کتاب و نشریه

ظهور و سقوط سلطنت پهلوی

رضا امیری


حسین فردوست چهره ای کاملا نام آشنا برای اهالی تاریخ، خصوصا تاریخ نگاران معاصر ایران است. او از دوران کودکی محمدرضا پهلوی، همبازی و همکلاسی او بود. دلیل این دوستی هم رضاخان بود که دوست داشت در کنار فرزندش، دوست و همبازی«درسخوانی» باشد. او فردوست را انتخاب کرد و راه را برای ورود او به دربار باز کرد. فردوست تنها کسی بود که به طور خصوصی با محمدرضا پهلوی عازم سوئیس شد تا درس بخواند. این رابطه متقابل صمیمیت و پیوند عمیقی را بین این دو به وجود آورد. در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی، فردوست نه تنها صمیمی ترین دوست او بود، بلکه تنها فردی بود که با شاه و ملکه بر سر یک میز غذا می خورد. این محرم اسرار در راس مهمترین ارگان اطاعاتی رژیم پهلوی «دفتر ویژه اطلاعات» فعالیت می کرد که سازمان اطلاعاتی شخصی شاه محسوب می شد و بر کل سیستم سیاسی و اطلاعاتی کشور نظارت داشت. بررسی اسناد دفتر ویژه اطلاعات نشان می دهد که فردوست به نوعی مغز شاه محسوب می شد. تنها فردوست بود که می توانست اطلاعات رسیده را جمع بندی کند و عصاره هزاران برگ پرونده را در چند سطر به  «توشیح ملوکانه» برساند و امضای شاه را بگیرد.

او بعنوان صاحب منصب ارگانهاي گوناگون "قائم مقام و مسئول تجديد سازمان و آموزش ساواك"، "سازمان حفاظت و تحقيق حزب رستاخيز"، "كميسيون عالي بركناري مقامات حكومتي" و بنيانگذار "گارد جاويدان"، يكي از مجريان اصلي حكومت شاهو به نوعی چشم و گوش او محسوب مي شد و در هر اقدامی كه توسط آن حكومت صورت گرفت، به طور مستقيم و غير مستقيم دست داشت. اما همین چشم و گوش شاه در لحظه آخر به او پشت کرد و در زمان اوجگیری انقلاب اسلامی علیه حکومت پهلوی اقدام نمود. مهمترین حرکت او اجرای نقش اصلی در صدور اعلامیه بی طرفی ارتش در صبح ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بود که منجر به پیروزی نهایی انقلاب شد. فردوست حتی ایران را هم ترک نکرد و در اردیبهشت ۱۳۶۶ در تهران درگذشت و در بهشت زهرا (قطعه:108 ردیف:55 شماره:25) به خاک سپرده شد.

طی سالهای 1363 تا 1366 دست نوشته های متعددی از خاطرات حسین فردوست به صورت فتوکپی تکثیر و برای سازمانها و افراد متعدد ارسال گردید. اما به دلیل حجم زیاد که حدود هزار و پانصد صفحه دستنویس می شد و آشفتگی متن، مورد استقبال و توجه قرار نگرفته بود. بعلاوه بخشی از خاطرات او به صورت مصاحبه شفاهی ضبط شده بودند که آشفتگی کار را بیشتر می کرد. سرانجام عبدالله شهبازی در سال 1368 پیشنهاد تدوین خاطرات فردوست را پذیرفت و به نگارش آنها همت گمارد. خاطرات حسین فردوست با نام «ظهور و سقوط  سلطنت پهلوی» در دو جلد طراحی گردیدند. جلد اول شامل خود خاطرات می شوند و جلد دوم پیوستهایی هستند که بعدها شهبازی با عنوان «پیوست  ویراستار» منتشر نمود.

اولین چاپ جلد اول کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی به مناسبت دهه فجر 1369 از سوی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر و خیلی زود با اقبال عمومی در داخل و خارج کشور مواجه شد. به طوری که پاییز سال 1371 یعنی ظرف دو سال به چاپ پنجم رسید. این مجلد هفتصد و هشت صفحه دارد و در هشت فصل طراحی گردیده است که عناوین آنها به ترتیب عبارتند از: 1- ورود به دربار تا سقوط رضا شاه. 2- نخستین سالهای سلطنت محمدرضا. 3- شاه، دربار و رژیم پهلوی. 4- رژیم پهلوی، پایگاه جاسوسی غرب. 5- سازمان اطلاعاتی رژیم پهلوی. 6- مسائل امنیت داخلی در دوران محمدرضا. 7- رژیم پهلوی، ابرقدرتها و خاور میانه.8- انقلاب و سقوط سلطنت.

البته در انتهای این مطالب، بخشی با عنوان بازجویی های ارتشبد حسین فردوست ضمیمه شده است که خواندنش خالی از لطف نیست.

فصل اول به نحوه ورود فردوست به دربار و تثبیت موقعیتش می پردازد. او زمانی به دربار وارد شد که رضا شاه رو به زوال می رفت و حکومت پهلوی در آستانه انتقال به محمدرضای جوان بود. فردوست علاوه بر پرداختن به خاطرات شخصی، چرخی هم در دربار می زند و نگاهی هم به اوضاع مملکتی دارد. از ازدواج شاهزاده ها سخن می گوید و روحیات رضا شاه و همسرانش را بررسی می کند. از کشف حجاب و قیام گوهرشاد و ترور رضاخان خبر می رساند و سپس از روابط رضاخان با روسها، انگلیسیها و آلمانها پرده بر می دارد. فصل اول با ورود متفقین به ایران و پایان نافرجام حکومت رضا شاه به پایان می رسد.

آنچه در نخستین سالهای سلطنت محمدرضا پهلوی می بینیم کشمکشی است بین او و احزاب و توده ها. حزب توده، فدائیان اسلام، احزاب وابسته به دربار و ... او در این دوره تمام هم وغم خود را صرف تثبیت موقعیتش می کند. تاسیس گارد جاویدان و کنار زدن مصدق و کودتای 28 مرداد از جمله اقداماتش در این راه بود

فصل سوم وظیفه برملا کردن اسرار دربار را بر عهده دارد. فردوست برای این مهم، کاری آسان تر از نقل خاطرات خود از معاشرت با خانواده پهلوی ندارد. در میان خاطراتش به راحتی می توان از مافیای مواد مخدر در دربار و فساد مالی و اختلاس در رژیم پهلوی سر درآورد.

عنوان فصل چهارم خلاصه کاملی از محتوای درونی آن است. انگلیسی ها موسس دفتر ویژه اطلاعات در ایران بودند. نیروهای اطلاعاتی ایران در اینتلیجنس سرویس و سیا آموزش می دیدند. اسرائیل در ایران یک سازمان برون مرزی تشکیل داده بود و شبکه های فراماسونری و بهائیت و توده ای ها همه کار اطلاعاتی انجام می دادند.

 فصل پنجم مکمل فصل چهارم است و شبکه های اطلاعاتی درون رژیم پهلوی را بررسی می کند. در این فصل نحوه بوجود آمدن ساواک و نظام سازمانی آن بررسی می گردد.

کودتای پانزدهم خرداد 1342 در فصل ششم بررسی می گردد. فردوست در این فصل ضمن بررسی مسائل امنیتی منطقه ای که شاه با آنها در جدال بود، مسائل ارامنه و کردها را مطرح می کند و سپس خاطرات خود از قیام پانزده خرداد و قیام عشایری فارس را بازگو می کند.

فصل هفتم مکمل فصل قبل است و به سراغ مسائل و دغدغه های امنیتی رژیم پهلوی در خاور میانه و در مقابل ابرقدرتها می رود. این فصل ضمن بررسی رابطه تک تک همسایه ها با ایران، وضعیت ایران در پیمان سنتو را پیش روی خواننده قرار می دهد.

در آخرین فصل، ما با پهلوی در حال سقوط روبرو می شویم. فردوست ابتدا نحوه روی کار آمدن و برکناری دولت های هویدا، شریف امامی، ازهاری و بختیار را بررسی می کند و سپس از کنفرانس گوادولوپ و ماموریت ژنرال هایزر سخن می گوید. آنگاه به طور مفصل خاطرات خود از 37 روز دولت بختیار تا سقوط سلطنت را بازگو می کند.

بازجویی های حسین فردوست به مسائلی همچون جایگاه او در دربار، دوره های نظامی و مشاغل مختلف او، دلایل ماندن او در ایران و زندگی او پس از انقلاب می پردازد.

کتاب فاقد تصویر است و فقط در انتهای کتاب نمایه ای از اشخاص تدوین شده است.



 
تعداد بازدید: 5034



آرشیو کتاب و نشریه

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.