نهضت امام خمینی

از مشهد تا خاش


21 آذر 1403


ساواک مشهد در گزارشی مورخ 21 آذر 1343 می‌نویسد:

«در لیله شنبه مورخه 21/9/43 شخصی به نام عبد‌النبی احمدی آدرس صحن عتیق در مدرسه میرزاجعفر، ساعت 5:45 دقیقه بعد از ظهر از صحن نو پس از آنی‌که آقای [آیت‌الله سیدحسن طباطبایی] قمی از تشیع جنازه حاجی محمدباقر که یک نفر از خدمتگزاران قمی بود، برگشت و به طرف منزلشان قمی با تاکسی رفتند و به مردم ابلاغ کردند که تشریف بیاورید به منزل، می‌خواهیم تفسیر بگوییم. بعداً مردم خیلی کثیر داشتند می‌رفتند طرف منزل قمی، تا رسیدند فلکه جنوبی درب بازار بزرگ پاسبان‎ها و رؤسای کلانتری مردم را برگرداندند. بعد از نامبرده فوق که عبدالنبی احمدی می‌باشد، تا آن‌گونه اوضاع را مشاهده کرد به بنده اظهار می‌داشت پاک‌دامن[1] دستگاه بی‌شرف درب منزل آقا را محاصره کردند و مردم را نمی‌گذارند بروند به منزلشان که آقا تفسیر بگویند. نامبرده تا تاریخ حال چندین بار نسبت به دستگاه و مقام شاهنشاه معظم اهانت و جسارت بسیار کرده و می‌کند.»[2]

حجتالاسلام اسماعیل فردوسی‌پور[3] در خاطرات خود از نهضت امام خمینی در مشهد و نقش آیت‌الله قمی در آن می‌گوید:

«علمای مشهد دو دسته بودند، یک دسته کسانی که می‌گفتند اصلاً کاری به مبارزه نداریم و با دستگاه ارتباط داشتند آنها به درباری معروف ‎‌بودند. اما دسته دیگر علمای مبارز، از جمله ‌‌آیت‌‌الله العظمی میلانی، قمی و همینطور ‌‌مدرسین عالی مقامی چون مرحوم شیخ مجتبی قزوینی، آقای حاج شیخ کاظم قزوینی، حاج میرزا احمد مدرس، شیخ کاظم دامغانی، آقای حسنعلی مروارید، آقای میرزا جواد آقای تهرانی که مورد توجه ‎‌طلاب بودند. این مدرسین با هم ارتباط داشتند یعنی این جناح انقلابی از مدرسین جلسه داشتند، و غالباً جلساتشان در منزل شیخ مجتبی قزوینی برقرار می‌شد که من هم خدمتگزار آنها بودم و در خدمتشان بودم. مذاکرات و صحبت‌ها هم آنجا رد و بدل می‌شد بعد هم که می‌خواستند ‎‌تصمیمی بگیرند قرار می‌گذاشتند که مثلاً فردا یا پس فردا خدمت آیت‌الله ‎‌قمی برویم و ‌‌مطلب را منتقل کنیم. آقای قمی هم در آن زمان درکارهایی که می‌خواست انجام بدهد، اعلامیه‌ای که می‌خواست بدهد یا سخنرانی که می‌خواست داشته باشد با این آقایان مشورت می‌کرد.‌

‌‌از سوی دیگر ارتباط با قم هم برقرار بود. گاهی از قم می‌آمدند ‎‌افرادی مطالب را می‌آوردند و گاهی از مشهد افرادی می‌رفتند، مثلاً خود ‌‎‎‌مرحوم شهید هاشمی‌نژاد از شاگردان امام بود و مقیم قم بود ولی خوب رفت و آمد به مشهد داشت. مقام معظم رهبری خودشان در قم تحصیل می‌کردند ولی رفت و آمد می‌کردند و مرتب ارتباط داشتند و این جوری نبود که بین قم و مشهد جدایی و فاصله باشد‌‌.[4]

‌‌بعد از مدتی چون آیت‌‌‌‌الله قمی هم به مبارزه ادامه می‌داد مخصوصاً ‌‎‎‌برنامه‌ای بود که قانون خانواده را می‌خواستند در مجلس تصویب بکنند ‎‌ایشان در آنجا یک سخنرانی تندی علیه دستگاه کرد و به واسطه همین سخنرانی ایشان را گرفتند و به زاهدان بردند و از آنجا هم مدت 14 ماه ‎‌به خاش تبعید کردند.‌ ‌‌خوب آیت‌‌‌‌الله قمی 14 ماه در آنجا و تحت آن شرایط و با آن آب و هوا تبعید بودند، البته امام هم دنبال احوالپرسی و دنبال رسیدگی به این آقایانی که تبعید می‌شدند بودند‌‌. خوب در مشهد یک حرکت مهمی‌‎ ‎‌ایجاد شد که مردم بیدار شدند، و فهمیدند که این انقلاب یک انقلاب اسلامی و یک انقلاب دینی است ‌‌و به دنبال علما باید حرکت بکنند‌‌.‌[5]»

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. احتمالاً منظور، حسن پاکروان، رئیس وقت ساواک است.

[3]. اسماعیل فردوسی‌پور (1317-1385) روحانی مبارز، شاگرد امام‌ خمینی، نماینده خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی بود.

[4]. خاطرات حجت‌الاسلام والمسلمین اسماعیل فردوسی‌پور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1390، ص 38

[5]. همان، ص 78 - 79



 
تعداد بازدید: 74



آرشیو نهضت امام خمینی

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.