زهرا رنجبر کرمانی
18 تير 1402
در پی صدور حکم محکومیت سران نهضت آزادی ایران در دادگاه تجدیدنظر نظامی، امام خمینی در 18 تیر 1343[1] بیانیهای خطاب به ملت ایران به شرح زیر صادر کرد:
«... من خوف داشتم که اگر در موضوع بیدادگری نسبت به حجتالاسلام آقای طالقانی و جناب آقای مهندس بازرگان و سایر دوستان کلمهای بنویسم، موجب تشدید امر آنها شود و ده سال زندان به پانزده سال تبدیل گردد. اینک که حکم جائرانه دادگاه تجدیدنظر صادر شد، ناچارم از اظهار تأسف از اوضاع ایران عموماً، و از اوضاع دادگاه خصوصاً. به قدری خلاف قوانین و مقررات در دادگاهها جریان دارد که موجب تأسف و تعجب است: محاکمات سرّی، حبسهای قبل از ثبوت جرم، بیاعتنایی به دفاع مظلومین. اینجانب و اشخاص با وجدان و با دیانت متأسفیم از مظلومیت این اشخاص که به جرم دفاع از اسلام و قانون اساسی محکوم به حبسهای طویلالمدت شده، و باید با حال پیری و نقاهت در زندان، برای اطفای شهوات دیگران، به سر برند. رأیدهندگان باید منتظر سرنوشت سختی باشند. تأسف بالاتر تسلط اسرائیل و عمال اسرائیل[2] است بر بسیاری از شئون حساس مملکت و قبضه نمودن اقتصادیات آن، به کمک دولت و عمال دستگاه جبار. اسرائیل با دوَل اسلامی در حال جنگ است، و دولت ایران با کمال دوستی با او رفتار میکند و همه نحو وسایل تبلیغ و ورود کالاهای آن را فراهم میسازد. من کراراً اعلام خطر کردهام: خطر برای دیانت مقدسه، خطر برای استقلال مملکت، خطر برای اقتصاد کشور... من متأسفم از رفتار سازمانها با مجالس تبلیغ احکام و عزاداری بر سید مظلومان ـ علیهالصلوه والسلام. هر کسی بهطور کلی از ظلم و ظالم بحث کرد، اکنون در زندان به سر میبرد یا مدتها به سر برده است. تمام مجالس در تحت فشار، و صاحبان آنها در فشارهایی جانفرسا بوده و هستند. اشخاص متدین را، به جرم آنکه در عاشورا دسته راه انداختهاند و شعار ضد اسرائیل با خود داشتهاند، به حبس و زجر و شکنجه کشیدند و اکنون هم در حبس به سر میبرند، با آنکه با کمال آرامش حرکت میکردند.
من به جمیع دوَل اسلام و مسلمین جهان، در هر جا هستند، اعلام میکنم که ملت عزیز شیعه از اسرائیل و عمال اسرائیل متنفرند، و از دولتهایی که با اسرائیل سازش میکنند متنفر و منزجرند. این ملت ایران نیست که با اسرائیل منفور در حال سازش است؛ ملت ایران از این گناه بزرگ بری است. این دولتها هستند که به هیچوجه مورد تأیید ملت نیستند. از خداوند تعالی عظمت اسلام و حفظ احکام اسلام را خواستار است.»[3]
گفتنی است ساواک در گزارشی مورخ 19 تیر با اشاره به این اعلامیه و تأکید بر عدم همراهی آیتالله سیدکاظم شریعتمداری با امام خمینی مینویسد:
«... در یکی دو روز اخیر آقای خمینی مصر بوده است که مشترکاً اعلامیهای به امضای ایشان و آقای شریعتمداری در مورد آقای طالقانی منتشر کنند لیکن آقای شریعتمداری اظهار داشته من به هیچوجه اعلامیهای نخواهم داد و فقط تلگرافی از ایشان احوالپرسی میکنم آقای خمینی اظهار داشته این تلگراف را مشترکاً امضاء کنیم ولی آقای شریعتمداری قبول نکرده و گفته است انفرادی اقدام میکنم.... چون آقای خمینی اعلامیه مزبور را دادهاند، انتظار میرود که... آقای شریعتمداری هم ناچار تلگرافی از آقای طالقانی احوالپرسی خواهد کرد.»[4]
تلگرافی که شریعتمداری به «ناچار»! و به تعبیری برای عقبنماندن از قافله نهضت در 18 تیر برای سران محبوس نهضت آزادی ارسال کرد به قرار زیر است:
«با ابلاغ سلام، استماع محکومیت آقایان محترم موجب تأثر و تأسف شدید گردید. با سابقهای که از فضایل اخلاقی و علاقمندی دینی شما آقایان داشتیم انتظار میرفت که محکمه حقایق را درک کرده و رویه خود را تغییر داده و لااقل اعتبار خود را حفظ کند، معالوصف برخلاف انتظار عمل شد. از آنجایی که حقیقت خواهی نخواهی بالاخره چهره خود را نمایان خواهد کرد، امیدورام که محکمه به اشتباه خود پی برده و با اعمال انصاف و تجدیدنظر حکم مزبور را خود نقض نماید. از خداوند متعال خواستارم که به اهل حق و حقیقت کمک فرموده و خلاصی و آزادی آقایان را فراهم فرماید. حقیر آنچه در این باب وظیفه دارم با کمال جدیت تعقیب خواهم کرد.»[5]
پینوشتها:
[1]. در صحیفه امام تاریخ این بیانیه به اشتباه 18 فروردین ذکر شده است.
[2]. منظور بهائیان است.
[3]. خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 261 – 262.
[4]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 6، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، ص 203.
[5]. اسناد انقلاب اسلامی، ج 5، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 105.
تعداد بازدید: 561