26 آذر 1403
ساواک مشهد در گزارشی مورخ 26 آذر 1341 مینویسد:
«در روز تشریففرمایی اعلیحضرت همایون، آیتالله قمی به آیتالله کفائی[1] تلفن مینماید که آیتالله میلانی در حرم مطهر شرکت نخواهد کرد و من هم نمیروم شما هم با آقای سبزواری[2] نروید، ولی آیتالله کفائی به گفته وی ترتیب اثر نداد [و] بهاتفاق آیتالله سبزواری... در مراسم شرکت کردند.»[3]
گفتنی است آیات کفائی و سبزواری از روحانیون برجسته خراسان، در نهضت امام خمینی حاضر نبودند. حجتالاسلام فردوسیپور[4] در خاطرات خود از آغاز نهضت در مشهد به این موضوع پرداخته مینویسد:
«... زمانی که من به مشهد آمدم. هنگامی بود که کودتای 28 مرداد سال 1332 و سقوط دولت دکتر مصدق واقع شد. من که در بیت آقا شیخ مجتبی قزوینی بودم (و دولت) سقوط کرد متوجه شدم که هر چند مرحوم آقا شیخ داخل منزل رادیو ندارند، اما رادیوهایی که داخل مغازههای خیابان روشن بود و سخنرانیها را پخش میکرد ایشان هم گوش میدادند و اخبار سیاسی را پیگیری میکردند. هنگامی که مسئله قیام و نهضت امام شروع شد، ایشان اول کسی بود که به انقلاب پیوست و از حضرت امام در مشهد مقدس حمایت کرد. مدرسین وقت علمیه مشهد... غالباً جلساتشان را در خدمت مرحوم آقا شیخ مجتبی قزوینی تشکیل داده ولی برای اتخاذ تصمیم که میخواستند نتیجه بگیرند خدمت آیتالله حسن قمی میرفتند که آن موقع در خراسان پرچمدار انقلاب آیتالله قمی و آیتالله میلانی بودند. منتهی حرکتی و جنب و جوشی در انقلاب مشهد وجود نداشت بخصوص آقای وحید خراسانی هم از مشهد هجرت کرد و به نجف اشرف مشرف شدند. ما رفتیم خدمت آقا شیخ مجتبی قزوینی که چه کنیم تا طلبهها حرکت کنند؟ آقا شیخ فرمود که طلبهها اول تکلیف خودشان را با این بزرگان روشن کنند، با این بزرگانی که در رأس حوزه علمیه مشهد هستند. مثل آقا میرزا احمد کفایی، فرزند مرحوم آخوند خراسانی، آیتالله میرزا حسین سبزواری - از مراجع مقیم مشهد - آیتالله میلانی، آیتالله قمی، آقا سیدعلیمدد مددی اینها پیرمردهایی بودند که در رأس خارج میگفتند و مورد احترام طلاب بودند. از آقا شیخ پرسیدم: تکلیف خودمان را چگونه روشن کنیم؟ فرمودند: بروید منزل کفایی و بقیه ببینید چه میگویند و چه کار میخواهند بکنند، حاضر هستند با شما همکاری بکنند یا خیر؟»
طلاب سپس به دیدار آیات کفائی، سبزواری و بیرجندی میروند اما با پاسخ منفی آنها روبهرو میشوند. «به این ترتیب این سه نفر حذف شدند. فردای آن روز نوبت دیدار با آیتالله العظمی میلانی و آیتالله قمی شد. دیدار با آیتالله میلانی خیلی خوب بود،... صحبتهای بسیار خوبی شد و بعد هم منزل آیتالله قمی که خوب حمایت کردند و... بدین ترتیب پرچمدار انقلاب در استان خراسان و در حوزه علمیه مشهد آیتالله میلانی و آیتالله قمی شدند و طلاب فهمیدند که بعد از این کجا باید بروند و از چه کسی باید کمک بخواهند.»[5]
پینوشتها:
[1]. آیتالله حاج میرزا احمد کفائی - سومین فرزند آیتالله العظمی آخوند ملامحمد کاظم خراسانی - در سال 1300ق. در نجف اشرف متولد شد. علوم دینی را نزد پدر فراگرفته، قبل از 28 سالگی به درجه اجتهاد رسید. وی بعد از جنگ جهانی اول در جنگهای استقلال عراق شرکت کرده، به سبب مبارزاتش علیه قوای انگلیس به همراه سایر علما به ایران تبعید شد و در خراسان اقامت گزید. کفائی در سال 1350 ش. دار فانی را وداع گفت. (قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2، 1378، ص 70 - 71).
[2]. آیتالله میرزا حسین سبزواری در سال 1309ق در سامرا متولد و در جوانی بعد از فراگیری مقدمات علوم دینی عازم مشهد شد. وی در سال 1337ق به نجف اشرف رفته، از محضر عالمان دینی آن دیار آموخت. سبزواری بعد از اتمام تحصیلات عالیه به مشهد بازگشته، چند سال در مسجد گوهرشاد به اقامه نماز جماعت پرداخت. وی سرانجام در سال 1346ش در آنجا وفات یافت. (قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2، 1378، ص 71).
[3]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی، ج 1، 1400، ص 217.
[4]. اسماعیل فردوسیپور (1317-1385) روحانی مبارز، شاگرد امامخمینی، نماینده خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی بود.
[5]. خاطرات حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل فردوسیپور،. تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1390، ص 7 – 11.
تعداد بازدید: 58