21 مهر 1401
در 21 مهر 1342 شهربانیهای آذربایجان شرقی در گزارشی از انتشار اعلامیهای با عنوان «اعلامیه جامعه روحانیت آذربایجان» خبر میدهند. اعلامیه یاد شده به شرح زیر است:
«... در راه تشیید مبانی اسلام و استقرار حکومت مشروع و قانونی، جامعه روحانیت آذربایجان خود را موظف به اعلام مراتب ذیل به تمام جهانیان میداند و در راه تنویر افکار عمومی... حقایق زیر را با کمال صراحت به اطلاع عموم میرساند:
1- اقدامات دولت در موضوع مذهب، اصل ماده 27 متمم قانون اساسی تصریح مینماید که استقرار هر نوع قانونی در مملکت موقوف است به عدم مخالفت آن با موازین شرعیه و تشخیص این امر را اصل ماده 2 متمم قانون اساسی صریحاً به عهده مراجع تقلید واگذار و نظریه آنان را مطاع و متبع شناخته است. در برابر دو اصل مذکور که در مورد دفاع از اسلام و حقانیت قوانین اسلامی تنظیم و تدوین گردیده است، اقدامات خلاف قانون دولت عبارت است [از:] پشتیبانی از اشاعهدهندگان مراکز فساد و عاملین خلاف ضرورت اسلام و بیاعتنایی به تعلیمات و احکام آسمانی و جلوگیری از اصل امر به معروف و نهی از منکر و ممانعت از انتشار نظریات و اعلامیههای مراجع مسلم تقلید بر خلاف اصل ماده 20 متمم قانون اساسی.
2- در موضوع اقتصاد، دولت که وظیفه داشت و دارد که از لحاظ اقتصادی، رفاه ملی را تأمین نماید و از استقلال اقتصادی مملکت دفاع نماید، نه تنها با توسل به سیاستهای مخرب اقتصادی مانند سیاست دروازههای باز و نظایر آن عجز خود را در مسئله اقتصاد نشان داده، بلکه در اثر همین بیکفایتی و بیتوجهی، وضع بازار محتضر و فقدان درآمد عمومی مملکت را تا پرتگاه اضمحلال اقتصادی کشانده است. حالیه وضع طوری شده کشوری که وارث ثروتهای سرشار و صاحب ذخائر قیمتی نفت و محصولات نفتی است، دست گدایی به هر اجنبی میگشاید و در انتظار وامهای خارجی که شومترین نفوذ سیاسی اجنبی را به دنبال دارد دقیقهشماری میکند.
3- در موضوع فرهنگ و دانشگاه، امروز بر همه مسلم گردیده است که برنامه فرهنگ و دانشگاه نه جوابده احتیاجات مملکت است و نه با تعالیم اسلامی و حتی نه با برنامههای ملل مترقی مطابقت دارد و در راه مبارزه با بیسوادی نیز اگر از سخنپراکنیهای بیهوده دولتی صرف نظر کنیم، دولت با مقرر داشتن شهریه و یا به عبارت دیگر با مقرر نمودن مالیات برتحصیل و در دانشگاه با مقرر کردن مبلغ هنگفت و کمرشکن... فرزندان ملتی را که گفتیم مبتلا به درد خانمانسوز فقر اقتصادی است، از ورود به مدارس و دانشگاهها عملاً ممنوع داشته است.
4- در موضوع انتخابات مجلسین، بدون شک هیچیک از اعمال خلاف شرع و قانون دولت به اندازه دسایس آن در انتخابات، افتضاحآمیز نبوده است. در حالی که قاطبه ملت با ابراز کمال انزجار از انتخابات فرمایشی خود را کاملاً کنار کشیده و نقش تماشاچی را ایفا میکرد، دولت به نام ملت ستمدیده بیدادرس کاندیداهایی که علناً مخالفت خود را با فتاوای مراجع محترم تقلید نشان دادند بر ملت تحمیل نمود... علیهذا جهانیان باید بدانند که مصوبات این مجلس از نظر ملت ایران دارای هیچگونه ارزش و اعتباری نبوده و نیست و نیز امضاءکنندگان اعلامیه حقوق بشر بدانند که ملت ستمدیده و رشید ایران از این همه همکاری و سکوت، کمال انزجار را داشته و دولتهای بزرگی که در برابر خواستههای مردم از افراد ضد دینی و ملی حمایت میکنند، با دیده تنفر نگریسته و روحانیت نیز از طرف ملت بدین وسیله کمال تنفر خود را اظهار میدارد.
5- در زمینه سیاست خارجی، معلوم است دولتی که هیچگونه ریشهای حتی در میان ملت خود ندارد، چگونه میتواند در بین دول دیگر وجهه و اعتباری داشته باشد؛ محافل بینالمللی امروزه به مملکت ما به نظر مستعمرهای که طلای سیاهش را به رایگان از دست میدهد و در عوض فقر و اسارت دریافت میدارد نگاه میکنند. امروزه همه میدانند که بیگانگان صنایع نفتی ما را در ید قدرت خود دارند و در واقع خون و شیره حیاتی ملت ما را بیرحمانه میمکند...
6- در زمینه سیاست داخلی، اختناق و فشارها و عدم آزادی بیان و قلم و صدها تضییقات دیگر موضوعاتی هستند که ملت مبارز ایران با آنها آشناست و راه مبارزه خود را با این همه ستمها و حقشکنیها به خوبی میشناسند... ما با صدای رسا به سمع تمام جهانیان میرسانیم که ملت ستمدیده ایران در زیر این همه فشارها، حبس و تبعیدها، شکنجهها و کشتارها دیگر به ستوه آمده است... ملت ایران امروز با توجه به فرامین دین مقدس اسلام و علیرغم فشارها و حبس و زجر و شکنجهها که متوجه رهبران دینی و ملی مخصوصاً حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی مدظله و سایر آیات و حججالاسلام و اساتید دانشگاه است، با تمام قوا خود را برای ادب کردن عناصر ناپاکی که به حریم مقدس اسلام و حاکمیت ملی ایران اسائه ادب نمودهاند آماده کرده است و به همین عنایات خاصه حضرت ولیعصر عجلالله تعالی فرجه و در تحت لوای آزادی بخش مراجع محترم تقلید تا تحقق تمام آمال دینی و ملی این نهضت مقدس ادامه خواهد داشت و بطور قطع پیروزی نهایی از آن ملت خواهد بود.»[1]
پینوشت:
[1]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، حجتالاسلام و المسلمین محمدحسین انزابی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1393، ص 125 – 126.
تعداد بازدید: 825