یادداشت های زندان
احد گودرزیانی
یادداشتهای زندان عنوان کتابی است که مرتضی شریف آبادی تدوین کرده و توسط موزه عبرت چاپ ومنتشر شده است. شریفآبادی درپیش گفتارشرح می دهد که درمراجعه به پرونده بازداشتشدگان پانزده خرداد 1342 متوجه می شود: «رژیم شاه اقدام به دستگیری گسترده علما و روحانیونی نمود که دراین ماجرا دستی برآتش داشتند. مأمورین انتظامی پس ازدستگیری، آنها را روانه ساواک نموده، درآنجا پس از بازجویی و تشکیل پرونده، با صدورقراربازپرس نظامی روانه زندان های قزل قلعه، پادگان عشرت آباد، پادگان بی سیم و زندان موقت شهربانی گردیدند. بیش از هفتاد تن از فضلا، طلاب و اندیشمندان حوزه در زندان موقت شهربانی بازداشت شدند. به درخواست زندانیان برای هریک ازآنان دفترچه یادداشتی تهیه شد. برخی ازآنان فرصت را غنیمت شمرده از بزرگان هم بند خود تقاضا نمودند که مطلبی را به عنوان خاطره زندان برای آنها بنویسند. هنگام آزادی، مأمورین زندان ضمن تفتیش وسایل و ملزومات زندانیان به وجود دست نوشته ها پی برده، همه را از دفترچه ها جدا کرده و به پرونده های انفرادی افراد ضمیمه نمودند.»(یادداشت های زندان- ص6)
حالا و در کتاب یادداشت های زندان تصویردست نوشتهها و متن حروفچینی شده آنها گرد آمده است. آنچه درپی میآید گزیدهای از این دست نوشتهها، با توجه به شرایط زمانی(سال 1342 ش) و محل نگارش(زندان موقت شهربانی) است.
مرتضی مطهری(1358-1298 ش): در یک قرن اخیر افرادی مؤمن و مصلح و شجاع ظهور کرده اند و در راه بیداری مسلمانان و رفع علل بدبختی آنها که چیزی جز انحراف ازتعلیمات عالیه اسلامی و سرگرم شدن به مادیات و بدعت هایی که خود ساخته و پرداخته اند نیست، کوشیده اند. خوشبختانه فعالیت این گروه محدود و افراد برجسته که خوش درخشیده و دولت مستعجل بوده اند، اندک اندک به ثمر رسیده و شاید فاصله زیادی تا بیداری کامل مسلمانان و آزادی آنها نداشته باشیم. زیرا این بیداری کم و بیش در میان سلسله جلیله روحانیت پیدا شده و مخصوصا طبقه جوان این سلسله از این موهبت عظمی برخورداری بیشتری دارند. در دو، سه سال اخیر که طبقه نسبتا جوانتری زعامت روحانی را در دست گرفته اند، واقع بینانه تر عمل کرده اند. تا آنجا که زندانی شدن در راه هدف مقدس خود را (برخلاف سابق) افتخار می شمرند... (صص26 و 27)
حسین غفاری(1353- 1292 ش): خوشوقتم از این که گرفتاری و زندان آمدن حقیر دراین ایام از 12 ماه محرم تا به امروز 19 ماه صفر سبب شد با جمعی از مردان منسوب به خاندان عصمت و طهارت یا از جهت پیروی از آنان و تبلیغ دین و یا از هر دو جهت آشنایی پیدا کنم.(ص 39)... مردان علم در زندان و میدان های جنگ تفاوتی در حال شان پیدا نیست و همیشه مشغول ذکر و تبلیغند...(ص41)
سید عبدالکریم هاشمی نژاد(1360 – 1311 ش): فراز ونشیب زندگی گاهی موجبات سعادت انسان را آماده می کند و از آن جمله حوادثی که منجر به سر بردن اینجانب در خدمت جمعی از علماءو وعاظ و دانشمندان در زندان موقت شهربانی تهران گردید و موجب موفقیت های فراوانی برای حقیربوده است.(ص49)
ناصر مکارم شیرازی: به عقیده من زندان یک مکتب تربیتی است که تعداد کلاس های آن بستگی به تعداد اشخاص و دسته هایی دارد که با انسان در یک جا زندانی هستند. خوشبختانه ما از این مکتب بزرگ برای اولین بار استفاده کردیم و امیدواریم بتوانیم از نتایج مطالعات خود درآینده استفاده فراوان کنیم.(ص65)
سید عزالدین حسینی زنجانی: اولین بار ملاقات با جناب مستطاب مروج الاحکام حجت الاسلام آقای غفاری دامت برکاته به طرز جالبی اتفاق افتاد که جداً این بنده را در ردیف اخلاص مندان آن وجود عزیز قرار داد. زیرا برای اولین بار که محکوم به زندان شدم و در حوالی نصف شب وارد محوطه بسیار محدود آن گردیدم. قهراً ناراحتی خیال و خستگی راه تأثیر بسزایی کرده و خالی از اضطراب نبودم. جناب معزی الیه به مجرد این که احساس کردند که غریبی وارد شده فورا از رختخواب بلند شده و برای بنده غذا و وسایل استراحت را فراهم فرمودند. این عمل در مواقع عادی اگر چه به نظرعادی و متعارف برسد، ولی با ملاحظه جهات و اوضاع و زمان بسیار مهم است و برای بنده خاطره فراموش نشدنی است. و فقط عامل و محرکه ایشان دراین عمل جنبه دیانت بود که بدون سابقه دو نفر را مانند برادر به هم متصل نمود. حالا اگر همین روح مودت و صفا در جامعه حکم فرما گردد، چه محیط جالب خواهد شد و چه وحدت و صفا خواهد بود. (صص74 و 75)
محمد تقی فلسفی(1377 – 1288ش): متجاوز ازیک ماه است که در زندان موقت شهربانی به سر میبرم. در این زندان جمعی از آقایان روحانیون نیزدر بازداشت هستند.جرم ما دعوت به خدا و مبارزههای مشروع و قانونی است. چون هدف همه ما مقدس است و روحی مطمئن داریم و در این تصرف و تحول کوچک ترین ضعفی در رفتار ما احساس نمی شود (الا بذکرالله تطمئن القلوب) زندان را به کلاس بحث و انتقاد تبدیل کردیم. روزی دوبار، قبل از ظهر و بعد از ظهر تشکیل جلسه می شود و در هر جلسه یک نفر طبق برنامه سخنرانی می کند و سپس در سخنان او و همچنین در دقائق فنی سخنانش انتقاد میشود. زندان فرصت بسیار مناسبی برای بحث در اطراف پارهای از مسائل علمی و روانی پیش می آورد و به فضل الهی از این فرصت استفاده کردیم. (ص88)
محمد صادق خلخالی (1382- 1305 ش): تندباد حوادث ناگواری که دراین روزها بر پیکر قرآن و اسلام در شرف وزیدن است عده ای از فضلا و دانشمندان را مقید ساخته، به زندان ها کشانید. لکن چیزی که مایه خوشی و سعادت است، همانا در قبال وجدان که محکمه عدل و عدالت است مقصر نبوده ایم. سعادت بدون زحمت و دردسر برای کسی و جامعه ای مقدور و میسر نیست.بنابراین ما گله از گرفتاری خود نداریم. (صص93و 94)... در زندان انفرادی عشرت آباد بی خبر از همه جا به سر می بردم... بعد از چندی است قضا ما را به زندان موقت شهربانی کل کشور کشانده با سروان گرام الفتی برقرار و از هرگوشه ای زمزمه های مناسب حال و دل انگیز به گوش می رسد. کار به جایی رسیده که مفارقت از دوستان خیلی مشکل است. با هم الفتی داریم و برادروار در سرسفره جمع شده، انجمن رابا مطایبات و گفتار دلنشین زینت داده موجب فرح و شادمانی می شوند. الحق از جهت زندان گله و غصه نداریم. بلکه جمع نگرانی ها متوجه قانون شکنی های یک عده ای است که فعلا مملکت را در دست داشته بدون توجه به حرف حسابی و قانون با حیثیت عده ای مشغول مبارزه هستند.(ص96)
حسین خندق آبادی (1345 – 1296 ش): بسیار جای خوشوقتی است که اخیرا یک جهش همه جانبه و همگانی در مسلمین مشاهده میشود و برای مبارزه با فساد و ظلم و بيداد و دفاع از حریم قرآن و حقوق پیغمبر اکرم و خاندان گرامش سلام الله علیهم اجمعین چندین هزار کشته داده و چندین هزار در گوشه زندان ها به سر می برند. من جمله متجاوز از یک ماه است که در یک قسمت مختصر از بازداشتگاه موقت شهربانی در حدود پنجاه نفر از علماء اسلام و مبلغین گرام تهران و شهرستان ها زندانی می باشند و مصمم هستند که تا سر حد موفقیت ازپای ننشینند...(ص104)
شیخ عباسعلی اسلامی(1364- 1275 ش): پیش آمدهای روزگار ما را به زندان موقت شهربانی کشاند. درعین سختی و نگرانی همنشین عده ای از علما و وعاظ و طلاب علوم دینیه ما را خوشوقت و فرحناک نمود...(ص109)
محمد علی شرعی: مدت یک ماه است عده ای به جرم حق گویی در زندان ها به سرمی برند. آری دست عسس ما را مدتی است در گوشه زندان موقت شهربانی قرار داده. او نمی دانست که زندان هم برای ما مکتب تربیتی می شود او نمی دانست این فرصت برای ما مغتنم است. او نمی دانست جلسات اخلاقی صبح و عصر بهترین سودی است که (با تمام محرومیت ها، با62 مترمربع برای استراحت 46 نفر) ازاین بازداشت می بریم و نمی دانست ما در این محیط آشنا با یک افراد برجسته میشویم که روش آنها درس عملی است برای ما. پروردگارا ما را در راه هدف پیشوای عظیمالشأن اسلام پایدار فرما.(ص117)
علی محدثزاده قمی(1354 – 1298 ش): یکی از استفاده هایی که نصیب حقیر شد در زندان موقت شهربانی کل کشور تشرف به خدمت آقایان وعاظ و دانشمندان محترمی که ازمرکز و شهرستان ها در زندان موقت بازداشت شده اند...]بود[.(ص124)
سید محمد تقی حسینی واحدی:... سی و دومین روز است که به اتهام بی اساس با جمعی از علماء و خطباء محبوسیم... فعلا مورد بحث ما این مطلب نیست که چرا مرا زندانی کرده اند؟! چندان تأثیری هم ندارد. زیرا در حال اطلاق هم در کشوری که اختناق فکر و قلم و بیان فضای آن را فرا گرفته از آزادی مشروع اثری نیست و ما از این فشار و رفتار ناروا ننگ و عاری نداریم و معتقدیم ننگ و عار و سرانجام شوم و مرگبار از آن کسانی است که بدون دلیل قدرت و حکومت را به دست گرفته و با صحنه سازی و دگرگون ساختن حقایق و واقعیات دانشمندان و هواداران دین وفضیلت و حامیان استقلال و امنیت را به زنجیر اسارت می کشند تا برای اجراء مقاصد شوم بیگانگان و تأمین موجبات خودکامی و کامرانی خود بلامانع باشند. (صص129 و 130)
سید نورالدین علوی طالقانی: استقامت و مبارزه در مقابل بدعت ها عده ای از روحانیین را گرفتار زندان ها نمود که از جمله زندان شهربانی می باشند که در آن از خطبا و دانشمندان و دانشجویان دینی در یک اتاق، برادروار گرد هم جمع آمدند...(ص 140)
سید احمد حسینی همدانی(1381- 1315 ش): مدت ده روز بود که در زندان انفرادی عشرت آباد به سر می بردم. در نهایت احتیاج بودم یک نفر آشنا و دولتی را ملاقات کنم تا یک مقدار تسلی روح برایم ایجاد شود ناگهان متصدی اتاق من آمد و گفت که: آقا بفرمایید. وقتی به صحن و حیاط آمدم، عده ای از یاران را ملاقات کردم که همه به درد من گرفتار بودند... بعد از چند روز در زندان عمومی عشرت آباد شبانه با وضع ناراحت کننده ای ما ر ا به زندان موقت شهربانی تهران منتقل نمودند. اکنون با جمعی از علما و خطبای درجه یک ایران در این زندان به سر می بریم...(ص 147)
میرزا محسن محدث زاده:... من خیلی خوشوقت می باشم که در این زندان اگر از جهاتی به من سخت می گذرد، ولی معاشرت با رجال علم جبران تمام سختی ها را می نماید...(ص 153)
فرج الله واعظی:... بحمدالله جرمی به جز پاکی و طرفداری از حق و فضیلت و آزادی و حریت نداشتیم...(ص 160)
محمد حسن بکایی خویی: به محض ورود به محیط داخلی زندان با قیافه های اخم آلود زندانیان که از تنگی جا بی نهایت درفشار بودند و علت عدم استقبال ایشان هم از تازه واردین همین معنی بود( انصافا حق هم داشتند) رو به رو شدم، اما در آن موقع حساس تنها فردی که به دادم رسید و مشمول یک دنیا لطف و مرحمتم قرار داد و در بغل دست خودشان جایی برای بنده معین کردند، حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای شیخ حسین غفاری بودند... (ص172)
سید مصطفی مصطفی محمودی قمی(1363 – 1287ش): جناب یوسف(ع) از چاه به جاه رسید و از زندان به تخت عزت و سلطنت رسید... این زندان گرچه زندان پررنج و تعب نیست و از این زندان اگر به مراتب عالیه ما برسیم بسته به لطف حق است. (ص176)
سید مهدی موسوی فضیلت: این زندان از این نظر که محفلی از علم و دانش شده و توفیق تشرف به محضر خطباء و دانشمندان بزرگ دست داده، برای بنده و رفقا هیچ گونه جای نگرانی ندارد. امید است بتوانیم در آینده به پیروی از رویه و هدف بزرگان دینی در راه ترویج دین و حفظ استقلال کشور جعفربن محمد الصادق موفقیت بیشتری به دست آوریم.(ص 183)
علی اصغر سعید تهرانی: با جمعی ازآقایان علماء و وعاظ به جرم امر به معروف و نهی از منکر ما را زندانی نمودند...(ص188)
عیسی سلیم پوراهری:... می توان گفت (در زندان موقت شهربانی) بر مراد خود رسیدم چون خودم را که بیشتر از بچه دبستانی نمی دانم در دانشگاه بزرگی دیدم و اساتید و دانشمندانی... و دیگران از مجاهدین راه حق و حقیقت را زیارت کرده و گل هایی از خرمن علم و فیض ایشان چیدم.(ص195)
محمود وحدت: در ماهی که یگانه فرزند پیغمبر از تمام لذائذ مادی به نفع قرآن چشم پوشید یعنی محرم 1383 به زندان موقت شهربانی تهران به جرم ادای وظائف دینی منزلم و مسکنم دادند...(ص198)
مهدی کروبی: مدتی است جمعی از علماء و بزرگان روحانی به جرم فضیلت و پاکی و دفاع از حریم اسلام و قرآن به سیاه چال و زندان افکنده شده اند. آری در اجتماعی که روح فضیلت و عدالت مرده باشد گویندگان حق و حقیقت باید به کنج زندان زندگی نمایند و تحمل هرگونه فشار و ناراحتی بنمایند برای نجات اجتماعی از بند استبداد و بیدادگری.
تعداد بازدید: 5889
آرشیو کتاب و نشریه