اکنون نزدیک پنجاه سال از قیام خونین و تاریخی ملت ایران در 15 خرداد 42 که در راه دفاع و پشتیبانی از اسلام و امام پدید آمد،میگذرد،و با آنکه در این مدت پیرامون این قیام مقدس،کتابها و مقالهها نوشته و سخنها گفته شده است،میتوان گفت بسیاری از رویدادها و جریانهائی که در این روز،در برخی از شهرها و روستاها اتفاق افتاده است،هنوز ناگفته و پوشیده مانده و بازگو نگردیده است.
خفقان دوران ستمشاهی تا آن پایه شدید و نفسگیر بود که رخصت دستیابی به بسیاری از حوادثی را که در گوشه و کنار این کشور روی میداد،به کلی از مردم سلب کرده بود.
در پی پیروزی انقلاب اسلامی نیز آنگونهکه انتظار میرفت،برای بهدست آوردن رویدادهای تاریخی قیام 15 خرداد 42 و مانند آن در ایران تلاش و کوشش گستردهای به عمل نیامد.ملت ایران پیرامون قیام خونین قم،تهران،شیراز،ورامین،کن و جمکران در روز 15 خرداد گزارشهائی خوانده و شنیده و کموبیش اطلاعاتی دارد لیکن از جانفشانیها و حماسهآفرینیهای مردم در برخی دیگر از شهرها و روستاها،به کلی بیخبر و یا گزارشی ناقص و دست و پا شکسته دریافت کرده است.
قیام دلاورانه مردم کاشان و آران،در روز 15 خرداد 42 از رویدادهائی است که پیرامون آن تاکنون گزارش درستی بهدست نیامده است و آنچه بر اهالی مظلوم آن دیار رفته هنوز پوشیده و ناگفته مانده است.
مردم مسلمان و قهرمانپرور کاشان و آران در روز 15 خرداد 42 آنگاهکه خبر دستگیری امام را شنیدند، همانند دیگر مردم بهپا خاسته ایران،با همه نیرو به صحنه آمدند و فریاد مرگ بر شاه سردادند و با دژخیمان تا دندان مسلح شاه معدوم درگیر شدند و در راه پشتیبانی از امام فداکاریها کردند و شهیدانی تقدیم داشتند که گوشههائی از آن ایثارگریها و حماسهآفرینیها در گزارشهای ماموران رژیم سرنگون شده شاه بازگو گریده است.
هنگ ژاندارمری قم(رکن 2)در گزارش شماره 5637-مورخهء 8 /4 /42 به ناحیه مرکز آورده است که:
«...در ساعت 30 /19 روز 15 خرداد آقای آذرگون کفیل فرمانداری کاشان وسیله تلفن اطلاع میدهند که وضع شهرستان کاشان متشنج و عدهای از اهالی شهر روی شایعه دستگیری آقای خمینی قصد بههم زدن نظم و ایجاد اغتشاش و ناامنی را دارند و تقاضا مینماید که تعدادی ژاندارم به شهربانی اعزام گردد...در همین اثنا اطلاع حاصل میشود که جمعیت کثیری پس از حرکت در خیابانها،در میدان فیض کاشان تجمع و کار بانک ملی و کارخانجات ریسندگی را تعطیل و کارگران را وادار مینمایند که با جمعیت ائتلاف نمایند سپس با سلاح سرد از قبیل سنگ و چوب مبادرت به شکستن شیشههای عمارت دادگستری، به طرف شهربانی هجوم میآورند در جلو شهربانی افراد مستقر شده ژاندارم در مقابل حمله عناصر نامبرده به دفاع میپردازند و در نتیجه گروهبان سوم فرامرز طاهری مجروح با جیپ ژاندارمری به بیمارستان اعزام میگردد و گروهبان سوم رضائی در معیت مجروح با جیپ عازم بیمارستان میشود.در پیچ باغ ملی یک دستگاه جیپ شماره شخصی از سمت چپ به قصد واژگون نمودن جیپ حامل گروهبان مجروح حرکت و بهوسیله سپر جلو به بغل جیپ ژاندارمری تصادف،سمت راست فرورفتگی پیدا میکند و جای گالن نیز شکسته میشود،گروهبان یکم رضائی در اثر این ضربه شدید از داخل جیپ به بیرون پرتاب و مجروح میگردد،تفنگ کارابین شماره 956624 متعلق به وی از قسمت چوبی،بدنه میکند،..
در اثر بهوجود آمدن جریان 15 خرداد در شهرستان کاشان و مدافعات مأمورین ژاندارمری از شهربانی،پای سرجوخه خدایاری بهوسیله سنگ مجروح میگردد و 11 نفر از مهاجمین مجروح و علی قدیری 28 ساله کارگر ریسندگی در اثر اصابت گلوله برنو فوت مینماید.
برای استقرار نظم و اعادهء آرامش جمعا مأمورین 215 تیر فشنگ کاربین و 5 تیر فشنگ تامسون تیراندازی مینمایند که صورت جلسات مصرف فشنگ متعاقبا تقدیم خواهد شد و مأمورین جمعا 13 نفر از متهمین دستگیر شده را که در زندان شهربانی زندانی بودهاند طبق نامه دادسرا به دادرسی ارتش بدرقه مینمایند...»
در دنباله گزارش هنگ ژاندامری قم به ناحیهء مرکز آمده است:
«...در ساعت 1 صبح روز 15 خرداد 42 به گروهان کاشان اطلاع میرسد که عدهای از اهالی آران اجتماع و به قصد برهم زدن نظم عازم شهر میباشند گروهان چند نفر ژاندارم به سرپرستی گروهبان یکم عباس صمیمیت جهت بازگردانیدن جمعیت به آران اعزام مأمورین در بین راه به جمعیتی در حدود 500 نفر که از آران و بیدگل عازم کاشان بودهاند برخورد مینمایند که عدهای از مهاجمین با پرچم و تعدادی ازآنها قرآن همراه دارند که به محض برخورد با مأمورین قرآن را روی دست گرفته و اظهار میدارند،ما آیة اللّه خمینی را میخواهیم.
سردسته مهاجمین...شناخته میشود و یک دستگاه جیپ نیز برای جمعیت آب حمل مینموده مأمورین ضمن اخطار به اینکه جمعیت بایستی به ده مسکونی خود مراجعت نمایند مراقبت داشتهاند که زدوخوردی واقع نشود که ناگهان عدهای از وسط جمعیت دستور حمله به مأمورین را صادر مینمایند و مأمورین در پناهگاه طبیعی مستقر و پس از اخطارهای متوالی که در صورت تهاجم مورد اصابت و شلیک گلوله قرار خواهند گرفت آنانرا به سکوت و آرامش و مراجعت دعوت میکنند لکن جمعیت بدون اعتنا به اخطار سرپرست مأمورین،بای بازکردن راه و حرکت به شهر و دادن شعار استقامت مینمایند.مأمورین با شلیک 28 تیر فشنگ کاربین و تامسون جمعیت را وادار به عقبنشینی و مراجعت میکنند پس از ورود به قریه آران...برای اینکه مردم را متوجه ورود خود نمایند و به اشخاص بفهمانند که مأمورین انتظامی حضور دارند 15 تیر فشنگ کاربین به هوا شلیک مینمایند که مؤثر واقع میشود و باعث تفرقه جمعیت میشود. تعدادی ژاندارم مسلح جهت تقویت به آران اعزام و نمایندگی دادستان جهت تشکیل پرونده مقدماتی و دستگیری متهمین به نام گروهبان یکم صمیمیت سرپرست مأمورین صادر و به وی تفویض میشود. گروهبان منظور موفق میشود در وحله اول 6 نفر از متهمین...را دستگیر و با پرونده جهت تعقیب به دادسرا اعزام دارند. آقای بازپرس نیز شخصا در تعقیب دستور آقای دادستان جهت رسیدگی به محل عزیمت و مشغول رسیدگی میشود و طبق دستور هنگ به ستوان دوم معزی نیا معاوم گروهان کاشان مأموریت داده میشود که به قریه آران عزیمت و اشخاصی که در آتش زدن دخالت و شرکت داشتهاند دستگیر نماید..
سرپرست مأمورین اعزامی به آران در ساعت 45 /11 روز 17 خردادماه جاری اطلاع حاصل مینماید که در محله چهارسوق آران یک عده 500 نفری...اجتماع و قصد دارند مجددا...حمله نمایند.مامورین به محض استماع این اطلاع برای جلوگیری ز هرگونه بروز حادثه آماده و در کوچهها مستقر میشوند...بدون کوچکترین مسامحه مبادرت به متفرق نمودن جمعیت مینمایند و در این گیرودار ساق چوبی تفنگ کارابین شماره 2941924 گروهبان فرامرز طاهری که در دست گروهبان سوم رضائی بود میشکند و روپوش تفنگ کارابین شماره 2230351 گروهبان سوم میرزالدله نیز در اثر پرتاب سنگ مهاجمین فرورفتگی پیدا میکند. روپوش تحتانی تفنگ کارابین شماره 1066146 متعلق به گروهبان سوم داود آبادی در اثر پرتاب سنگ میشکند مأمورین در این حادثه مبادرت به شلیک 4 تیر هوایی نموده و نظم محل را اعاده موفق به متفرق نمودن جمعیت میشوند و سردستگان معروضه بالا را دستگیر و در پیرو سابقه به دادسرا اعزام که با صدور قرار بازپرس زندانی میشوند...
طبق گزارش گروهان کاشان مأمورین در این جریانات جمعا 267 تیر کارابین و تامسون شلیک نمودهاند...
با مراتب معروضه نحوه همکاری و انجام وظیفه مأمورین ژاندارم پاسگاه مرکزی به سرپرستی گروهبان یکم بهرامی با افراد مربوطه شهربانی کاشان در اعاده نظام و امنیت شهر و همچنین گروهبان یکم عباس صمیمیت سرپرست مأمورین اعزام به آران و افراد مربوطه قابل توجه میباشد مستدعی است به هر نحوی مقتضی است نسبت به تقدیر و تشویق دو نفر درجه موصوف امر به اقدام فرمایند.
فرمانده هنگ ژاندارمری قم-سرهنگ 2 یاوری
بخشداری آران نیز طی گزارشی به فرمانداری کاشان پیرامون قیام اسلامی اهالی آران در 15 خرداد 42 چنین آورده است:
«...پیرو تلگراف شماره 210 مورخ 15 /3 /42 گزارش مشروح جریان واقعه به استحضار عالی میرسد:
در ساعت 10 صبح 15 /3 /42 هنگامیکه در دفتر بخشداری به انجام وظیفه اشتغال داشتم بر اثر فریاد ناهنجار شخصی...متوجه گردید نامبرده در جلو معابر بخشداری مردم را به تجمع دعوت و اظهار مینمود فوری به کاشان حرکت پس از جمع عدهای نسبت به اعلیحضرت همایون شاهنشاهی اهانت و احساساتی بر له آقای خمینی ابراز. اندکی بعد از این جریان...اجتماع کثیری از مردم که تحت تأثیر الفاظ و شعارهای له و علیه ایشان واقع گردیده بودند در میدان مقابل بخشداری متمرکز و هر لحظه جمعیت رو به ازدیاد میرفت که در این موقع دو نفر آقایان معمم...به رهبری جمعیت مبادرت و پیوسته شعارهای زننده و موهن نسبت به مقامات عالیه و ابراز احساساتی محترمانه دربارهء آقای خمینی ابراز و اهالی را جهت عزیمت به شهر و انجام خرابکاری ترغیب و تشویق که در این هنگام با نهایت تأسف مشاهده گردید جمعیت بهوسیله نامبردگان به مرکز شهر هدایت و پس از مدت کوتاهی شعلههای دود و آتش به هوا متصاعد مجددا مردم تهییج شده در میدان جلو شهرداری جمع ضمن ابراز شعارهای زننده..بر علیه مقام شامخ سلطنت و بر له آقای خمینی.،..ایراد و مردم وسیله کامیونهای کمپرسی و شورلت...به شهر حرکت این وضع در حدود یک ساعت ادامه همزمان با این جریان مراتب وسیله بخشداری ضمن تلفنگرام شماره 198 مورخ 15 /3 /42 اعلام که در حدود دو ساعت بعد از جریان ما وقع ژاندارم به سرپرستی سرکار گروهبان یکم صمیمیت به آران اعزام مأمورین بلافاصله در شهر حاضر اعاده نظم برقرار...»
آنچهکه در این گزارشها آمده است مسلما نمیتواند بازگوکننده همه آن رویدادهائی باشد که در روز تاریخی 15 خرداد 42 در کاشان و آران پدید آمده است.گویا ماموران خودباخته و چشم و گوش بسته رژیم ستمشاهی نیز به خوبی دریافته بودند که رؤسای دروغپرداز آنان خوش ندارند که از زیردستان خود جز دروغ و پشتهماندازی گزارشی دریافت کنند.
باوجود این نمی توان انکار کرد که از این گزارشها به خیلی حقیقتها میتوان پیبرد و بسیاری از جریانها و رویدادهای درست را بهدست آورد.
مجله پانزده خرداد - فروردین و اردیبهشت 1370- ویژه نامه
تعداد بازدید: 4195