زهرا رنجبر کرمانی
01 تير 1402
در پی اعلام حکم دادگاه سران و اعضای در بندِ نهضت آزادی ایران، آیتالله سیدمحمدصادق روحانی در اول تیر 1343 نامهای به آنها ارسال کرد. گفتنی است گرچه نهضت آزادی فعالیت سیاسی خود را در دفاع از نهضت امام میدانست اما به رغم انتقادهایی که به شاه میکرد در تلاش بود از حدود قانون اساسی خارج نشود[1]. بنابراین فعالیت سیاسی نهضت آزادی از صدور اطلاعیههایی به مناسبتهای مختلف منجمله در حمایت از روحانیان در غائله لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و محکومیت رفراندوم انقلاب سفید البته بدون اشاره به امام خمینی فراتر نرفت.[2] رژیمِ استبداد اما این را نیز برنتابید و فعالیت نهضت آزادی در بهمن 1341 و با دستگیری شماری از اعضای آن خاتمه یافت. اعضای دستگیر شده به 4 تا 10 سال زندان محکوم شدند.[3] اعلام برائت مهندس بازرگان به عنوان یکی از سران نهضت از اعلامیههای نهضت در ادامه خط رهبران آن به علاوه دفاعیات وی در دادگاه مبنی بر نفی و تکذیب اتهام ضد سلطنت بودن، نهضت آزادی را رسماً از گردونه مبارزات مردمیِ روحانیت با حکومت شاه خارج کرد. محبوسینِ نهضت آزادی تا پایان سال 1346 مشمول عفو و آزاد شدند. با وجود این تا سال 1356 هیچ فعالیت سیاسی و تشکیلاتی به نام نهضت آزادی انجام نشد.[4] متن نامه یاد شده به این شرح است:
«با یک دنیا تأسف و تأثر از حکم جائرانه تجدیدنظر که درباره شما مفاخر مملکت صادر شده مستحضر شدم. من و جامعه پر افتخار روحانیت و مسلمانان ایران و جهان از این بیبند و باری قوه قضائیه سخت متنفر و خشمگین میباشیم و این قانونشکنیها را عمیقاً تقبیح و محکوم میکنیم. ولی این حکم برای ما غیر مترقبه نبود زیرا از دستگاهی که با اسرائیل که از اول با دین اسلام در حال جنگ بوده و اینک با جمیع دول اسلامی در حال محاربه است با کمال دوستی رفتار میکند و آن را در جمیع شئون مملکت دخیل نموده... غیر از این انتظار نمیرفت که حامیان دین اسلام و استقلال مملکت را به زنجیر کشیده و به گوشه زندان جای دهد. در پایان برای نصیحت به دولت اعلام میکنم که اگر تصور کردهاید با تاکتیکهای قرون وسطایی میتوان این ملت بیدار شده و خشمگین را خفه و مطیع ساخت والله اشتباه میکنید و نتیجه معکوس است. از این آزمایش تلخ و ناگوار اجتناب کنید. صریحتر بگویم کبریت به انبار باروت نزنید و بنزین بر آتش خشم و نفرت عمومی مپاشید. قدری به خود آیید. قوانین اساسی ایران را اجرا کنید... از جدال با خدا و رسول و جنگ با دستورات او بپرهیزید که وبالش بسی عظیم و عاقبتش وحشتناک و وخیم است.»[5]
پینوشتها:
[1]. جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1382، ص 209.
[2]. سلطانی، مجتبی، نهضت آزادی ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1398، ص 112 – 114.
[3]. جعفریان، همان.
[4]. سلطانی، همان، 109 – 133.
[5]. اسناد انقلاب اسلامی، ج 5، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 103 – 104.
تعداد بازدید: 634