محمد چگینی
قيام پانزدهم خرداد 1342 يکي از وقايع مهم و نقطه عطفي در تاريخ معاصر ايران به شمار ميرود. بيگمان، تا پيش از انقلاب اسلامي با توجه به فضاي سياسي بسته و اختناق آوري که بر کشور حاکم بود سخن گفتن درباره آنچه حاميان دربار و شخص شاه «ارتجاع سياه»1 ميناميدند بسيار مشکل بود. اما با پيروزي انقلاب زمينه و بستر مناسبي براي پژوهش درباره اين واقعه مهم فراهم شد و اسناد تازه اي که در آرشيوهاي ساواک و يا ديگر نهادهاي حکومتي وجود داشت براي بررسي و بازشناسي آن در اختيار محققين قرار گرفت. به همين منظور کتابي به نام «قيام خونين پانزده خرداد 42 به روايت اسناد» توسط فردي به نام «م. دهنوي» گردآوري و در سال 1360 از سوي موسسه خدمات فرهنگي رسا در 258صفحه منتشر شد، دهنوي در رديف نخستين آثاري است که با جمع آوري اسناد پيرامون اين قيام گام پديد آمد.
اسناد به علت اصالت و اعتبار، بر ديگر تحقيقات تاريخي برتري دارند. زيرا محتواي هر قطعه از اين اسناد با زمان و رويداد نزديکي دارد در نتيجه آنچه از محتواي آنها بر داشت ميگردد بر خلاف کليت قديمي که دستخوش تغييراتي شده اند بکر و معتبراست. کتابي که اينک در اختيار ماست فقط شامل چند سند از هزاران سندي است که درباره قيام وجود دارد. اين کتاب مشتمل بر چندين بيانيه، اعلاميه از سوي انقلابيون و بخشنامه و فرمانهايي است که از سوي دولت صادر شده است. گرد اورنده سعي کرده کتاب را بر اساس روز شمار تاريخي سامان دهي نمايد. اين اسناد اطلاعات با ارزشي از چگونگي شروع قيام و خواسته هاي نيروهاي سياسي و مذهبي دخيل در قيام در اختيار ما قرار ميدهد.
محتواي کتاب:
دهنوي در سخن آغازين نگاه کوتاهي به فاصله زماني 28مرداد32 تا 15 خرداد42 مياندازد و به بررسي وقايع ايران بعد کودتاي آمريکايي ـ انگليسي که منجر به استقرار نظام ديکتاتوري و وابستگي هرچه بيشتر سياسي و اقتصادي ايران به غرب شد پرداخته و در نهايت به اين نتيجه ميرسد که برنامه حاکميت براي اصلاحات چيزي جز فقر و نابرابري براي جامعه نبود. اما اينها باعث نشد که ملت از مبارزه خود دست بردارد. «مردم ميهن ما در سالهاي پس از کودتا در مقابل غارت ثروت کشور، حاکميت بيگانگان بر سرنوشتشان ، اختناق و سرکوب، فقر اقتصادي و... لحظه اي از مبارزه دست بر نداشتند و درفش مبارزه را بر زمين ننهادند.»2 نگارنده وقايع اوايل دهه 1340 را آخرين مقاومت جناح انگليسي هيات حاکمه در ستيز با استقرار حاکميت جناح آمريکايي ميداند.3
اسناد با سخنراني امام در مراسم چهلم شهداي مدرسه فيضيه اغاز شده است. شايان ذکر است که سال 42 با حمله نيروهاي حکومت به مدرسه فيضيه شروع شد. اين تهاجم از مدتها پيش يعني از هنگام مخالفت روحانيون با لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي برنامه ريزي شده بود. هنگامي که شاه با موضع گيري سختگيرانه نيروهاي مذهبي روبرو گرديد براي خنثي کردن تبليغات آنها پيش از رفراندوم در يک سفر تبليغاتي به قم رفت اما در آنجا از شاه هيچ استقبالي نشد و اين خشم دربار را دوچندان کرد. با برگزاري همه پرسي در اسفند ماه1341 و موفقيت ظاهري حکومت براي اجراي اصلاحات ارضي، امام خميني که اين را به زيان جامعه ميدانست به مناسبت شهادت امام صادق(ع) اعلام نمود که «امسال روحانيت عيد ندارد.» شاه و دولت علم که به دنبال بهانه اي براي سرکوب و تعطيلي حوزه بودند روز 2 فروردين کماندوها را روانه قم کردند که با يک حمله غافلگيرانه شماري از طلاب فيضيه مجروح و يک نفر هم شهيد شد. بعد از اين واقعه مبارزات امام وارد مرحله جديدي شد. با توجه به اين سند امام در روز چهلم شهداء فيضيه وابستگي شاه به عوامل اسراييل را محکوم و مضرات نفوذ صهيونيست ها در مقدرات ايران را براي ملت باز گو کردند4 و از تمام وعاظ و سخنرانان درخواست کردند که خطر اسرائيل را به مردم گوشزد نمايند و تاکيد نمودند که سکوت در آن شرايط به معناي تاييد دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام دانستند.5 سخنان امام در بين سياسيون آن زمان مخاطبان زيادي داشت و جمعيت نهضت آزادي، ضمن اعلام حمايت از نهضت امام خميني(ره) اقدام حکومت در سرکوب فيضيه را به ويرانگريهاي لشکر وحشي مغول تشبيه کردند وزير پا گذاشتن قانون اساسي را محکوم کردند.6
گذر زمان به زيان حاکميت بود و با در پيش بودن ايام عاشورا لرزه بر اندام آنها افتاد و به دنبال راه حلي بودند تا عاشوراي سال 42 را در کنترل خود در آورند. اسناد اين کتاب اطلاعات مفيدي در زمينه برنامه دولت در اختيار ما قرار ميدهد. رئيس پليس تهران در بخشنامه اي به کلانتريها به صورت محرمانه از آنان خواست تا فهرست تمامي دسته هاي عزاداري، مساجد، حسينيه ها و وعاظ و سخنرانان را تهيه و براي رئيس شهرباني بفرستند.7 آنان از تحرکات امام و ديگر علما شوکه شده وبا توجه به مدارک موجود جلسات سري و بکلي سري بين نماينده ساواک، شهرباني کل کشور، اطلاعات گارد شاهنشاهي و رکن دوم گارد شاهنشاهي برگزار شد. شواهد حکايت از آن دارند که دولت در صدد بود در سه روز عزاداري مانع برگزاري تظاهرات و شعار دادن مردم عليه شاه و دربار شوند.8 چون احتمال دادند که قم از ديگر شهرها شلوغ تر خواهد شد مقرر گرديد يک گارد از ارتش براي تشريک مساعي با شهرباني براي برقراري نظم به آن شهر اعزام شود.9
سرانجام روزي که همگان انتظار آنرا داشتند فرا رسيد و امام خميني در روز 13 خرداد مصادف با عاشورا براي مردم قم سخنراني کردند و با درسهايي که از عاشورا فرا گرفته بودند مردم را به مبارزه با يزيد زمان فراخواندند و بي محابا شاه را مورد حمله قرار دادند؛ کاري که شايد تا آنروز هيچ کس جرات آنرا پيدا نکرده بود. امام با بکار بردن واژه «بدبخت و بيچاره » شاه را که به اسباب دست زور گويان داخلي و خارجي تبديل شده بود تحقير و او را نصيحت نمودند که به جاي تکيه بر بيگانگان به ملت تکيه کن و آنچه را که مردم ميخواهند اجرا کن نه آن چيزي که آمريکا و اسراييل از تو ميخواهند و گفت از سر نوشت پدرت عبرت بگير که با رفتنش مردم چقدر شادمان شدند.10
بعد از سخنرانيهاي آتشين امام وساير علما و روحانيون در روز عاشورا تظاهرات و درگيريها در تهران و بسياري از نقاط کشور شروع شد اما در اين کتاب اشاره اي به وقايع روز چهاردهم خرداد نشده است. در واقع، اتفاقات و هيجاني که در اين روز در قم و تهران به وجود آمد حکومت را ترساند و در نيمه شب به خانه امام ريخته و ايشان را دستگير کردند. دهنوي فهرست اسامي دستگيرشدگان 14 خرداد را جزو اين اسناد آورده و از روي همين آمار ميتوان به گستردگي اعتراض ها پي برد.11 نکته قابل توجه در اين اسناد اين است که اکثريت دستگير شدگان سني بين 17 تا 24 سال داشته اند. و حاکميت از حضور پرشور اين جوانان و هدايت امام ميترسيد و البته وحشت او چندان هم بيجا نبود و در واقع همين گروهها بودند که در سال 57 به شاهنشاهي او پايان دادند.
در نيمه شب 14 خرداد در حالي که همگان در خواب بودند نيروهاي سازمان امنيت به قم رفته و امام را شبانه دستگير و با خود به تهران آوردند. پخش خبر دستگيري امام در صبح پانزده خرداد باعث آغاز تظاهرات گسترده عليه شاه شد. ابتدا مردم قم وسپس مبارزان تهران در حمايت از امام با شعار ضد شاه به خيابانها ريختند.. گرد آورنده گزارشي از لحظه لحظه تظاهرات مردم تهران در سراسر نقاط شهر به دست ميدهد وتمام درگيري مردم با نيروهاي نظامي را به تصويرميکشد.12 اما آنچه که در اين کتاب جايش خالي است گزارش تظاهرات مردم قم است و چنانچه از آن شهر هم اسنادي مي آورد گزارش کتاب از 15 خرداد کامل تر ميشد.
بلافاصله بعد از دستگيري امام تمام مراجع با انتقاد از اقدام رژيم خواستار آزادي ايشان، آيت اله قمي و آيتاله محلاتي شدند.13 هيأت حاکمه که در تلاش بود بين روحانيت و اقشار دانشگاهي، روشنفکران و ديگر سياسيون فاصله اندازد دست به نشر اخباري زد که با آنچه واقعا رخ داد تفاوت اساسي داشت. علم که فقط اطرافيان خود را روشنفکران آن زمان ميدانست گفت: « روشنفکران به شدت از اقدام روحانيون عصباني و له دولت هستند» در حاليکه چنين نبود و اسناد اين کتاب به ما ميگويند روشنفکران و سياسيون غير روحاني از امام حمايت کرده و به انتقاد از عمل دولت در بازداشت اين مرجع تقليد پرداختند و شمار زيادي از دانشجويان دستگير و به زندان افتادند..14
پانزده خرداد شمعي بود که به بهاي خون دهها انسان آزاديخواه روشن شده بود، به همين علت حکومت به راحتي نمي توانست اين چراغ روشن را خاموش نمايد و پس لرزه هاي آن بارها پايه هاي حکومت استبدادي را به لرزه درآورده بود. در ادامة اعتراض هاي مردم شمار زيادي از جوانان مبارز به اتهام اخلالگري و بر هم زدن امنيت عمومي دستگير و روانه زندان شدند..15 دولت که از برگزاري چهلم شهدا ميترسيد مصمم شد تا مانع برگزاري هر گونه اعتصاب شود شهرباني و فرمانداري نظامي به دستور علم به حالت آماده باش درآمدند.16 اصناف براي نشان دادن اعتراض خود در روز 23 تير مصادف چهلم شهدا 15 خرداد مغازه هاي خود را تعطيل ومردم هم تظاهرات پراکنده اي برگزار کردند.17 شهرباني در اين روز فهرست تمام مغازه هاي بسته را يادداشت کرد، تا شايد به ميزان اعتراضها پي ببرد.18 بعد از آرام شدن اوضاع فرماندار نظامي تهران به شکرانه موفقيت در سرکوب مردم کليه افسران و درجه داران دخيل در اين وقايع را به ضيافت شامي در باشگاه افسران دعوت کرد.19
قسمتي از اسناد به خاطرات شهيد مهدي عراقي اختصاص دارد.نکته مهم در اين قسمت پرداختن به موضع گيري ورزشکاران و افرادي است که زير نظر شعبان جعفري و طيب رضايي کار ميکردند. اين دونفر از فعالان کودتاي 28 مرداد بودند اما در اين زمان طيب تغيير رويه داده و به عنوان يکي از حاميان نيروهاي مذهبي وارد مبارزه شد و به خاطر همين اقدام مورد کينه قرار گرفت و اعدام شد.20
هر سال به مناسبت سالگرد قيام پانزده خرداد اعتراضهاي پراکنده اي صورت ميگرفت و علما هم با صدور بيانيه و اعلاميه آنرا گرامي داشته و از موضعگيري هاي رژيم انتقاد ميکردند21 و اين روز را به نام «عزاي ملي» نامگذاري کردند.اين کتاب داراي يک ضميمه است که به بزرگداشت قيام در سال 1354 اختصاص دارد. دراين روز طلاب مدرسه فيضيه مجلس يادبودي تشکيل دادند و شعار درود بر خميني و مرگ بر شاه سر دادند. در تهران اصناف بار ديگر حمايت خود را از امام اعلام کرده و خيابانها به صحنه درگيري تظاهر کنندگان و شهرباني تبديل شد. شمار زيادر از آنان بازداشت و به زندان اوين منتقل شدند.22
ارزيابي کتاب:
با توجه به آنچه در بالا ذکر شد نقاط قوت اسناد عبارتند از: 1-اين کتاب فهرست اسامي بسياري از دستگير شدگان ، مجروحان و کشته شدگان خرداد ماه را آورده است.23 با استفاده از اين جداول ما ميتوانيم به پايگاه اجتماعي تظاهر کنندگان پي ببريم.2-اگر عکسها را هم به عنوان مصاديق سند در نظر بگيريم اين کتاب مشحون از عکس هاي گوياست و از روي اين تصاوير ميتوان به شور و علاقه مردم در مبارزات پي برد و جوانان و دانشجويان با در دست داشتن عکسهاي امام خميني نفرت خودشان را از اقدامات سرکوبگرانه رزيم نشان دادند. 24
نقاط ضعف اثر گرد آورنده بعضي از اصول ساختاررا رعايت نکرده 1- خبرهاي وقايع 15 خرداد به هم پيوسته نيست و در بعضي قسمت ها خلا کمبود اطلاعات براي پيوند دادن وقايع به چشم ميخورد.2- يکي از مشکلاتي که در بسياري از کتابهاي فارسي به چشم ميخورد تطبيق ندادن سالهاي شمسي و قمري است که خواننده را دچار سردرگمي ميکند.25 3- در اين کتاب کاري براي گويا سازي جهت فهم بهتر آرا و آشنايي با ديدگاه ها صورت نگرفته است. گردآورنده ميبايست به معرفي شخصيتها و گروههايي که ما فقط نام آنها را ميشناسيم ميپرداخت. براي نمونه در اسناد به اعلاميه هايي از «شوراي مسلمان متحد» برميخوريم که شايد براي بسياري از خوانندگان ناآشنا باشد. 26 گردآورنده ميتوانست براي گويا سازي و شناخت بيشتر گروهها و افراد آنان را در چند سطر معرفي کند. 4- در اين کتاب هيچ اشاره اي به مراکز و يا منابعي که تدوينگر اسناد را به دست اورده اشاره نشده در صورتيکه با آوردن منابع بر اعتبار اين اثر ميافزود ؛ زيرا بسياري از اعلاميه هاي حکومتي مهر سري و بکلي سري دارند بنابراين دسترسي به آنها کار اساني نبوده است. 5- چاپ کتاب هم از کيفيت بالايي برخوردار نيست که احتمالا بخشي از آن به کمبود امکانات دوران نشر آن باز ميگردد.
پينوشتها:
...........................................................
1. براي سخنان شاه و اسداله علم در اين باره ر.ک: روزنامه کيهان، ش5960، ف16خرداد1342.امام در جواب اين افتراها در يک کلام بسيار ساده فرمودند: «اگر مبارزه با(دخالت ) آمريکا ارتجاع است (پس) ما مرتجعيم.» بر گرفته از کتاب مشروح مذاکرات هيات دولت طاغوت در پانزده خرداد، ص7.
2. ، صص9-22
3. همان،ص24-25
4. بنگريد به متن اعلاميه امام(ره) صص33-34.
5. ص40
6. صص34-39.
7. صص42-43.
8. نگاه کنيد به صورت جلسه مورخه 11 /3 /42 صص45-46.
9. ص44.
10. بيانات امام خميني (ره) در روز عاشوراي سال 1383-13 خرداد 1342 ، صص65-66.
11. صص69-71. علاقمندان به اتفاقات اين روز و چگونگي تبديل عزاداري به تظاهرات ر.ک.روزنامه کيهان ش5958،14خرداد42.
12. بنگريد به گزارش صص79-100.
13. براي اعلاميه علما ر.ک.صص147، 155،160،171،173و176.
14. براي ميزان مشارکت تحصيل کرده ها و دانش آموزان ر.ک اسناد فهرست اسامي بازداشت شدگان و کشته و مجروحان صص119-153. نهضت آزادي به عنوان يکي از احزاب روشنفکران مذهبي همواره در کنار امام بود و از مواضع ايشان حمايت کردند رک. اسنادصص34-38 . براي اعلاميه نهضت آزادي صص157-160 و ديکتاتور خون ميريزد ص161.و در اعلاميه ديگري آيتاله طالقاني به انتقاد از شاه و سياست دد منشانه داخلي و وابستگي او به آمريکا و اسرائيل پرداخت،صص163-168. اسامي افراد دستگير شده نهضت آزادي در صص178و179.
15. ر.ک به اعلاميه هاي فرمانداري نظامي تهران ،صص191،193،194،194،195
16. بنگريد به نامه محرمانه علم ص202.
17. صص211-212.
18. نامه محرمانه وزارت جنگ صص206-209
19 براي فهرست شرکت کنندگان ر.ک صص217-223.
20. صص181-190
21. صص227-228.
22. براي شرح وقايع اين روز ر.ک صص231-249..
23. دهنوي، قيام خونين 15 خرداد به روايت اسناد صص69-78. صص112-113.صص119-138. صص149-153.
24. تصاوير صص50-62 و صص101-103.
25. براي نمونه ن.ک صص 115،172،176،197.
26. سند ص 172،196و 197
تعداد بازدید: 6162