29 بهمن 1401
«بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای نخستوزیر،
متأسفانه در سالهای اخیر اقداماتی برخلاف قوانین اسلام و قانون اساسی در این کشور مذهبی انجام یافته که موجبات ناراحتی عموم طبقات را فراهم آورده و فاصله عمیقی بین ملت و هیئت حاکمه ایجاد کرده است. ملت و هیئت حاکمه که باید متفقاً در پیشرفت و عظمت دین و تعالی کشور بکوشند و با اعتماد و حسن اطمینان به یکدیگر در زمینه واحدی فعالیت کنند با کمال تأسف هر دولتی که روی کار آمده به جای آنکه به این اختلاف خاتمه دهد آن را شدیدتر و احساسات ملت را علیه هیئت حاکمه برافروختهتر نموده است. ما نمیدانیم متصدیان امور چه فکری میکنند و در نظر دارند این مملکت را به کجا بکشانند. آیا در این مملکت (به اصطلاح دینی و مشروطه) مردم حق هیچگونه اظهارنظر در سرنوشت خود باید نداشته باشند؟ خفقان، محدودیت، سانسور، تفتیش عقاید از یک طرف، شکست اقتصادیات و تصاعد هزینه کمرشکن زندگی از طرف دیگر ملت را از پای درآورده و اگر کسی از وضع موجود اظهار نارضایتی کند سیاهچال زندان و سپس حکم دادستانی ارتش زندگی تیره او را تیرهتر نماید. آخر در کدام گوشه جهان تا این حد فشار اختناق، حبس، زجر، شکنجه، ترور افکار بر مردم حکومت میکند؟ در کدام کشور مراجع و زعمای دینی، سخنگویان مذهبی، روشنفکران، اساتید دانشگاه، تجار و اصناف بالاخره طبقات متفکر و فعال کشور حق اظهارنظر در شئون اجتماعی خود ندارند؟ در جهانِ امروز کجا معمول است عدهای مطلقالعنان حاکم مطلق بر جان و مال و ناموس مردم باشند و کسی حق فریاد و تظلم نداشته باشد؟ در کدام کشور دنیا سابقه دارد که یک مرجع دینی و زعیم فداکار ملی با داشتن مصونیت و صلاحیت قانونی که از کشور خود دفاع میکند و میگوید نباید بیگانگان با اتکا به مصونیت مطلق بر مال و جان و ناموس مردم تسلط داشته باشند، او را به اتهام ناجوانمردانه «قیام علیه مصالح کشور و تمامیت ارضی» تبعید و در مملکت دیگری زندانی و ممنوعالملاقات نمایند؟ آیا این قسم حکومت در بین ملل نیم وحشی آن هم در دوران حکومت فردی از پستترین انواع حکومتها شمرده نمیشده است؟
آقای هویدا، شما سری به زندان بزنید و بپرسید این اصنافِ مختلفِ زندانی : علماء، وعاظ، اساتید دانشگاه، دانشجویان، تجار و اصناف به چه جرمی مدتها در زندان به سر میبرند، آیا جز دفاع از حریم قرآن و عظمت کشور و تظلم از خفقان و دیکتاتوری جرمی داشتهاند؟...
ما برای حفظ مصالح عالیه اسلام و کشور عزیز جداً میخواهیم به منظور پایان دادن به وضع خطرناک موجود و رفع اختناق و رفاه حال عامه مردم فکری کنید و به خواستههای مردم ترتیب اثر دهید. طبقات مختلف کشور بالخصوص علمای اعلام و بالاخص حوزه علمیه قم که مرکز هدایت و پرورش کشور است منتظرند که هرچه زودتر به وضع موجود خاتمه داده شود و مخصوصاً در اسرع وقت رهبر شیعیان مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی... را به قم عودت داده و سایر علماء و دانشمندان، اساتید محترم دانشگاه و دانشجویان و اصناف تجار و متدینین را آزاد نموده و بیش از این نسبت به احساسات پاک و گرم مردم اعتنایی نشود.»[1]
پینوشت:
[1]. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج 4، مجموعه بیانیههای 1341-1357، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص 59 – 61.
تعداد بازدید: 797