23 بهمن 1401
علیرغم تمام مخالفتها و اعتراضات، رفراندوم یا «تصویب ملی» اصول ششگانه پیشنهادی شاه در موعد مقرر یعنی ششم بهمن 1341 برگزار و بنابر ادعای دستگاههای تبلیغاتی حکومت با استقبال پر شور و بینظیر مردم روبهرو شد! و اصلاحات مد نظر شاه با پنج میلیون و ششصد هزار رأی موافق در مقابل چهارهزار و صدوپنجاه رأی مخالف به تصویب رسید![1] به همین مناسبت نهضت آزادی ایران در 23 بهمن 1341 بیانیهای به شرح زیر صادر کرد:
«ماجرای رفراندوم شاهانه! ظاهراً پایان یافت. کار افتضاح و رسوایی در این رفراندوم به حدی بود که حتی دستگاه وقیح و بیباک هیئت حاکمه که در ادعای موهوم و دروغپردازی ید طولایی دارد از پیروز معرفی کردن خود در این رفراندوم شرم دارد، بهطوری که عملاً تمام هیاهو و جنجال قبل از رفراندوم پس از مواجه شدن با بیاعتنایی عامه مردم و مخالفت شدید آزاد مردان مبارز با دیکتاتوری شاه که در آن روشن فکران، دانشجویان، روحانیون، بازاریان و حتی کارگران و کشاورزان بیدار و روشنبینی که ظاهراً اشک تمساحی هیئت حاکمه در سوگ منافع آنان ریخته میشد فعالانه شرکت داشتند، در غالب یک دروغ مسخره و رسوای "شش میلیون رأی اخذ شده" محدود گردید و پس از آن بلافاصله دوران عقبنشینی هیئت حاکمه شروع شد. آثار این عقبنشینی در تمام حرکات و رفتار هیئت حاکمه مشهود است... البته این ضربه بسیار اساسی و از نظر دستگاه غیرمترقبه بود، اما هیئت حاکمه را فقط کمی زخمی و ضمناً هوشیار کرد و متوجه شد که بیش از آنچه تصور میکرد از طرف آزادیخواهان و مقامات اصیل روحانیت و روشنفکران در مخاطره است. هیئت حاکمه هوشیار شده است که ادامه دیکتاتوری سیاه و منفور گذشته را حتی به قیمت مالک کردن رعیت رنجدیده و سهیم کردن کارگر زحمتکش در سود کارخانه[2] نمیتواند بر آنان تحمیل نماید. اما هنوز هم از ادامه سلطه شوم خود مأیوس نشده، به همین جهت به هرگونه تلاشی دست میزند و اینجاست که وظیفه و تاکتیک مبارزاتی روز ما تدوین و معین میگردد. حریف را بایستی به تدریج خلع سلاح نمود و به این منظور باید خصوصیات عقبنشینی موقت او را در نظر داشت و ازین فرصت استفاده نمود، نه به عنوان استراحت بلکه برای وارد کردن ضربات پیگیر بر پیکر این مار زخمی که بیحال افتاده و یا برای حمله شدیدتر خود را آماده مینماید[3]...
ایجاد اختناق و سانسور مطبوعات و جلوگیری از تماس و ارتباط که اکنون به شدت به چشم میخورد، برنامه همیشگی حکومتهای غیرقانونی و استبدادی است. آنها میکوشند به این طریق جنایتهای خود را مکتوم و مبارزات و فداکاریهای ملت را پنهان نگه داشته و معکوس جلوه دهند. شما بکوشید با افشاء حقیقت و کار توضیحی وسیعتر، مردم را در کوچه و بازار، اداره، مسجد و مدرسه هرچه بیشتر با حقایق آشنا سازید و جنایتها و خلافکاریها و ضعف دستگاه را بازگو کنید و مبارزات ملت را در داخل و خارج به اطلاع مردم برسانید و به این طریق میتوان یک سلاح دیگرِ دشمن را بیخاصیت نمود...
باید با هوشیاری بیشتر به مسائل روز و نقشهها و تبلیغات دستگاه و صف آراییهای آن توجه کرد تا با تشخیص دقیقتر و صحیحتر ضربات بعدی که بایستی بر پیکر دشمن وارد ساخت مقدور گردد. وعده وعیدهای دستگاه را که از برنامههای مورد توجه خاص حکومت استبدادی فعلی است و محتوای خیانت بار آن به هر شکل و قیافهای که متجلی گردد مثل دیکتاتوری شاه که در زیر شعارها و برنامه ادعایی و مترقی نجات کارگر و کشاورز پنهان شده بود، بایستی برملا گردد...»[4]
پینوشتها:
[1]. مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1378، ص 19.
[2]. از اصول ششگانه پیشنهادی شاه
[3]. حمله شدیدتر حکومت چند ماه بعد در 15 خرداد 1342 رخ داد.
[4]. صفحاتی از تاریخ معاصر ایران: اسناد نهضت آزادی ایران، ج 1، تهران، نهضت آزادی ایران، 1361، ص 225 – 228.
تعداد بازدید: 732