06 شهريور 1401
روزنامه اطلاعات در 6 شهریور 1341 نوشت:
«بعد از ظهر امروز جلسه بررسی برنامه سوم در سازمان برنامه تشکیل میشود و در آن اسدالله علم نخستوزیر و چند تن از وزیران شرکت خواهند داشت. ... تاکنون بیش از دو سوم قانون برنامه سوم در جلسات دولت و سازمان برنامه مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شده است. دولت در نظر دارد قانون برنامه سوم را تا بیستم شهریور ماه به تصویب برساند.»[i]
طی 30 سال برنامهریزی برای توسعه کشور در دوره پهلوی دوم شیوهها و راهبردهای مختلف – بعضاً ناهماهنگ و متناقض - مورد توجه و عمل قرار گرفت. دو برنامه اول و دومِ توسعه، بر تقویت کشاورزی تأکید داشتند، برنامه سوم نیز ظاهراً در پی همان هدف بود. در برنامههای چهارم و پنجم اما توسعه صنعت مورد توجه نخبگان اقتصادی و سیاسی حکومت قرار گرفت. واردات به شدت افزایش یافته، به توسعه صنایع سنگین با سرمایههای دولتی توجه خاصی شد. از ضعفهای عمده برنامههای پنجگانه توسعه، غفلت از وجوه اجتماعی و سیاسی آنها بود. گرچه برخی معتقدند که دموکراسی پیامد توسعه است، امروزه اما پیداست که هر توسعهای لزوماً به دموکراسی نمیانجامد و نخبگان اقتصادی و سیاسی جامعه باید در تدوین برنامههای توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی را نیز مد نظر قرار دهند.[ii]
برنامه سوم توسعه اولین برنامه 5 ساله عمرانی(1341-46) کشور بوده[iii]، با دو برنامه قبل تفاوتهای بسیار داشت. شتاب ایران برای همانندی با کشورهای غربی و استفاده از الگوهای جاریِ برنامهریزی به واسطه دعوت از مشاوران خارجی، زمینه آشنایی و ارتباط نظام برنامهریزی ایران با الگوهای غیر بومی را فراهم کرد. این ارتباط فینفسه به سبب فقدان تخصصهای کارآمد در کشور ضروری بود، اما به دلیل عدم شکلگیری ساختارهای اصلی و بنیانهای مدرنِ نظام برنامهریزی در ایران عملاً شکست خورد. برنامه سوم به دنبال برنامه دوم و راهبردهای توصیه شده در آن، زمینه وابستگی و ورود به نظام بینالمللی تقسیم کار را برای ایران فراهم کرده، صنایع مونتاژ را پایهریزی کرد. همزمانی برنامه سوم با مرحله اول و دوم اصلاحات ارضی و گسیل سرمایه از بخش کشاورزی به بخش خدمات و صنعت، این بخش را با مشکلات زیادی روبهرو کرد. تحول در نظام معیشتی روستاییان، نیاز آنان به اعتبارات مالی بخش دولتی و خصوصی را بیشتر میکرد، اعتبارات پرداختی اما به شدت رو به کاهش بوده، به هیچوجه پاسخگوی نیاز روستاییان نبود.[iv]
امام خمینی در 4 اردیبهشت 1357 در مصاحبه با خبرنگار روزنامه لوموند در این خصوص میگوید:
«... در خصوص صنعتی کردن مملکت، کاملاً با این امر موافقیم ولی ما خواستار یک صنعت ملی و مستقل هستیم که در اقتصاد مملکت ادغام شده و همراه با کشاورزی در خدمت مردم قرار گیرد، نه یک صنعت وابسته به خارج بر اساس مونتاژ؛ نظیر صنعتی که فعلاً در ایران مستقر ساختهاند. سیاست شاه از لحاظ صنعتی و کشاورزی، مملکت ما را به نفع قدرتهای استعماری به صورت یک جامعه مصرفی درآورده است....»
[i]. اطلاعات، س 37، سه شنبه 6 شهریور 1341، ش10882.
[ii]. ایزدی، رجب و مرتضی حیدرپور اینانلو، «بررسی پیامدهای برنامههای پنجگانه توسعه اقتصادی دوره پهلوی و نقش آن در شکلگیری انقلاب اسلامی»، جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، س 4، ش 2، پاییز و زمستان 1393، ص 1 – 27.
[iii]. برنامههای اول و دوم 7ساله بودند: برنامه اول از 1327 تا 1333 و برنامه دوم از 1334 تا 1340 (عبیری، غلامحسین، «چالشهای اقتصاد سیاسی و رویههای برنامهریزی (مورد مطالعه ایران: 1325-1385)»، بانک و اقتصاد، تیر 1385، ش 71، ص 58 – 62.
[iv]. همان، ص 8 - 9
تعداد بازدید: 1063