16 دي 1401
ساواک در گزارشی به تاریخ 16 دیماه 1342 مینویسد:
«نامهای به امضای ابراهیم مرادی به عنوان پیشگاه مبارک شاهنشاه رعیتنواز[!] به ساواک واصل گردیده مبنی بر اینکه: فرمان شاهنشاه در مورد تعقیب احمد نفیسی شهردار سابق تهران به اتهام سوءاستفاده مورد استقبال عموم قرار گرفته ولی عباس مسعودی[1] مدیر روزنامه اطلاعات در این چند هفته اخیر مردم را نگران ساخته و همه از خود میپرسند چرا عباس مسعودی در مورد وزیران و سپهبدانِ دستگیر شده عکسالعملی نشان نداد...؟ شاهنشاه در روز سلام عید مبعث در مورد انحراف در امور مالی و یا در راه تأمین منافع خارجی سخنان حکیمانهای[!] فرمودند که در سرمقاله روز 26 آذر اطلاعات مورد بحث قرار گرفت و در آخر مقاله عباس مسعودی نوشته بود ما ستونهای خودمان را باز میگذاریم تا هر کس هر لغزش و خطایی از کسی سراغ کرد با دلیل و سند آن را منعکس نماید... چنین کسی که به خاطر وکیل نشدن خانمش و همراهی احمد نفیسی با سندیکای نویسندگان و خبرنگاران به جان شهردار سابق افتاده، آیا با آن اعمال قابل تعقیب نیست و آیا نباید برای اعتماد جامعه و تشویق مردم به دادن مالیات، دستگاه اطلاعات مالیات قانونی خود را بپردازند و خود عباس مسعودی در روزنامه بنویسد چقدر ارز گرفته و چقدر مالیات داده است؟ میلیونها مردمی که به زندگی و اسرار گذشته عباس مسعودی آگاهی دارند به جای اینکه از دستگیری نفیسی ابراز شادمانی کنند از خود میپرسند علت این حرارتی که عباس مسعودی از خود نشان میدهد چیست؟ زیرا دیگر مردم به او اعتماد ندارند و مایلند فرد دیگری منادی و مجری اوامر ملوکانه[!] باشد نه عنصر شناخته شدهای چون عباس مسعودی، زیرا این مردِ بدسابقه هرگز نیرویش را در راه حق و حقیقت به کار نمیبرد...»[2]
گفتنی است شاه در حالی در مورد «انحراف در امور مالی» سخنسرایی کرده و افکارعمومی را میفریفت که به گفته حسین فردوست در واقع از نظر او «بیایراد» بود. فردوست میگوید:
«طی سالها حضور در «دفتر ویژه اطلاعات» و بازرسی شاهنشاهی با هزاران مورد اختلاس و ارتشاء در سطح مقامات عالیرتبه کشور آشنا شدم... در دوران مسئولیتم در بازرسی متوجه شدم که اصولاً موارد سوءاستفاده و حیف و میل نهایت ندارد. از سال 1350 تا 1357 تنها در بازرسی 3750 پرونده سوءاستفاده کلان تشکیل شد که عموماً به دادگستری ارجاع گردید. من هر 2 ماه یک بار از طریق افسر ویژه که مسئول پیگیری پروندهها بوده پیشرفت کار را سؤال میکردم. اصلاً پیشرفتی وجود نداشت و صفر بود. همه پروندهها طبق دستور شفاهی نخستوزیر به وزیر دادگستری بایگانی میشد و محمدرضا نیز اهمیتی به این امر نمیداد و از نظر او بیایراد بود[!]»[3] نتیجه طبیعی چنین شرایطی، پیشگامی یک مفسد اقتصادی چون مسعودی برای مبارزه با فساد بود!
پینوشتها:
[1]. عباس مسعودی (1280-1353 ش،) کار خود را ابتدا با کارگری و حروفچینی در چاپخانههای تهران آغاز کرده، پس از چهار سال به تدریج مصحح و خبرنگار برخی روزنامهها شد. وی در سال 1300ش، مکان کوچکی به وسعت یک اطاق را با نام «مرکز اطلاعات» در تهران دایر کرده، پس از خرید اخبار خبرگزاریهای خارجی از دوایر مطبوعاتی سفارتخانههای متبوعه به ترجمه و نشر آن میپرداخت. مسعودی در تیر 1304، امتیاز روزنامه اطلاعات را - که متعلق به فردی به نام علیاکبر سلیمی بود - با نیرنگ و فشار پلیس وقت دریافت کرد. بعدها «اطلاعات» صاحب مؤسسات فنی و نشریات دیگری نیز شد. مسعودی از سال 1314 به مشاغل دولتی روی آورده، به وکالت مردم تهران در دوره دهم مجلس شورای ملی رسید. وی تا پایان دوره پانزدهم شش دوره متوالی در این سمت بود. او از سال 1328 تا 1351 نیز سناتور بود. ساواک در سند زندگینامه مسعودی وی را «مورد تنفر عامه مردم» دانسته است. (قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 5، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1382، صص 70 - 71).
[2]. مسعودیها به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1392، ص 110.
[3]. فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، اطلاعات، 1369، ص 266.
تعداد بازدید: 1115