«تکنیکِ» تداومِ نهضت در غیابِ رهبر آن

ساواک مشهد در گزارشی مورخ 27 دی 1343 می‌نویسد: «... اخیراً اعلامات به‌طور پراکنده هر دفعه مقداری از این اعلامات که عنوان و مطالب آن با دیگری فرق دارد، بین مردم توزیع می‌گردد و این اعلامات در منزل خود آقای میلانی به چاپ می‌رسد.

مهندسین سارق!

روزنامه اطلاعات در شماره روز 26 دی 1342 در گزارشی از جلسه مجلس شورای ملی از قول یکی از نمایندگان که در نطق پیش از دستور خود سخن می‌گفت می‌نویسد:

شهید عبدالله زوار‌فرد

عبدالله زوار‌فرد، سال 1324 در تهران به دنیا آمد. نام پدرش محمدکاظم بود. به تحصیل پرداخت و تا چهارم ابتدایی درس خواند. پس از آن به شغل نقاشی پرداخت و از آن راه امرار معاش کرد. در واقعه 15 خرداد 1342، برای اعلام حضور و مبارزه با حکومت پهلوی به سبزه‌میدان در بازار تهران رفت که هدف گلولة ماموران قرار گرفت و به شهادت رسید.

تفاوت رفت و برگشت و قصه کاپیتولاسیون

آقا رفت قم، من فردای آن روز آنچه اثاثیه امانتی گرفته بودیم به صاحبانش، پس از تشکر، رد نمودم و عازم قم شدم. وارد منزلی شدم که از همان منزل، آقا را ربوده بودند؛ منزل مصطفی که روبه‌روی منزلمان بود و اندرونش می‌گفتند.

شهید زیاد بیگلری

زیاد بیگلری 5 بهمن سال 1293 در روستای صحرای‌باغ، از توابع لارستان به‌دنیا آمد. پدرش یوسف‌بیگ، کشاورز و دامدار بود و مادرش فاطمه‌نسا نام داشت. خواندن و نوشتن نمی‌دانست. کشاورزی می‌کرد. سال 1318 ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و چهار دختر شد...

جولان «اهل شراب» در مملکت مسلمان!

ساواک در گزارشی مورخ 23 دی 1341 با موضوع «سخنرانی آقای فلسفی[1]» می‌نویسد: «در لیله 22 /10 /41 آقای فلسفی واعظ در مسجد اردبیلی‌ها واقع در گذر مستوفی به منبر رفته و پس از ذکر مقدمه‌ای اظهار داشت: در این مملکت دین اسلام از طرف دسته‌ای که تمام مقدورات در اختیارشان هست، تهدید می‌شود.

شهید محسن سلیمان

محسن سلیمان، سال 1317 در تهران به دنیا آمد. نام پدرش نقی بود. دوران کودکی او در زمان حکومت رضاشاه پهلوی سپری شد. با تمام سختی‌ها تا حد خواندن و نوشتن درس خواند و سپس به کفاشی روی آورد. وقتی در خرداد 1342 امام خمینی(ره) را دستگیر...

«سیاست یعنی مملکت‌داری نه آنکه زور و سرنیزه»

ساواک در گزارشی مورخ 20 دی 1343 با موضوع «اظهارات ربانی واعظ» می‌نویسد: «ساعت 15- 13 روز 16 /10 /43‌1 شخصی به نام ربانی[1] که گویا از طلاب طرف‌دار [آیت‌الله]خمینی در قم می‌باشد، در شبستان مسجد جامع به پیشنمازی آقای جعفری به منبر رفت و ضمن بیان مقدمه‌ای درباره ایمان اظهار داشت: هرکس ایمان داشته باشد، می‌داند دین از پول و جان بهتر است، روی همین اصل به مراجع تقلید ایمان می‌آورد و می‌داند که مرجع تقلید که در حقیقت جانشین ائمه اطهار می‌باشد بیش از دیگران رفاه حال او را می‌خواهد... سیاست یعنی مملکت‌داری نه آنکه زور و سرنیزه.

حضور دشمنان امام خمینی در بیمارستان بعد از فوت حاج آقا مصطفی

بله. عرض کنم من همیشه صبح‌ها بعد از نماز صبح به حرم مشرف می‌شدم، عرض سلام می‌کردم، زیارتی می‌خواندم و برمی‌گشتم. در راه بازگشت از حرم صبحانه‌ای برای بچه‌ها تهیه می‌کردم و به منزل می‌آمدم. بچه‌ها صبحانه را می‌خوردند و به مدرسه می‌رفتند من هم دنبال درس و کارهای دیگرم می‌رفتم. برنامه معمولم این بود.

شکست در قاموس روحانیت

ساواک در گزارشی مورخ 17 دی 1343 می‌نویسد: «بدین‌وسیله یک برگ اعلامیه تحت عنوان «استفتاء از حضرات آیات‌اللّه العظام آقای میلانی و نجفی مرعشی» که تعدادی از آن در بین طلاب حوزه علمیه قم توزیع گردیده به پیوست ایفاد می‌گردد.»[1]
...
26
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.