سزای منصور را دیدید؟

18 بهمن 1401

ساواک در گزارشی به تاریخ 18 بهمن 1343 می‌نویسد:

«ساعت ۱۶۰۰ روز 9 /11 /43 حسین تحویلدار [از اعضای جامعه سوسیالیست‌ها (نیروی سوم)] ضمن مذاکراتی اظهار نموده است: تبریک می‌گویم... برای اینکه بالاخره منصور نتوانست جان سالم به در ببرد.... به‌طوری که تشکیلات در آخرین نظریه خود اعلام داشته به این نتیجه رسیده‌اند که ترور، کاملاً انگلیسی بوده[!] ولی دستگاه می‌خواهد به موضوع جنبه تعصب بدهد و خواهی نخواهی به گردن روحانیون بیاندازد... یکی از فوائد تنگدستی مردم و تهی بودن خزانه ملت، عقب‌ماندگی فرهنگ است که این خود جزو برنامه استثماری انگلستان است، زیرا اگر پیشرفتی در فرهنگ حاصل شود افکار مردم روشن می‌شود و حقایق را درک می‌کنند و زیر بار این کلمه ارتجاعی و نفرین شده شاه‌پرستی یا اول خدا، دوم شاه نمی‌روند و مثل تمام ملت‌های مترقی آنچه علم و صنعت و اقتصاد قرن اتم اقتضاء می‌کند پیش می‌روند، بنابراین انگلستان برای عوام‌فریبی مثلاً اصلاحات ارضی را به دستگاه دستور می‌دهد که انجام دهند یا سپاه بهداشت یا سپاه دانش بالاخره مواد شش‌گانه به اصطلاح شاه و ملت. ولی اینها فقط اسماً رواج دارد. در عمل هیچ چیز نیست. کما اینکه در اصلاحات ارضی ٪۹۹ عقب‌نشینی کردند، وانگهی شاه خودش سه هزار پارچه آبادی دارد که چند قریه از آن را که به درد نمی‌خورد و حاصلی نداشت، به اصطلاح تقسیم نموده، بنابراین چه مانعی دارد که برای تغییر مسیر جریانات، منصور و امثال او به صلاحدید دستگاه کشته شوند و حال خواهیم دید که چه تغییر و تحولی بوجود خواهد آمد و چه کارهایی که جناب منصور وعده فرمودند، راکد و بلااقدام خواهد ماند و از اینکه بلندگوی دولتی (رادیوی ایران) می‌گوید در راهی که منصور به رهبری شاهنشاه می‌رفته کوچکترین تغییری نخواهد شد و از این که هویدا کسی که مگس دهنش را نمی‌تواند بپراند، نخست‌وزیر می‌شود، برای این است که این طور وانمود کنند که ما از گفته‌های خود عدول نخواهیم کرد و روش دستگاه همانا اساسنامه حزب ایران نوین است[1]. در صورتی که نه تنها حزب ایران نوین آنچه را که در اساسنامه‌اش[2] ادعا می‌کند تاکنون عمل نکرده، بلکه اساس این حزب از نظر ملت ایران مطرود و این یکی دیگر از خیمه‌شب بازی‌های دستگاه دیکتاتوری است. موضوع دیگری که تشکیلات پیش‌بینی می‌کند ممکن است مجلس را در سال ۱۳۴۴ منحل کنند... با انحلال مجلس خیلی از کارهایی را که وعده داده‌اند، راکد می‌گذارند و لااقل دو سال دیگر مردم را با تبلیغات گوناگون سرگرم می‌کند و در این میان استعمارگران انگلیسی و آمریکایی خیلی کارها خواهند کرد... می‌خواهم دو نامه بنویسم یکی برای شاه و دیگری برای فرح (شهبانو) و بگویم سزای منصور را دیدید؟ همین سرنوشت در انتظار شما نیز خواهد بود...»[3]

پی‌نوشت‌ها:

 
تعداد بازدید: 628