آشِ شور پهلوی برای جوانان ایرانی!

روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله شماره 12 مهر 1343 پس از بازگویی ماجرای قتل دختری به نام نسرین توسط پسری به نام عادل در تحلیل آن می‌نویسد:

روحیه توی همسر امام خمینی بعد از دستگیری ایشان (همدم بانوان به بیت امام)

اینک از خانم بشنویم: «زن‌های محل و قمی یکی پس از دیگری وارد منزلمان می‌شدند، دسته‌ای به دنبال دسته دیگر و هیچ‌کدام از آنان را چون خودم، از نظر روحی ندیدم. الحق که من دلداری‌دهنده به تمام آنها بودم. آنچه زجرم می‌داد و تحملش برایم مشکل بود «نق‌نق زدن» بعضی از زنانِ آقایان روحانیونی بود که با عمل امام مخالف بودند.

ساواک و شگردهای برخورد با فعالیت‌های مضره!

ساواک در گزارشی مورخ 9 مهر 1342 با موضوع «فخرالدین حجازی[1]» می‌نویسد: «قبلاً خلاصه پیشینه نامبرده بالا ضمن نظر آن سازمان به آقای وزیر فرهنگ تسلیم گردیده و تاکنون نتیجه اقدامات آن وزارتخانه معلوم نیست.

نهضت و پشتوانه مردمی

وقتى مردم وارد میدان می‌شوند و پشتوانه‌ یک نهضت، احساسات مردم، اندیشه‌ مردم و حضور مردم می‌شود، آن نهضت قابل ادامه است و پیروزى براى آن نهضت رقم می‌خورد؛ حادثه‌ پانزده خرداد این مطلب را نشان داد.

وصف بیداری مردم در سخنرانی 11 آذر 1341؛ فتحِ قلوبْ مهم است

امام خمینی(ره) در بعدازظهر یازدهم آذر 1341 در مسجد اعظم قم و در جمع علما، فضلا، طلاب و اهالى قم درباره شرایط اسفبار سیاسى- اجتماعى، خدمات و مبارزات روحانیت شیعه و همچنین سیاست‌های ضد دینی حکومت پهلوی سخنرانی کردند که متن آن چنین است:

اعلام سلامت، فجایع بی‌نهایت

ساواک در گزارشی مورخ 6 مهر 1342 می‌نویسد: «ساعت 11:00 روز 1 /7 /42 متن تلگراف آقای شاهرودی[1] به آیت‌الله حاج میرزا عبدالله طهرانی[2] در منزل شخص اخیر‌الذکر توزیع می‌گردید.»[3]

آنچه می‌خواست، آنچه شد!

روزنامه اطلاعات در شماره سوم مهر 1341 از قول عطاءالله خسروانی - وزیر کار دولت اسدالله علم – می‌نویسد: «توزیع درآمد در کشور ما عادلانه نیست.

روایت خانم خدیجه ثقفی از دستگیری امام خمینی(س)

در منزل یخچال قاضی اوضاع شلوغی داشتیم. اول، آقا در دو اتاق کوچکی که برای عروسی مصطفی ساخته بودیم زندگی می‌کرد و به حساب آن روز بیرونی‌اش بود که امروز نام دفتر را بر آن گذاشته‌اند. یک عمر روحانیون با اندرون و بیرونی زندگی کرده‌اند و امروز خود دفتر، دفتر و دستکی شده است! بعد یکی یکی اتاق‌ها را از ما گرفتند و ما را از آن خانه بیرون کردند که هنوز بیرون از آن خانه زندگی می‌کنیم.

روایت حاج عبدالله رجبی، از قیام 15 خرداد مردم ورامین

شهید عزت‌الله رجبی پسر دوم خانواده ما بود. ما شش برادر و یک خواهر بودیم به نام‌های 1ـ بنده عبدالله رجبی 2ـ شهید عزت‌الله رجبی 3ـ حاجیه خانم صغری رجبی 4ـ مشهدی ولی‌الله رجبی 5ـ مشهدی ذبیح‌الله رجبی 6ـ حاج نعمت‌الله رجبی 7ـ برادر کوچکمان مشهدی فتح‌الله رجبی.

انتخابات همراه با اختناقات!

ساواک آذربایجان در گزارشی مورخ 25 شهریور 1342 می‌نویسد: «بدین‌وسیله دو نسخه اعلامیه‌های واصله که از اداره پست استان بدست آمده، جهت استحضار به پیوست تقدیم می‌گرد.»[1]
...
32
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.