت را عهدهدار شد. ناصرالملک در ایام فراغت به مطالعه و ترجمه میپرداخت. وی در سال 1306ش، درگذشت، (وحیدنیا، سیفالله، «ناصرالملک»، وحید، اردیبهشت 1358، ش 254 و 255، ص 68 - 70). به اعتقاد برخی صاحبنظران مشی سیاسی ناصرالملک در دوران نیابت سلطنت علیرغم حسننیت وی سبب تزلزل ارکان مشروطیت شده، مجلس شورای ملی را به بیراهه برد. (مدرسی، علی، «مدرس، مجلس و تاریخ: ناصرالملک کار خود را کرد»، مجلس و راهبرد، فروردین و اردیبهشت 1375، ش 19، ص 211- 230)
[v]. مرتضی قلیخان صنیعالدوله سال 1273ق، در تهران متولد شد. وی در سال 1288 ق، وارد دارالفنون شد، سپس برای ادامه تحصیل به آلمان رفته، در مدارس صنعتی برلن به فراگیری فنون صنایع پرداخت و پس از سالها تحصیل در رشته معدنشناسی گواهینامه گرفت. صنیعالدوله در مدت اقامت طولانی خود در اروپا علاوه بر تحصیلات فنی و مطالعات صنعتی، در مقررات و قوانین و نظامات اجتماعی اروپا به خصوص آلمان اطلاعاتی کسب و در بازگشت به ایران یک کارخانه بافندگی و ریسمانریسی تأسیس کرد. در سال 1323 ق، صنیعالدوله که با دستیارانش در اطراف تهران به جستوجو و بازدید معادن مشغول بود موفق به کشف معدن سرب پسقلعه شد. وی در تپههای داودیه کوره و کارگاه بزرگی برای ذوب سنگهای معدن فراهم کرده، کارگران بسیاری را به کار گماشت. پس از پیروزی انقلاب مشروطه صنیعالدوله در تهیه و تدوین نظامنامه انتخابات - که نخستین سند پذیرش دموکراسی بود - مشارکت داشت و با ورود به مجلس به ریاست آن انتخاب شد. با آغاز هرجومرج و قتل اتابک، صنیعالدوله که از جان خود بیمناک بود استعفا داده، چندی بعد به وزارت علوم و اوقاف و فواید عامه برگزیده شد. پس از آن در سمت وزیر مالیه اصلاحاتی انجام داد. صنیعالدوله سرانجام در 4 صفر 1329، هدف گلوله قرار گرفته، دو روز بعد درگذشت. (منوچهری، علی، «نمایندگان تأثیرگذار مجلس، صنیعالدوله»، پیام بهارستان، زمستان 1389، ش 10، ص 637 - 649).
[vi]. خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 1، تهران مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 421.
تعداد بازدید: 938