20 آذر 1401
آیتالله سیدحسن طباطبایی قمی - از مراجع مشهد - در 20 آذر 1343 اعلامیه مشروحی در اعتراض به تصویب کاپیتولاسیون و تبعید امام خمینی منتشر کرد که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
«ملت مسلمان ایران! همه میدانید که دستگاه جبار و هیئت حاکمه ایران در تعقیب جنایات چند ساله خود در این دو ماه اخیر چه جنایات و حوادث ناگوار دیگری به وجود آورده و چه ضرباتی بر پیکر قرآن مجید و اسلام و استقلال و اقتصاد مملکت وارد آورده است. همه میدانید یکی از مراجع بزرگ تقلید حضرت آیتالله خمینی را که از حق شرعی و قانونی خود استفاده کرده و از خیانتهای هیئت حاکمه پرده برمیداشت به خارج ایران تبعید کردند و این تبعید تنها به جرم دفاع معظمٌله از حریم دین و قرآن و دفاع از استقلال و عظمت مملکت، دفاع از مال و جان و نوامیس و آبروی ملت ایران، به جرم بیان حق و حقیقت و آشکار نمودن خودسریها و خیانتهای پشت پرده مسئولین امور صورت گرفته است. آیتالله خمینی تبعید شدند زیرا عموم ملت را از خیانت بزرگی که اولیای امور مرتکب شده بودند و میخواستند مستور و زیر پرده بماند آگاه ساخت. اکنون دیگر همه ملت میدانند که چگونه لایحه شرمآوری را مجلسین تحمیلی در نهایت شتابزدگی بنا به پیشنهاد دولت تصویب کرد که مستشاران نظامی آمریکا در ایران محاکمه نشوند، یعنی در واقع هر مستشار آمریکایی میتواند هر عمل غیر قانونی و هر جنایتی را که بخواهد در ایران انجام دهد و هیچ مقامی حق اعتراض یا محاکمه آنها را ندارد. مستشاران خارجی طبق این لایحه ننگین میتوانند به هر یک از مقدسات مذهبی و ملی ما جسارت کنند و به هر یک از مراجع دینی و مقامات کشوری و لشکری اهانت نمایند، به نوامیس مردم هتک و تجاوز نمایند و هیچکس حق جلوگیری ندارد.
تصویب این لایحه ننگین را که موجب سرافکندگی ملت ایران حتی در مقابل انسانهای نیمه وحشی است از وکلای انتصابی خواست و آنها نیز با کمال بیشرمی و وقاحت آن را تصویب نمودند. نمایندگانی که پس از گذشتن مدتی از تصویب این لایحه بنا به اعتراف خودشان تازه به ماهیت آن پی برده و از منصور[1] که مختصری درباره آن لایحه در مجلس توضیح داد تشکر کردند و گفتند ما در موقع طرح آن لایحه خسته و کوفته بودیم.[!]
آیا سزاوار است وکلایی که ادعا میکنند برای خدمت به وطن و ملت گام برمیدارند لایحه را که نمیدانند چیست و چه عواقب شوم و نکبتباری را دربر دارد تصویب کنند و با این عمل نه تنها بیگانگان اجازه تجاوز به حقوق ملت مسلمان ایران را دارند و از این راه خشم و تنفر شدیدتر مردم را نسبت به دولت آمریکا برانگیختهاند، بلکه در حقیقت سند رقیت و اسارت ملت مسلمان ایران را تصویب و امضاء کردند و اگر کوچکترین مصلحتی در آن میدیدند، اینقدر مخفی نمیکردند و ملت را از این تصمیم باخبر میساختند و این مقدار آن چیزی است که خود منصور اعتراف کرده و اگر دایره مصونیت بیش از این توسعه داشته باشد عواقب شوم آن بیشتر و مجرمیت و خیانت آنان بالاتر است... هرچند باید گفت از دولت و نمایندگانی که فرمایشی و تحمیلی باشند و با اراده ملت بهوجود نیامده باشند جز این انتظار نمیتوان داشت. مجلسینی که حتی یکبار هم در برابر تجاوزات صریح دولت نسبت به حقوق ملت مقاومت نکرد. مجلسینی که تمام نقشههای شوم دولت را به صورت لایحه تصویب نمود. مجلسینی که عمل دولت را در گرفتن دویست میلیون دلار وام آمریکا در برابر سود بسیار سنگین با استقبال تصویب نمود. پس از چند روز دیگر باز مشغول به رسیدگی به لایحه گرفتن هفتاد و شش ملیون مارک از دولت آلمان غربی گردید و بدین وسیله ملت ایران را برای سالیان دراز تا گلوگاه در زیر بار قرضهای سنگین و سودهای کمرشکن آن قرار داد.
مردم دنیا بدانند که این چنین مجلسین نه تنها مورد حمایت ملت نیست و اینگونه مصوبات و لوایح آن از نظر مردم ایران از درجه ارزش و اعتبار ساقط است، بلکه هر کشور و ملتی که طبق اینگونه مصوبات مجلسین یا هیئت حاکمه ایران معامله بازرگانی و یا تعهداتی انجام دهند، مردم مسلمان ایران آنها را متجاوز به حقوق خود میشناسند....»[2]
پینوشتها:
[1]. حسنعلی منصور نخستوزیر وقت.
[2]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج 5، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 112 – 114.
تعداد بازدید: 764