کتاب و نشریه

«مجموعه تاریخ‌های محلی انقلاب اسلامی-11»؛ شهر ری در انقلاب

زهرا ناظم‌زاده



روند شکل‌گیری و پیروزی نهضت امام خمینی در شهر ری

شهر ری در انقلاب اثر جدیدی است ازمجموعه تاریخ‌های محلی انقلاب اسلامی که امسال(1394) به همت چاپ و نشر عروج باشمارگان 1000نسخه در450 صفحه گردآوری ومنتشرشده است.

نویسنده اثر مرادسلیمانی زمانه با مروری کوتاه برشهرری از آغاز شکل‌گیری تا زمینه‌های پیدایش وروند حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، اتفاقات این شهر را مورد ارزیابی قرار می‌دهد و با استفاده از اسناد و مدارک و گفتگوهای شفاهی، تصویری از تاریخ انقلاب در یک حوزه جغرافیایی محدود را به نمایش می گذارد.

شهر ری به دلیل قدمت و اهمیت تاریخی و مذهبی اش همواره در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر نقش فراوانی داشته است اما به دلیل قرار گرفتن ری در سایه تهران، پژوهشگران تاریخ معاصر همواره از نقش و روند جنبش اسلامی در شهر مزبور غفلت کرده اند. نویسنده در این کتاب با توجه به بافت مذهبی و سابقه تاریخی شهرری، تحولات آن را از ابتدا تا اوایل دهه چهل، تبعید امام خمینی، و سال‌های اوج‌گیری نهضت اسلامی یعنی 1356تا 1357 به تفصیل بیان می‌کند. شیوه گردآوری مطالب و داده‌ها در این کتاب متکی بر اسناد، مصاحبه با افراد فعال انقلابی و اطلاعات کتاب خانه‌ایی می باشد. برخی از آنها از طریق اسنادی است که از گزارش‌های دستگاه‌های سیاسی، امنیتی، اعلامیه‌ها، نامه‌‌های رهبر انقلاب و روحانیون مبارز، به دست آمده است. سر فصل مهم کتاب که جریان شکل گیری مبارزه به رهبری امام خمینی (ره) علیه نظام استبدادی پهلوی به شمارمی رود، از سال1340 یعنی رحلت آیت الله بروجردی تا 22بهمن 1357یعنی پیروزی انقلاب اسلامی است. این مطالعه به حوزه شهر ری اختصاص دارد.

سرزمین ری به علت ویژگیهای جغرافیایی خود، هیچ گاه حیات سیاسی و فرهنگی اش را ازدست نداده است .نویسنده در فصل دوم این کتاب، ری را با جزئیات به تصویرمی کشد: از زمان حکومت مادها تا انقلاب مشروطه که یکی از عظیم‌ترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران است .از تحولات سیاسی ری با شرح جزئیات می‌گوید مانند: تبعید سید جمال‌الدین اسدآبادی از ری به عراق، ترور ناصرالدین شاه در حرم حضرت عبدالعظیم، تحصن علما و متعاقب آن اوضاع جنگ جهانی دوم از شهریور1320 تا نهضت ملی شدن صنعت نفت... شرایط ناشی از جنگ و اشغال کشور و وجود نا امنی نیز از جمله عناوینی است که نویسنده به سادگی از آنها نمی‌گذرد. در پایان فصل دوم اطلاعات وسیعی ازفعالیت احزاب سیاسی فدائیان اسلام، حزب توده و ملیون در شهرری به خواننده داده می شود.

فوت آیت‌الله بروجردی و ماجرای مطرح شدن مرجعیت امام خمینی درشهر ری، و بیان خاطرات متعدد از زبان رجال و روحانیون بخش آغازین فصل سوم از این کتاب است. در خاطره ای از زبان  آیت‌الله غیوری -که از شاگردان امام راحل بودند- چگونگی محبوب شدن نام امام خمینی نزد مردم شهرری توضیح داده می شود به گونه ای که هیچ کدام از شهرهای اطراف تهران بیشتر از شهر ری مقلد امام نبودند... ایشان همراه بسیاری از فرهنگیان، بازاریان و سایر روحانیون در مطرح کردن نام حاج آقاروح الله به عنوان مرجع تقلید نقش مهمی داشتند. وفات آیت‌الله‌العظمی بروجردی که به نوعی از دخالت در مسائل سیاسی کناره می گرفت و ظهور تدریجی مرجعی دیگر، که به جدایی دین از سیاست اعتقاد نداشت  تحولی شگرف در ایران به وجود آورد که درنهایت با شرح جزییات به پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی منجر میشود.

نویسنده در ادامه فصل سوم این اثر به فعالیتهای گروه‌های مختلف از جمله روحانیون در دهه 40 می پردازد:

از جمله تحرکات سیاسی شهر ری در دوره پهلوی دوم، در 12 اردیبهشت 1340 تظاهرات دانش آموزان دبیرستان عظیمیه در میدان شهر ری بود. این تظاهرات همزمان با اعتصاب معلمان شهر تهران برای اعتراض به حق و حقوقشان انجام شد. این اولین تظاهرات ضد دولتی در شهر ری بود.

روحانیون شهر ری در ماجرای تصویب لایحه‌ انجمن‌های ایالتی و ولایتی پشتیبانی خود را از مواضع امام خمینی و دیگر مراجع عظام قم، چنین اظهار می‌دارند:

«شهر ری به واسطه‌ی نزدیکی به کانون انقلاب (قم) و ارتباطی که با مراجع و علمای دینی وجود داشت، در جریان اعلامیه‌های آیت‌الله خمینی قرار گرفت و نسبت به تصویب لایحه‌های انجمن‌های ایالتی و ولایتی واکنش نشان داد. در شهر ری، زیر نظر مرحوم شیخ محمدرضا بروجردی، رئیس مدرسه‌ برهان، همواره به مناسبت‌های دینی و مذهبی از جمله وفیات و اعیاد ائمه معصومین (ع)، جلساتی تحت عنوان جامعه‌ بلدیه مقدسه‌ ری برگزار می‌شد که در این جلسات، پیرامون مسائل مذهبی بحث می‌شد و چندان وارد مباحث سیاسی نمی‌شدند؛ اکثر روحانیون برجسته و وعاظ شهر ری نیز از جمله مرحوم حاج شیخ حسین اثنی‌عشری، محمدحسین واسعی، ابوطالب حائری،‌ ابراهیم قدسی و...، در این جلسات شرکت می‌کردند.»

در آغاز دهه 40 شمسی شاه با هدف دگرگونی ساختار اجتماعی و اقتصادی دست به یک رشته اصلاحات به نام انقلاب سفید  می زند. روحانیون شهر ری به تبعیت از امام که به دلیل ماهیت رژیم پهلوی با اقداماتش در این زمینه مخالف بود، از مردم تقاضا نمود تا روز چهارشنبه سوم بهمن 1341 ش تجمعی در حرم حضرت عبدالعظیم تشکیل دهند، تا پیرامون رفراندوم کذایی، صحبت شود. در آن اجتماع، آیت‌الله شیخ عبدالرحیم کنی، طی نطق مفصلی، رفراندوم را تحریم و از مردم خواست به نشانه‌ اعتراض از صحن مطهر تا میدان شهر ری و از آن‌جا تا ابن بابویه راهپیمایی کنند. این حرکت اعتراض‌آمیز بدون درگیری و یا واکنش از سوی نیروهای امنیتی صورت گرفت. در همان روز،‌ مردم تهران نیز به رهبری آیت‌الله حاج سیداحمد خوانساری و مرحوم سیدمحمد بهبهانی در اعتراض به رفراندوم مزبور به خیابان ریختند و با نیروهای امنیتی درگیر شدند و عده‌ای هم مجروح و مصدوم گردیدند.

به رغم همه‌ مخالفت‌ها، رفراندوم برگزار شد و در روز هفتم بهمن ماه، منابع رسمی حکومت، تعداد آرای موافق را پنج میلیون و ششصد هزار نفر، ‌و تعداد آرای مخالف را نیز رقمی معادل چهار هزار و صد و پنجاه رأی اعلام کردند.

حاج نعمت‌الله اسدی، در مورد چگونگی برگزاری رفراندوم در شهر ری، چنین اظهار می‌دارد:

روز ششم بهمن، در شهر ری، چند حوزه برای رأی‌گیری مشخص شده بود که از جمله‌ یکی از آنها، بیمارستان رضاشاه سابق بود. در آن روز، کارمندان و کارگران را مجبور کرده بودند که رأی بدهند. یک عده‌ بسیار قلیل هم خودشان رأی می‌دادند، اما اکثریت مردم، آن روز در خانه بودند و بیرون نمی‌آمدند. در هر حوزه‌ رأی‌گیری، دو صندوق کنار هم نهاده شده بود که بر روی یکی از آن‌ها کلمه‌ موافق و بر روی دیگری کلمه‌ مخالف ذکر شده بود. در جلوی این دو صندوق هم فردی از مأمورین امنیتی ایستاده بود و کسی جرأت نمی‌کرد که به صندوق مخالف نزدیک شود.

علی اکبرپور، از شرکت‌کنندگان در رفراندوم آن روز،‌ نیز چنین اظهار می‌دارد:

«روز ششم بهمن 1341 ش یک حوزه‌ انتخاباتی در میدان شهر ری برپا شده بود، به این صورت که یک چادر سفید رنگ در آن‌جا نصب کرده بودند و دو تا صندوق هم گذاشته بودند تا مردم رأی بدهند؛ اما هیچ‌کس استقبال نکرد و تمایلی برای رأی دادن وجود نداشت؛ با این حال، با ماشین روستاییان و کارگران را می‌آوردند که رأی بدهند. من خودم کارگر کارخانه‌ سیمان بودم که به ما گفتند، شناسنامه‌ همه‌ اعضای خانواده‌تان را بیاورید و رأی بدهید.»

پس از آن در روز 15 خرداد به مناسبت آغاز دهه‌ دوم ماه محرم، مجالس متعدد عزاداری در جوار حضرت عبدالعظیم تشکیل گردیده بود و سخنرانان مشهور و مهم تهران و قم، در شهر ری منبر می‌رفتند. از جمله در تکیه‌ ابوالفضلیان اصناف خیابان حرم، آقای وحید خراسانی (از مراجع تقلید کنونی) روزها منبر می‌رفتند. روز قبل از 15 خرداد، ایشان اشاره‌ای به مسأله‌ تهدید به ترک منبر و ممنوع‌المنبر شدن خودشان می‌نمایند و فردای آن روز در حالی که انبوه جمعیت در مجلس حضور داشتند، پس از عزاداری و سخنرانی واعظ «سیدمهدی موسوی فضیلت»، و انتشار خبر ممنوع‌المنبر شدن آقای خراسانی و نیز دستگیری امام ناگهان منجر به انفجار خشم و اعتراض جمعیت شد که با حضور خشمناک خود در خیابان حرم، ‌موجب بسته شدن مغازه‌ها گردیدند.

عده‌ای از مردم از حرم حضرت عبدالعظیم حرکت نموده و پس از طی بازار، در خیابان،‌ جمعیت انبوهی را تشکیل دادند و شروع به سر دادن شعارهای ضد حکومتی کردند. مأمورین انتظامی و امنیتی با تیراندازی به سوی مردم، بعضی از افراد را مجروح و عده‌ای را نیز دستگیر نمودند. و برخی دیگر خصوصاً جوانان شهر ری که ادامه‌ کار را در شهر ری مقدور ندیدند، سریعاً خود را به تظاهرات اهالی تهران رسانده و در میدان قیام و بازار و میدان ارگ، ‌به مردم تهران پیوستند.

«مردم شهر ری در شکل‌گیری قیام 15 خرداد،‌ نقش بسیار سازنده و چشمگیری داشته و در این راه متحمل سختی‌های فراوانی شدند. روز 15 خرداد به محض این که اعلام شد امام خمینی را گرفته‌اند، همه‌ مردم منطقه‌ سیمان، دست از کسب و کار کشیده و حتی کارخانه را نیز تعطیل کردند و در منزل آیت‌الله غیوری گرد آمدند و کسب تکلیف کردند. یکی از اهالی آمده بود و با عصبانیت فراوان و تا حدودی اهانت‌آمیز فریاد می‌زد:‌«آقا روح‌الله را گرفته‌اند و شما نشسته‌اید؟ حرکت کنید...!» در مدت کوتاهی، عده‌ زیادی از مردم در آن‌جا جمع شدند و سپس به طرف کلانتری خیابان سیمان رفتیم، و پس از مختصر زد و خوردی با مأمورین کلانتری محل، جمعیت خشمگین و معترض به طرف تهران راه افتادند و در تظاهرات تهران شرکت کردند.»

تبعید امام خمینی هم در13آبان 1343 به ترکیه از اقدامات عجولانه رژیم بود که باعث تشدید اوضاع و فعالیت روحانیونی نظیر آیت‌الله سیدحسن اثنی‌عشری و آیت‌الله علی غیوریمی شود. مساجد از بدو تاسیس علاوه بر عبادتگاه، نقشی فرهنگی در برهه‌های مختلف تاریخی داشتند ...نویسنده با این پیشینه به بررسی مساجد و اهمیت مکانی آنها در نهضت مبارزه با استعمار و استبداد حکومتی می پردازد... مسجد امام حسن عسگری و همچنین مسجد فیروزآبادی... از جمله نامهای آشنا در روند مبارزه با حکومت دیکتاتوری نظام شاهنشاهی پهلوی بود که نویسنده به معرفی و تاریخچه آنها کنار سایر هیات‌های مذهبی و تشکیل جلسات، اطلاعاتی جامع به خواننده می دهد.

زمینه‌های شکل گیری مبارزات مسلحانه در دهه چهل و گروه توحیدِی بدر از پیدایش تا دستگیری اعضا و ادغام گروه در سازمان مجاهدین اسلامی، از جمله عناوین مورد علاقه نویسنده است که با کنکاش به جزئیات اتفاقات می پردازد. در پایان این فصل هم خواننده بررسی جشن های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی در شهر ری را، پیش روی خود دارد.

اما نویسنده آخرین فصل از کتاب خود را اختصاص می دهد به جمع بندی حوادث شهر ری در اوج گیری نهضت امام خمینی و عواملی که باعث تسریع و شتابزدگی جریان انقلاب شدند، از جمله فوت مشکوک و ناگهانی حاج آقا مصطفی فرزند ارشد امام خمینی در نجف اشرف، اعتصاب و تظاهرات دانشجویان، روایت تبعید و مهاجرت امام، حکومت نظامی و اعتصابات، که با خروج شاه از ایران و به زیرکشیدن مجسمه‌اش ادامه پیدا می کند روایت غریبی از نهضت و مبارزات مردمیست. با ورود اما خمینی از پاریس ، اسکان موقت‌شان در مدرسه علوی و تمایل ایشان به زیارت حضرت عبدالعظیم ...خاطرات متعددیست که از زبان حاج اصغر سبزعلی دنبال میشود ....

تسخیرآرامگاه رضاشاه و سرانجام 22بهمن ماه در شهر ری، پایان صفحات این کتاب است که نویسنده از ابتدا سعی‌اش بر آن بود تا درقلمرو زمان، مکان و موضوع به حیات سیاسی یک شهر توجه کند .با تمام وقایع و حوادثی که نقش مهمی در روند پیروزی و مبارزات مردمی داشتند. کتاب حاضر در دو بخش رجال شناسی  و اسناد می کوشد تا خواننده دچار ابهام نگردد و با معرفی نمونه‌های اسنادی چند و تصاویرشهدای شهر ری مجموعه تاریخی کتاب بسته می شود.



 
تعداد بازدید: 3626



آرشیو کتاب و نشریه

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.