02 آبان 1401
ساواک در گزارشی به تاریخ 2 آبان 1342 مینویسد:
«طبق اطلاع واصله چون آقای دکتر امینی احساس میکند به زودی از طرف دادگستری تحتِتعقیب قرار خواهد گرفت[1]، مشغول مطالعه است تا در آبانماه یک ژست مخالف دولت به صورت انتشار اعلامیه و یا تشکیل مصاحبه مطبوعاتی بگیرد. هدف آقای دکتر امینی از این اقدام این است که اگر او را بازداشت کردند اینطور وانمود نماید که مرا به علت مخالفت با دولت بازداشت کردهاند نه به خاطر کارهای خلاف قانون گذشته. گفته میشود نامبرده به موازات اینگونه فعالیتها کوشش میکند نظر موافق روحانیون را نسبت به اقدامات آینده خود جلب نماید...»[2]
گفتنی است سقوط دولت امینی در تیر 1341 هرچند پایان اوج زندگی سیاسی او بود با این حال نقش وی در سیاست آمریکا در ایران به پایان نرسیده، امینی تا سال 1347 به حیاتی بیرمق ادامه داد. در این سالها وی به عنوان یک مهره ذخیره و جایگزین برای شرایط اضطراری و محتمل و به عنوان محوری برای حفظ نیروهای سیاسی «ملیگرا» در سیاست خارجی آمریکا محفوظ ماند، اما با سقوط دولت دموکرات لیندون جانسون و صعود ریچارد نیکسون در آمریکا در آبان 1347 این جایگاه را از دست داده، از آن پس چهرهای مرده و فراموش شده تلقی شد. طی این سالها جایگاه امینی نزد آمریکاییان به عنوان یک مهره ذخیره، برای شاه کاملاً آشکار بود و او تا سال 1350 با دلهره و وسواس کمنظیری زندگی سیاسی و خصوصی امینی را زیر ذرهبین ساواک قرار داد.[3]
اعلامیهای که ساواک در گزارشش به آن اشاره کرده به شرح زیر و تلاشی است که امینی و حامیانش برای تداوم زندگی سیاسی و ماندن در کلاف سردرگم سیاست ایران در آن روزگار که از یک سر به دست آمریکا و از سری دیگر به دست انگلیس بود انجام دادهاند:
«هموطنان عزیز ، انتخابات بیستویکمین دوره مجلس سرپوشی است که دستگاه قصد دارد بر روی بحران اجتماعی و اقتصادی ایران بگذارد. صحنهسازی این انتخابات ناشی از طرز تفکر غلط دستگاه دولت در مورد اداره امور کشور است. دستگاه حاکمه به جای توجه به ریشهها و عوامل اصلی تحول حیاتی جامعه قلمها را میشکند، اجتماعات را ممنوع میکند، صداها را در گلوها خفه میسازد و دست به اسلحه میبرد و در این معرکه یگانه چیزی که وجود ندارد فلسفه خاص انتخابات و روح قانون اساسی و اصول انسانی است. امروزه نحوه برخورد دستگاه حاکمه با مسائل ملی و جهانی و طرز تفکر دستگاه در روبهرو شدن با خواستهای مردم و ماهیت مجلسی که در کار ساختن آنند بر هیچ یک از آحاد ملت و محافل جهانی پوشیده نیست. ما امضاکنندگان این اعلامیه به خاطر حفظ اصول انسانی و دفاع از آزادی فکر و موازین قانون اساسی ایران و قوانین بینالمللی بر خود واجب میدانیم که مصداق فضلالله المجاهدین علىالقاعدین اجراعظیما، در این موقع که قاطبه روحانیون جلیلالقدر و مردم آزاده و روشنفکران علاقمند به مصالح کشور به واسطه فقدان شرائط مساعد اجتماعی از شرکت در انتخابات خودداری کردهاند عقیده و نظر قاطع خود را ابراز کنیم. هموطنان عزیز ما انتخابات بیستویکمین دوره مجلس شورای ملی را معلول توجه دستگاه حاکمه به مسئولیت در برابر قانون اساسی و تأمین حکومت دمکراسی نمیدانیم. به نظر ما اگر دستگاه حاکمه در مقابله با حوادث به واقعیتهای اجتماعی توجهی میکرد و در نظام اداری خود اصلاحات اساسی بوجود میآورد، هیچگاه در انتخابات گذشته که ظاهری آراستهتر از این انتخابات داشت به چنان سرنوشتی دچار نمیشد، زیرا بدون اصلاحات عمیق اجتماعی و اداری و بدون تقویت دستگاه دادگستری و نظارت بر عواید ملی و تجدیدنظر در کادرهای درجه اول دولتی و ایجاد روح امید و شخصیت ذاتی افراد نمیتوان زمینه یک حکومت دمکراتیک و معتقد به عدالت اجتماعی را ایجاد کرد تا در سایه آن بتوان مجلسی در جهت تمایلات و احتیاجات ملی داشت. تمام دلایل و شواهد موجود ثابت میکند که انتخابات در شرایطی انجام میپذیرد که نه تنها هیچگونه زمینه مساعد برای به دست آوردن حقوق اجتماعی وجود ندارد، بلکه تمام وسائلی که دستگاه از آن استفاده میکند در جهت بیشتر محروم کردن ملت ایران از دخالت در سرنوشت خود میباشد... انتخابات فعلی در شرایطی انجام میشود که تمام مردم آزاده و روشنبین ایران صدایشان در گلو خفهشده و قلمشان شکسته و سرنوشت کسب و کارشان در گرو گرفتن کارتهای انتخاباتی است و عزیزانشان در زندانها به سر میبرند و اجازه نفس کشیدن ندارند. دخالت مسلم دولت در انتخابات از صحنهسازی کنگره که نمایندگانش منتخب هیج دستهای نیستند و تهیه لیست کاندیداها [به]وسیله عمال و کارگزاران اصلی دستگاههای دولتی و تحمیل لیست به همان کنگره ساختگی و جمعآوری کارگران کارگاههای دولتی و خصوصی و دهقانان و تظاهرات دستوری و فعالیت انتخاباتی به رهبری وزرا و شهرداران و مأموران دولت با وسائل و نطقهای آتشین رادیویی بر تمام مردم و محافل جهانی روشن است... اینک ما به حکم وظیفه ملی این حقایق را گوشزد میکنیم و با صراحت کامل میگوییم که انجام انتخابات در زمانی که دهانها قفل است و دستها بسته و قلمها شکسته و حتی مساجد و انجام فرایض دینی بهطور دستهجمعی تعطیل است و هیچگونه شرایطی برای انجام انتخابات واقعی و تشکیل مجلس حقیقی که یکی از آمال همه ماست وجود ندارد، ملت ایران چنین انتخاباتی را به رسمیت نمیشناسد.
... ما امضاءکنندگان این اعلامیه از عموم مردم روشنبین و آزاداندیش دعوت میکنیم که برای تأمین آزادیهای فردی و اجتماعی و ایجاد محیط سالم برای انتخابات در جبهه واحدی مبارزات خود را متمرکز کنند و اعلام میکنیم که بدون الغاء حکومت نظامی و آزادی زندانیان سیاسی و رفع محدودیت از مراجع مذهبی و آزادی فعالیتهای اجتماعی، انجام انتخابات امکانپذیر نیست....»[4]
پینوشتها:
[1]. علی امینی متهم به فساد مالی بود، خود اما اتهامات را حاصل پروندهسازی وزیر دادگستری میدانست. (مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، تهران، اطلاعات، 1369، ص 315).
[2]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، علی امینی به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379، ص 123.
[3]. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، همان، ص 313 – 314.
[4]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، همان، ص 123 – 124.
تعداد بازدید: 784