03 شهريور 1401
روزنامه اطلاعات در شماره روز سوم شهریور 1341 از اعلام رأی دادگاه درباره متهمین انتخابات تابستانی خبر داده مینویسد:
«به موجب رای دادگاه از ۳۷ نفر متهمین این پرونده که در جلسات دادگاه شرکت کرده بودند، ۱۷ نفر هر یک به دو ماه زندان قابل خرید به قرار روزی ۵۰ ریال و چهار نفر هر یک به شش ماه زندان تأدیبی و 4 نفر هر یک به سه ماه زندان محکوم شدند و ده نفر از متهمین این پرونده از اتهامات منتسبه برائت حاصل کردند.»[1]
در تابستان 1339 و در دوره نخستوزیری منوچهر اقبال، انتخابات مجلس شورای ملی دوره بیستم برگزار شد. شاه چون همیشه قول داد که انتخاباتی آزاد! برگزار شود، دولت اقبال اما اکثریت کرسیهای نمایندگی را به حزب خود[2] اختصاص داده، دخالت در انتخابات را به تهدید، اعمال فشار، جعل و تقلب علنی کشاند. پلیس، ارتش و عوامل دولت در انتخابات دخالت کرده، در مناطقی هم به برخورد و درگیری انجامید. شدت خشم مردم در برخی نقاط به تعطیلی بازار و مراکز آموزشی منجر و اقبال مجبور به استعفا شد. شاه تحتتأثیر طغیان افکار عمومی و جو ناشی از حمایت دولت جدید آمریکا - کندی از حزب دموکرات - از به اصطلاح حقوق بشر و آزادی، از نمایندگان منتخب - که البته ارتباطی به انتخاب مردم نداشته، منصوب اقبال و علم بودند - خواست تا با استعفای دستهجمعی راه را برای برگزاری مجدد انتخابات باز گذارند.[3] با استعفای اقبال، شریف امامی بر سر کار آمد. وظیفه اصلی دولتِ وی فیصله دادن به امر انتخابات بود که در زمستان همان سال برگزار شد. طبعاً این انتخابات نیز بنا بر مشی حکومت نمیتوانست آزاد باشد و در مناطقی با برخوردها و موانعی همراه بود. اکثر منتخبین از نامزدهای دولتی بوده، انتخابات به جای فرونشاندن بحران بر هیجانات عمومی و مخالفتها افزود. در سال 1340 هنگامی که فساد مالی و اداری حکومت را به ورطه سقوط کشانده، وضع اقتصادی دولت به حد ورشکستگی رسیده بود، علی امینی وارد میدان شد. وی برای انجام آزادانه اصلاحات از یکسو و جلب رضایت مردم از سوی دیگر فرمان انحلال مجلس را از شاه گرفته، آن را منحل کرد.[4]
پینوشتها:
[1]. اطلاعات، س 37، شنبه 3 شهریور 1341، ش 10879.
[2]. در سال 1336 شاه برای هدایت کشور به سمت دموکراسی! فرمان تشکیل دو حزب سفارشی را داد. در اجرای اوامر وی، حزب مردم به عنوان حزب اقلیت به ریاست اسدالله علم و ملیون به عنوان حزب اکثریت به ریاست اقبال بوجود آمدند. موجودیت این دو حزب به قدری نمایشی بود که حتی رهبران و اعضای اصلی آن نمیدانستند تفاوت آنها در چیست. (مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378، ص 586) علم در خاطرات خود از آن ایام از قول مطبوعات بریتانیا نقل میکند که در ایران دو حزب وجود دارد، حزب «بله قربان» و حزب «البته قربان»! (آبادیان، حسین، دو دهه واپسین حکومت پهلوی، ج 1، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1383، ص 98).
[3]. مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378، ص 590 – 591.
[4]. همان، ص 597.
تعداد بازدید: 758