نویسنده: مهدی علیزاده(1)
چکیده :
این پژوهش بر اساس یکصد و پنجاه برگ سند ساواک پیرامون تلاشهای آیتالله حاج آقا حسین خادمی (ره) در اصفهان ، در مرحله نخست انقلاب اسلامی تهیه شده است . مقاله تلاش دارد تا رخدادهای اصفهان در این مقطع و نقش آیتالله خادمی در آن را بنمایاند و فرصتها و موانعی که بر مواضع وی در خلال مبارزات تأثیرگذار بودهاند را شناسایی نموده و موضع رژیم پهلوی در قبال حوادث نخستین سالهای دهه چهل ا در اصفهان روشن نماید . کنش و واکنشهای فراوانی که در این راستا از سوی روحانیت و متقابلاً ساواک صورت گرفته است ، تشکیل دهنده بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران در منطقه حساس اصفهان میباشد . اهدافی که هر یک از طرفین مبارزه – روحانیت و ساواک – دنبال مینمودهاند ، روشنگر زمینههای شکلگیری عملی حکومت اسلامی در مرحله بعدی نهضت به رهبری امام خمینی (ره) میباشد .
مقدمه :
سازمان اطلاعات و امنیت کشور که به اختصار «ساواک» خوانده میشد ، در سال 1335 ش با سازماندهی بقایای سازمانهایی چون نظمیه تأمینات و پلیس خفیه دوره قاجاریه و دایرة سیاسی اداره اطلاعات ، اداره سیاسی ، آگاهی پلیس و رکن دوم ارتش در دوره پهلوی به ریاست تیمور بختیار تشکیل گردید . [فردوست، 1370، ج 1، 390]
طراحی ، تأسیس و سازماندهی ساواک با مداخله مستقیم سازمان «سیای آمریکا» صورت گرفت . [کازیورسکی، 1371، 8-257] شایان توجه است که رشد و گسترش ساواک در سطح کشور نسبت به سایر بخشها و مؤسسات دولتی بسیار سریعتر بود .
در استان اصفهان ساواک در سال 1338 ش در اصفهان تشکیل شد و اولین رئیس آن شخصی به نام احمد واثقی بود [اسناد ساواک، 14 /10 /1338] در سال 41 یکی از افسران ارتش به نام محمود صدقی عهدهدار مسئولیت ساواک اصفهان شد [اسناد ساواک ، 11 /12 /41] و مسئولیت وی در اصفهان تا سال 1346 ش که مرحله نخست انقلاب اسلامی – 43-1340 ش – پایان یافته بود (2)، ادامه یافت . [اسناد ساواک ، 22 /1 /44]
از آنجا که ساواک اصفهان مسئولیت کنترل فعالیتهای سیاسی اجتماعی همه افرادی که به نحوی با رژیم مخالف بودند را عهدهدار بود ، لذا مأمورین آموزش دیده آن باید تمامی حرکتهای آنها را تحت مراقبت و نظارت دقیق خود قرار داده و از کم و کیف و جزئیات آن گزارشهای دقیق و منطبق با واقعیات تهیه میکردند . دستاورد آن وظایف ضمن پیشبرد اهداف ساواک در آن مقطع ، موجب پیدایش اسنادی شد که امروز در دسترس پژوهشگران قرار گرفته و یکی از مهمترین منابع پژوهش در تاریخ معاصر ایران را تشکیل میدهند و محتویات استاد و گزارشهای ساواک پیرامون نهضت امام خمینی – که بزرگترین حادثه سیاسی شکل گرفته شده در طول تاریخ پیدایش ساواک است – دقیق و گویا هستند که به صورت گزارشهای روزانه متعدد از یک حادثه تهیه شدهاند . از آنجا که دیدگاه حاکم بر آنها خصوصاً در مقام قضاوت ، همان نظر و تحلیل رژیم پهلوی از رخدادها میباشد ، ضرورت دارد در کنار این اسناد مدارک اعلامیههای شخصیتها و رهبران محلی نهضت را هم مورد بررسی قرار داد تا نتایجی جامعتر حاصل گردد .
اسناد ساواک پیرامون ساواک مواضع آیتالله آقا حسین خادمی (3) در رخدادهای مقارن نهضت امام خمینی – مرحله نخست انقلاب اسلامی – در اصفهان ، متعدد و از کمیت قابل ملاحظهای برخوردار میباشند . در طول حدود چهار سال عمر نهضت – از درگذشت آیتالله بروجردی (ره) در 1340 ش تا تبعید امام خمینی در 1343 – سیر کمی اسناد روند صعودی دارند و هر چه به حوادث خرداد 1342 و متعاقب آن به تبعید امام در آبان 1343 نزدیکتر میشود و حدوداً 150 برگه سند و گزارشها و دستورهای ساواک بیشتر جنبه عملیاتی پیدا میکنند .
با این توصیف ، این اسناد مواد لازم را جهت بازسازی دوره مورد مطالعه در اختیار محقق قرار میدهد .
ساواک اصفهان مقارن نهضت امام خمینی با دو کانون مقاومت در استان مواجه بود . یکی حوزه علمیه اصفهان که مقتدر و فعال بود و دیگری روحانیت نجفآباد که پر تلاش در نهضت امام خمینی حضور داشتند . از آنجا که رهبری مجموعه فعالیت سیاسی استان با حوزه علمیه پر سابقه اصفهان به مدیریت آیتالله خادمی بود . [اسناد ساواک ، 5 /10 /42] ساواک اصفهان بیشترین تلاش خود را متوجه آیتالله خادمی و اطرافیان وی مینمود . توجه ویژه ساواک به کنترل امور ع به فراخور حال و شرایط اجتماعی ، حساب شده و تابع ضوابطی خاص بود . از مطالعه اسناد موجود چنین برمیآید که در بدو امر ساواک اقدام به کنترل غیرمستقیم و نظارت بر فعالیت خادمی و افراد مرتبط با وی نموده و جلسات عزاداری و روضعهخوانیها [اسناد ساواک ، 14 /3 /42] کاملاً توسط عامل آشکار و پنهان ساواک تحت نظر قرار داشته است .
در مرحله دوم که ساواک علناً وارد به صحنهای میشد ، اقدام به ممانعت از صدور و چاپ اعلامیهها [اسناد ساواک ، 26 /2 /44] کمتر مسیر ورود اطالعیههای خارج از توزیع آنها در اماکن مورد نظر میکرد [اسناد ساواک ، 17 /7 /44] و حتی در مواردی اسناد حاکی از ممانعت ساواک از فعالیت پژوهشی معمول – انتشار تألیفات آیتالله خادمی است . [اسناد ساواک ، 26 /6 /43]
مرحله سوم مواجهه ساواک با آیتالله خادمی شامل جلوگیری از ایشان و همفکرانش از ارتکاب آنچه که خلاف میپنداشتند بوده است . اسناد گزارش میدهند که مسئولین محلی و حتی پاکروان رئیس وقت ساواک کل کشور با آیتالله خادمی ملاقات نموده و دیدگاههای خود و مطالب لازم را گوشزد نموده است . [اسناد ساواک ، 5 /8 /42] و یا از طریق احضار ایشان به ساواک ، اخذ تعهد مبنی بر عدم انجام فعالیت سیاسی [اسناد ساواک ، 28 /1 /39] و حتی ورود به بیت ایشان به منظور بازرسی و کشف مدارک و ارتباطات آیتالله خادمی مترصد کنترل فعالیت یا محدود کردن وی بودهاند . [اسناد ساواک ، 21 /1 /61]
چهارمین مرحلة مواجهه ساواک با آیتالله خادمی شامل اعمال خشونت و برخورد بدون مماشات بوده است . اسناد گزارش میدهند که چون ساواک از اعمال ترفندهایی مانند نظارت ، کنترل ، تذکر ، مذاکره و سعی در تهدید و تطمیع ایشان و اطرافیانش ، نتیجه قابل ملاحظهای کسب ننمود ، بیمهابا با انقلابیون برخورد سخت خیابانی کرد و از به کار گرفتن اسلحه علیه آنها خودداری ننمود. [اسناد ساواک ، 1 /3 /43] و از پروندهسازی برای آیتالله خادمی و معرفی ایشان به دادگاه نظامی ابا نداشت . [اسناد ساواک ، 21 /1 /44] در نگاهی کلی به اسناد میتوان نتیجه گرفت که اصولاً ساواک فضایی جهت فعالیت سیاسی روحانیت اصفهان قائل نبوده و عملاً در پی آن بوده است که به هیچ وجه اجازه ندهد ایشان از محدوده مسائل شرعی و دینی خارج شده و به امور سیاسی بپردازند . در صورت احتمال وقوع چنین امری ، اقدام به اخذ تعهد و الزام روحانیون به عدم ورود به مسائل سیاسی نموده است . [اسناد ساواک ، 15 /1- /43]
دیدگاه سیاسی آیتالله خادمی در اسناد
به نظر میرسد با عنایت به تلاش در خور توجه و غیر قابل انکار آیتالله خادمی در نهضت امام خمینی و نقش ویژهای که ایشان در قیام داشتهاند ، انطباق مواضع سیاسی و اجرایی ایشان با اقدامات امام خمینی ، حاکی از وحدت نسبی در دیدگاهها و امور نظری نهضت باشد . اسناد دیدگاه ایشان را در خصوص منشاء مدیریت جامعه ایرانی مقارن نهضت امام خمینی در اوایل دهه چهل چنین نمایانده است : دین «به منظور حکومت جهانی پیریزی گردیده ... بر کلیه شئون ، مقررات به خصوص برای همیشه مقرر داشته ... صلاحیت اشخاص را در امر حکومت در چهارچوبه علم و تقوی و فضیلت منحصر کرده است .» [اسناد ساواک ، بیتا] لذا در این نظریه ، حکومت مختص به خداوند است و مرزهای آن همه بخشهای زندگی فردی و اجتماعی انسان است و امام معصوم متکفل آن میباشد . [اسناد ساواک ، 11 /2 /43] در تبیین این سؤال که چه مرجعی حق تصدی آن را دارد ؟ در اعلامیهای که پس از دستگیری امام در سال 42 منتشر نمود ، مینویسد : «در زمان غیبت کبری حضرت ولیعصر (عج) علمای اعلام و مرجع تقلید سمت نیابت عامه آن حضرت را دارا و بر مسلمین واجب است از آنان تقلید و به قول آنها عمل نمایند . عمل به فتوای مراجع تقلید عمل به فرمایش امام زمان علیهالسلام و رد بر آنها در حکم رد بر امام و پیغمبر و خداست و در حد شرک و کفر است .» [اسناد ساواک ، 2 /5 /42] اما با توجه به جمیع شرایط اجتماعی و حدود آمادگی مردم و حدود تبیین ابعاد اجتماعی دین که در آن زمان امکان تحقق همه آن دیدگاهها وجود نداشت ، آیتالله خادمی به تبعیت از امام خمینی در جهت مبارزه با حکومت پهلوی ، فقدان مشروطیت و عدم اجرای قانون اساسی آن را مطرح نمود . زیرا رژیم منشاء مشروعیت و فلسفه وجودی حکومت خود را از آن میگرفت . لذا جهت افشاء ماهیت رژیم به کرات خواهان استقرار مشروطیت در کشور و اجرای دقیق قانون اساسی آن شد . [اسناد ساواک ، 2 /5 /42] عدم وجود آزادی مورد ادعای رژیم که قاعدتاً میبایست در عرصههایی چون انتخابات مجلس شورای ملی نیز بروز نماید ، به عنوان نقطه ضعف سیستم مطرح نمود . [اسناد ساواک ، 31 /5 /42] اشتغال گسترده وی به امور سیاسی باعث نشد تا از مسائل فرهنگی اجتماعی زمان خویش غفلت کند . از حمله اولین اسنادی که از آیتالله خادمی در دست است و تاریخ اواسط سال 1338 ش را داراست ، حکایت از آن دارد که آیتالله خادمی نسبت به انحراف فرهنگی و رسوخ فرهنگ غربی از طریق اجرای مراسم جشنهای مبتذل و مختلط دختر و پسر در آموزش و پرورش استان احساس خطر نموده و مصرانه خواهان قطع دست عوامل آن از عرصه تعلیم و تربیت جوانان شده است . [اسناد ساواک ، 23 /5 /38] نتیجه عملی اعزام دانشجو به فرنگ توسط رژیم را دینفراموشی ، دین ستیزی و بی عفتی دانسته [اسناد ساواک ، 29 /1 /43] و در حالی که به شدت با بروز افکار غربگرایانه علیه نهاد خانواده در جراید مبارزه میکرد ، [اسناد ساواک ، 24 /3 /43] از جمله بانیان مؤثر توسعه آموزش و پرورش نوین و صحیح و مردمی در استان بود [اسناد ساواک ، 26 /2 /43] و اقداماتش در این زمینه مورد تأیید و تشویق امام خمینی قرار گرفته است . [اسناد ساواک ، 2 /5 /43]
اهداف آیتالله خادمی از مبارزه
بر اساس محتوای اسناد به جای مانده از ساواک ، خادمی با توجه به موقعیت و جایگاه ویژهای که داشته است ، جهت تحقق اهدافی خاص وارد به عرصه اصلاحات سیاسی اجتماعی اوایل دهه چهل شده است . از جمله مهمترین آنها مساعد کردن زمینة اجرای دستورها و احکام دینی بوده است . ایشان در اطلاعیهای که در ضرورت آزادی امام پس از قیام 15 خرداد 42 صادر نموده آورده است : «آیات عظام از اقدامات خود مقصد و منظوری جز اجزای احکام دین و سنن حضرت سیدالمرسلین و مصالح برادران مسلمان خود نداشته و ندارد .» اسناد ساواک ، 25 /4 /42] و در اطلاعیهای که یک روز پس از شروع قیام 15 خرداد منتشر ساخت ، هدف را «دفاع از حریم اسلام و مسلمین» [اسناد ساواک ، 16 /3 /43] م کرد و در جای دیگر با صراحت هدف را مساعد کردن زمینه جهت استقرار حکومت دینی دانست . [اسناد ساواک ، 2 /5 /42] غیر از اهداف اساسی فوق ، اسناد اهداف فرعی سیاسی اجتماعی و اجرای قانون اساسی به ویژه اصل دوم متمّم قانون اساسی مشروطه [اسناد ساواک ، 31 /5 /42] را نشان میدهد .
موقعیت آیتالله خادمی در نهضت
سنجش درست نقش خادمی در نهضت امام خمینی مستلزم بررسی موقعیت و جایگاه وی در نهضت حوزههای علمیه و افکار عمومی مردم اصفهان در اسناد ساواک میباشد . صرف نظر از آن دسته مدارکی که محصول اوقات عصبانیت ساواک بوده یا طبق برنامهای از پیش طراحی شده ، در ترور شخصیت و تحقیر آیتالله خادمی به عنوان یکی از روحانیون طراز اول حوزه علمیه اصفهان یاد شده است . [اسناد ساواک ، 2 /4 /42] ذیل بسیاری از اعلامیههای مشترکی که علما اصفهان به مناسبتهای مختلف منتشر نمودهاند ، تقدم نام آیتالله خادمی بر سایر علما مشهود است . [اسناد ساواک ، 12 /41] نزد علما شهرهای قم و عتبات و سایر مراکز دیگر و علمی تشیع از موقع و جایگاه رهبری حوزه علمیه اصفهان آیتالله خادمی طرف مکاتبه بوده است . [اسناد ساواک ، 27 /4 /42] از اسناد ساواک چنین برمیآید که وی از بدو نهضت با بیت و دستگاه رهبری امام خمینی در قم مرتبط بوده و مورد تأیید امام خمینی قرار داشته و در مرحله نخست نهضت به عنوان نماینده ایشان در اصفهان عمل میکرده و اجازه اخذ وجوهات از طرف ایشان داشته است . [اسناد ساواک ، 16 /2 /43] در مبارزات سیاسی نیز جایگاه رهبری مردم و روحانیون هوادار امام خمینی در اصفهان را دارا بود [اسناد ساواک ، 15 /10 /42] تا جایی که با توجه به حمایتهای مردمی از وی ، ساواک سعی کرد حتیالمقدور علناً رو در روی آیتالله خادمی قرار نگیرد . [اسناد ساواک ، 18 /1 /43] بدون تأیید و تصویب وی از سوی حوزه علمیه اصفهان اعلامیهای منتشر نمیشده است. [اسناد ساواک ، 5 /10 /42] خصوصاً پس از تبعید رهبری نهضت به ترکیه و تنگتر شدن فضای مبارزه ، پایداری و رهبری آیتالله خادمی بیشتر از گذشته نمایان گشت . [اسناد ساواک ، 21 /1 /44]
از جمله گستردهترین موضوعاتی که در اسناد ساواک منطقه اصفهان پیرامون آیتالله خادمی قابل بررسی است ، شناخت همراهان و همفکران وی در اصفهان در خلال مرحله اول نهضت امام خمینی میباشد . در این زمینه با توجه به فراوانی اسناد ، شناخت همراهان و همفکران وی در اصفهان در خلال مرحله نهضت امام خمینی میباشد . در این زمینه با توجه به فراوانی اسناد ، به ناچار باید اقدام به دستهبندی آنها بر اساس ارتباط با اقشار مختلف اجتماعی کرد . روحانیون سرشناس فعالی در طول نهضت و اوقات سخت آن در اصفهان با مقاصد و خواستههای خادمی همراه بوده و نام و امضای ایشان ذیل اعلامیهها و نامههای مشترک قید شده ، کم نمیباشند . مجتهدین و بزرگانی چون : محمدباقر زند کرمانی ، ارباب ، ابوالحسن موسوی شمسآبادی ، اردکانی ، عبدالحسین طیب ، حسینعلی منتظری ، سید محمدرضا شفتی ، مجدالدین نجفی ، مرتضی دهکردی ، محمد احمدآبادی ، ابطحیها ، مهدی مظاهری ، ادیب ، روضاتی ، حسن عطایی ، عبدالجواد کلباسی [اسناد ساواک ، 12 /41] و گروه زیادی از دیگر روحانیون فعال به فراخور اوضاع زمان در کنار ایشان قرار داشتهاند (4). طبیعی بود که اجرای منویات نهضت ، رهبری و سیاستگزاری آن در منطقه حساس اصفهان در میان جمع گسترده روحانیون انکانپذیر نباشد ، لذا تشکیل «هیأت علمای» اصفهان به صورت کاملاً سری ضرورت پیدا کرد و نه نفر اعضای آن عبارت بودند از آقایان : حسین خادمی ، ابوالحسن شمسآبادی ، سید علی ابطحی ، محمد روضاتی، باقر رجایی ، جمالالدین سدهی ، عبدالحسین طیب ، مهدی نجفی و ابوالفضل نجفی ، [اسناد ساواک ، 2 /4 /43] در جریان سازماندهی مراسم عاشورای 42 و نهضت 15 خرداد ، آقایان اردکانی و زند کرمانی در کنار آیتالله خادمی نقش محوری داشتهاند . [اسناد ساواک ، 24 /4 /42] در غیر قشر روحانیت نام آقایان : انصاری ، افضل ، کلاهدوزان ، کوپایی ، کازرونیها ، رجالیها و برهانیها بیش از سایرین به چشم میخورد . [اسناد ساواک ، بیتا] در این میان نقش و حضور دانشگاهیان – محمد غرضی دانشجوی دانشکده فنی تهران و مسعود اسماعیل خانیان دانشجوی دانشگاه شیراز – در کنار آیتالله خادمی و همراهی با او در تحقق آرمانهای نهضت امام در خور توجه بوده است . [اسناد ساواک ، بیتا] باید توجه داشت که علیرغم وجود یاران و همفکران متعدد و متنوع ، آیتالله خادمی هیچ گاه در احزاب عضویت نداشت . [اسناد ساواک ، 10 /5 /42] به آن دسته از احزاب که نزدیکی بیشتری با آرمانها و اهداف نهضت امام خمینی داشتند کمک مالی نموده و در مواقع ضروری از همکاری با آنها دریغ نورزیده است . [اسناد ساواک ، بیتا] در آن زمان همکاریهای آیتالله خادمی به نهضت آزادی و کمک به انجمن اسلامی دانشآموزان اصفهان و کمک به تشکیل انجمن بانوان مسلمان مرحومه بانو امین شایان توجه است . [اسناد ساواک ، 25 /3 /43 و 5 /10 /42 و بیتا]
روابط و محدودیتهای آیتالله خادمی در نهضت :
از جمله ویژگیهایی که به صورت مستقیم بر گستردگی و چگونگی فعالیتهای آیتالله خادمی در محله نهضت انقلاب اسلامی تأثیر گذاشته است ، دو عامل روابط و محدودیتهای وی در خلال نهضت میباشد . اسناد گزارش میدهند که یکی از عواملی که نقش رهبری منطقهای ایشان را استحکام بخشید ، روابط خاص آیتالله خادمی با امام خمینی در طول نهضت بوده است . [اسناد ساواک ، 1 /5 /44] ارتباط سیاسی و علمی نزدیک با علما و مراجع تقلید قم مانند آیات : مرعشی نجفی و شریعتمداری و در عتبات خویی ، و در مشهد میلانی و قمی و اغلب علمای کربلا و نجف اشرف و تبریز و شیراز برای آیتالله خادمی زمینه مناسبی را اتخاذ نمود تا اصفهان و حوزه علمیه آن به پایگاه قوی در مرکز و جنوب کشور ، برای نهضت امام خمینی تبدیل شود و زمینهساز بوز حوادث بعدی در شکلگیری مراحل دیر انقلاب اسلامی شود . گذشته از این ارتباطات ، حساسیت نشان داد آیتالله خادمی نسبت به امور مردم تیز شایان توجه است . از لابلای اسناد ساواک چنین استنباط میشود که وی همه تلاش خود را دفاع از مردم در مقابل تهاجم فرهنگ غربی به نوامیس و فرهنگ خودی و مقابله با ترویج اباحهگری مسئولین غربزده امور فرهنگی کشور به کار گرفته [اسناد ساواک ، 23 /5 /38] و علت مداخله خود در امور را حفظ مصالح مسلمانان بیان کرده است . [اسناد ساواک ، 25 /4 /42] وی بیشترین ارتباط را با تودههای مردم داشته و صرف نظر از روابط مستمر و عمیق با مردم حاضر در مساجد و بازار ، با کارگران کارخانه اصفهان [اسناد ساواک ، بیتا] و نمایندگان اصناف مختلف شهر نیز به صورت منظم در امور سیاسی و نهضت ارتباط داشته است . [اسناد ساواک ، بیتا] لذا اسناد ساواک دائم ضمن تذکر استقبال مردم از مبارزات روحانیت [اسناد ساواک ، 20 /3 /43] و تبعیت مردم اصفهان از خواستههای آیتالله خادمی ، از گسترش وجهة مردمی او در خلال مبارزات مردم اصفهان در نهضت امام خمینی سخن به میان آورده است . [اسناد ساواک ، 5 /10 /42]
نکته دیگر که جا دارد در بحث روابط و محدودیتهای ایتالله خادمی به آن توجه شود ، موضوع مکانهایی است که در اصفهان کانون مبارزه نهضت امام خمینی بودهاند . از آنجا که دین و روحانیت محور اصلی مبارزات نهضت بود ، طبعاً مکانهایی که محل تجمع و اعتراض مردم بودند، بیشتر مدارس علمیه و مساجد بزرگ شهر را شامل میشد . مدارسی چون مدرسه صدر بازار [اسناد ساواک ، 19 /11 /37] مدرسه صدر خواجو [اسناد ساواک ، 5 /10 /42] مدرسه چهارباغ یا مدرسه سلطانی [اسناد ساواک ، 20 /3 /43] و از میان مساجد ، مسجد نو بازار [اسناد ساواک ، 13 /7 /42] مسجد سید و مسجد شاه – مسجد امام خمینی فعلی – [اسناد ساواک ، 31 /2 /43] و بسیاری از مساجد دیگر پایگاه نهضت بودند . یکی از مهمترین اماکنی که نقش محوری تعیین کننده ارتباط با روحانیت و تأثیر انکارناپذیرش بر اوضاع اقتصادی و سیاسی شهر و مردم ، آن را تبدیل به کانون همه حرکتهای سیاسی کرده بود . جاهایی چون مجالس روضه و عزاداری و تکیهها [اسناد ساواک ، 2 /3 /43] کارخانهها و مراکز صنعتی [اسناد ساواک ، بیتا] و بیت علما بودند که [اسناد ساواک ، 2 /4 /43] پایگاه مبارزات مردم اصفهان را در نهضت امام خمینی تشکیل میدادهاند .
بر خلاف همه مقدورات و امکانات ارتباطی آیتاله خادمی که زمینه بسیار مساعدی را برای وی در فعالیت سیاسی ایجاد کرده بود ، محدودیتهایی نیز وجود داشت که تأثیر منفی بر کمیت و کیفیت مبارزاتی ایشان در اصفهان داشته است . ساواک که به عنوان مهمترین ابزار کنترل اجتماعی رژیم بر همة تلاشهای بزرگ و کوچک سیاسی نظارت داشت ، نمیتوانست نسبت به نهضت امام خمینی و سیر آن در اقصی نقاط کشور بی تفاوت باشد . لذا تا آنجا که امکان داشت علیه آیتالله خادمی و فعالیتهای او اعمال کنترل و مراقبت مینمود [اسناد ساواک ، 8 /1 /43] و به منظور اخلال در ارتباطات یارانش اقدام به کنترل و سانسور نامهها و مرسولات وی کرد . [اسناد ساواک ، 22 /1 /44] با اقداماتی چون ممنوعالمنبر کردن [اسناد ساواک ، 15 /1 /43] و ممانعت از خروج ایشان از کشور حتی جهت برگزاری مراسم حج [اسناد ساواک ، 13 /12 /44] و اقدام به تهدید و ارعاب او و همراهانش [اسناد ساواک ، 2 /3 /43] سعی در جلوگیری از به ثمر رسیدن نهضت و توقف آن در اصفهان داشتند و چون انجام چنین روشهایی مؤثر واقع نشد ، به اقداماتی چون معرفی آیتالله خادمی به دادگاه و درخواست محبوس کردن ایشان روی آوردند . بدیهی است که اجرای چنین سیاستهایی تأثیر نامطلوب و محدود کننده بر تلاشهای سیاسی آیتالله خادمی به عمل میگذاشت . اما نباید تصور کرد که این محدودیت صرفاً از سوی ساواک و رژیم علیه آیتالله خادمی به عمل میآمد . بلکه جو سیاسی خاص حاکم بر بخشی از روحانیون در مقابله با رهبری آیتالله خادمی و بی توجهی گروهی دیگر به جنبههای اجتماعی و سیاسی اسلام [اسناد ساواک ، 5 /2 /43] محدودیتی گستردهتر را بر فعالیتهای روحانیون مخالف رژیم تحمیل میکرد . چیزی ک انتظارات ساواک را میتوانست برآورده کند .
شیوه برخورد ساواک با تلاشهای سیاسی آیتالله خادمی
با توجه به موقعیت ویژه آیتالله خادمی و ارتباط وی با نهضت امام خمینی و به موازات بروز شدت و ضعف در قیام ، ساواک نسبت به فعالیت سیاسی آیتالله خادمی نیز حساسیت نشان میداده و با دقت فراوان حرکات ایشان را تحت نظر قرار داده است . در نگاهی کلی به شیوه مواجهه ساواک با ایشان میتوان نتیجه گرفت که موضع این سازمان از مرحله کنترل نامحسوس آغاز شده و به موازات رشد نهضت امام و خطرات جدی که میتوانست برای رژیم ایران در بر داشته باشد ، در اصفهان علیه آیتالله خادمی شدت گرفته و پس از تبعید امام به ترکیه سختگیری و اعمال خشونت آن به اوج خود رسیده است . نحوه برخورد ساواک در این فرایند از ماهیتهای متفاوتی برخوردار بوده است .
الف – تلاش ساواک در زمینه اعمال روابط اداری و کاری توأم با سازش و ملایمت با آیتالله خادمی [اسناد ساواک ، فروردین 43] با هدف جلب اعتماد و فریب بعضی ، برای رسوخ در روحانیت به منظور کسب اطلاعات هر چه بیشتر از فعالیت سیاسی ایشان و همفکرانش و جلوگیری از اقدامات سیاسی وی یا هدایت نمودن آنها در جهت مورد نظر خود بوده است . ساواک جهت نیل به این بخش از اهداف خود علرغم بهرهگیری از روشهایی چون «تماس مستقیم با ایشان و استدلال دیدگاه و اهداف خود ، [اسناد ساواک ، 24 /5 /42] عدم ابراز حساسیت ظاهری بر برخی از اقدامات سیاسی صورت گرفته» ، [اسناد ساواک ، فروردین 43] دادن تذکرات ظاهراً دلسوزانه و کنترل نامحسوس و ارتباطهای آیتالله خادمی [اسناد ساواک ، 6 /3 /43] و ... موفق به مهار اقدامات ایشان نگردید .
ب – دیگر شیوهای که ساواک در مواجهه با آیتالله خادمی به منظور کنترل فعالیتهای سیاسی وی در مرحله نخست انقلاب اسلامی بهره برده و به صورت گسترده از آن استفاده کرده است ، به کار گیری حربه ترور شخصیت علمی و سیاسی آیتالله خادمی بوده است . این بخش از اقدامات ساواک با هدف کوچک و کم اثر نمایاندن فعالیتهای سیاسی وی و مبارزه غیرمستقیم با نفوذ و پایگاه قوی و محکم وی و روابط او با مردم بوده است . در اسنادی ، آیتالله خادمی را از جمله روحانیون درجه دوم و سوم اصفهان خوانده و دیگران را مطرح میکند [اسناد ساواک ، 26 /6 /42] و در جای دیگر بر خلاف مقام و موقعیت فقهی و حوزوی ایشان که در سایر اسناد آشکار شده از وی با عناوین سبکی چون : شیخ حسین آیتالله خادمی [اسناد ساواک ، 4 /1 /44] یاد شده و فعالیتهای سیاسی وی را «شیطنت» معرفی کرده است . [اسناد ساواک ، 5 /10 /42] دیگر اسناد حکایت از ان دارند که ساواک جهت از میدان بیرون کردن رقیب و مهار فعالیتهایش او را واعظی بدون معلومات که قصد سوءاستفاده از مردم جهت ارتقای موقعیت شخصی دارد ، خوانده است [اسناد ساواک ، 14 /10 /38] ساواک در زمینه ترور شخصیت مخالفین خود پا را فراتر گذاشته و با ورود به مباحث ارزشی و دینی ، آیتالله خادمی را به دلیل دخالت در مسائل سیاسی روحانینما معرفی نموده است! [اسناد ساواک ، بیتا]
ج – رایجترین شیوه رفتاری که ساواک پس از اعمال روشهای پیش گفته علیه مخالفین به ویژه آیتالله خادمی به کار بسته و بیشترین حجم اسناد را هم به خود اختصاص داده ، شیوه اجرایی برخورد علنی با نامبرده بوده است . اسناد مینمایانند که روش برخورد علنی ساواک نیز بسته به موقعیت طرف مقابل ، اهمیت موضوع و رخدادها ، حدود حضور و آمادگی مردم در صحنه ها ع انعطافپذیر بوده است . لذا در جایی به ناچار در برخوردها رعایت حدود میشد و رفتاری نسبتاً احترامآمیز و پرهیز از درگیری مستقیم توأم با خشونت به منظور مهار فعالیت آیتالله خادمی از خود بروز میداد . بدیهی است که انجام این امر نباید سیاست اجرایی و اعتقاد ساواک به آن تلقی شود ، بلکه ضوابط و الزامات اجتماعی او را به اعمال شیوعههایی با ماهیت محافظهکارانه مینموده است . [اسناد ساواک ، 6 /3 /43] قرائن نشان میدهند که بر خلاف عدم اعتقاد ساواک به چنین شیوهای ، هر گاه آن را به کار بسته و به اخذ تعهد ، تماس تلفنی و حضوری ، اعمال فشارها و محدودیت جزئی آیتالله خادمی بسنده نموده [اسناد ساواک ، 2 /5 /42] و اقدام به تطمیع برخی اطرافیان وی کرده است [اسناد ساواک ، 16 /1 /43] بیشتر به نتیجه رسیده تا آن زمان که اقدام به تطمیع برخی اطرافیان میکرده است . [اسناد ساواک ، 16 /1 /43] و یا اینکه اقدام به برخورد سخت خشونتآمیز با ایشان نموده است . [اسناد ساواک ، 24 /1 /44] البته ساواک موفق نشد از طریق اتخاذ روش ملایم و مماشات با مخالفین رژیم پهلوی به هدف خود برسد . لذا به موازات عدم توفیق در مهار آیتالله خادمی به اتحاذ شیوه خشونت و تهدید و ارعاب و محاکمه [اسناد ساواک ، 28 /1 /44] و تبعید یاران وی [اسناد ساواک ، 10 /6 /43] و دستور صریح به دستگیری آیتالله خادمی سوق پیدا کرده است . [اسناد ساواک ، 2 /2 /44] از مطالعه اسناد بر میآید که با گذشت زمان و وقوع رخدادهای نهضت ، ساواک در شیوههای اجرایی خود بیشتر به سختگیری و بخورد قاطع علنی با جریانهای مخالف خود روی آورده و به تدریج از اعمال تعقل در رفتار اجرای سیاستهای اجرایی خود فاصله گرفته است . [اسناد ساواک ، 9 /2 /44] تا جایی که به کارگیری شکنجه و اعمال خشونت علیه مردم و رهبران دینی آنها سیاست اجرایی رایج در ساواک گردید .
تلاشها
روش مبارزه – نخستین بار که فعالیتهای سیاسی اجتماعی آیتالله خادمی در اسناد ساواک ثبت گردیده ، تاریخ 1338 ﻫ . ش را دارا است . – یعنی اولین سال تأسیس ساواک در اصفهان – و از آن زمان تا تبعید امام خمینی از ترکیه به عراق – 1344 ﻫ . ش – که عملاً مرحله نخست انقلاب اسلامی به پایان رسید و دوران فترت آغاز گشت ، وی در نهضت امام خمینی پر تلاش و با انگیزه ظاهر گشته است . این تلاشها که حجم زیادی از اسناد ساواک تازه تأسیس را به خود اختصاص داده ، میسر نشد مگر به بهرهگیری آیتالله خادمی از روشهای متنوع مبارزاتی که شناخت آنها نقش ایشان را در نهضت شفافتر مینمایاند .
از آنجا که در هنگامة مبارزات ، حساس ننمودن رژیم ، امکان تحرک سیاسی را برای مبارزین بیشتر ایجاد مینمود ، آیتالله خادمی سعی داشت در حد توان در موارد و مسائلی که امکانپذیر است ، با دستگاههای ذیربط رژیم هماهنگی لازم را به عمل آورد و اصل تقیه را ملاک عمل قرار دهند . [اسناد ساواک ، 14 /3 /42] و در مواردی که هماهنگی به مصلحت نهضت نبود و ناکارآمد میگردید، مبارزه منفی و بایکوت رژیم حربهای مناسب جهت اجرای مقاصد بود و بارها در طول رخدادهای نهضت از آن استفاده برد . (اسناد ساواک ، 4 /8 /43] به عنوان نمونه میتوان از بی اعتنایی ایشان به احضار مکررش توسط ساواک و عدم شرکت در جلساتی که موجب تقویت موقعیت رژیم میشد [اسناد ساواک ، 28 /1 /39] نام برد . در بررسی و تحلیل شیوه مبارزاتی ایتالله خادمی نباید اعتقاد و اتکای ایشان و اطرافیان وی را به تشکیلات که بارها ساواک را پشت سر خود گذاشت ، نادیده انگاشت . ساواک پس از اجرای اهداف مورد نظر وی از به وقوع پیوستن حوادث باخبر شد . [اسناد ساواک ، بیتا] غافلگیر شدن مکرر ساواک در رخدادهای نهضت در اصفهان خود حکایت از سرعت عمل و فعالیت تشکیلاتی انقلابیون و رهبری جنبش در اصفهان دارد . آنچه در شناخت روش مبارزه آیتالله خادمی جالب و در نوع خود کم نظیر است ، بهره بردن ایشان از اصل حمله به رژیم از پایگاههای فرهنگی و سیاسی آن است . این امر بارها با سخن گفتن وی از ضرورت اجرای قانون اساسی مشروطه در کشور و احیاء رژیم مشروطه به جای رژیم استبدادی موجود و به رخ کشیدن کاستیهای موجود در ارکان حاکمیت ، تحقق یافت . [اسناد ساواک ، 31 /5 /42] حتی در مواردی با استناد به سنن و متون ملی چون نامه اردشیر بابکان و بیان تعارض رژیم پهلوی با نقاط قوت آن نامه ، تظاهرات ملیگرایانه دولت – که در مقابل اسلامیت ابراز مینمود – و فریبکاری آن را در ابراز احساسات ملیگرایانه افشا نمود . [اسناد ساواک ، 25 /4 /42] و چون از چنین شیوههایی – که تماماً برای تحقق سریع و صحیح اهداف اصلی به کار گرفته میشد . – طرفی نمیبست ، به کار بستن روش قاطعیت و صراحت در مبارزه [اسناد ساواک، 16 /1 /43] و برخورد علنی با رژیم پهلوی سرلوحه عمل وی قرار گرفته و هرگز خود را ملزم به رعایت حدود حاکمیت رژیم نمیدانسته است . [اسناد ساواک ، 20 /3 /43] او با صراحت از نهضت امام خمینی حمایت مینمود و افکار و اندیشه ایشان را نشر میداد . [اسناد ساواک ، 26 /10 /42]
اسناد گزارش میدهند که چون شرایط ایجاب میکرد ، با صراحت غیر قانونی بودن رژیم را به دلیل عدم اجرای قانون اساسی و تعطیل بودن مجلس شورا و فردی بودن حکومت را به اطلاع عموم میرساند [اسناد ساواک ، 2 /5 /42 و 31 /5 /42] و ساواک را با همه هراسانگیز بودنش به چیزی نمیگرفت [اسناد ساواک ، 19 /11 /38] و پس از تبعید امام با صراحت با رژیم برخورد کرد . [اسناد ساواک ، 21 /1 /44]
بازتاب تلاشها در اسناد
اگر اسناد ساواک ملاک بررسی و تشخیص تلاشهای آیتالله خادمی در دوره اول انقلاب قرار گیرد ، دستاورد آن ، فعالیتهای متعدد و متنوعی است که به فراخور شرایط روز و حدود آمادگی مردم ، از خود بروز داده و در محورهای کلی زیر قابل دستهبندی است :
توجه به مسائل فرهنگی جامعه و اتخاذ موضع در قبال چنین رخدادهایی که غالباً ماهیت دین ستیزانه داشتهاند [اسناد ساواک ، 23 /5 /38] از جمله محورهای مد نظر آیتالله خادمی بوده است . توجه به امور علمی حوزههای دینی به ویژه در اصفهان و بعضاً در قم و ضرورت حفظ آن از آسیبهای پیرامونی ، حجم قابل ملاحظهای از تلاشهای ایشان را به خود اختصاص داده است . [اسناد ساواک ، 11 /44] فعالیتهای اجتماعی و اهتمام به حل معضلات آموزشی و دستگیری از مستمندان نیز از محورهای فعالیت شایان ذکر ایشان میباشد . [اسناد ساواک ، 26 /2 /43] اصلاح امور حکومتی و احیاء آزادیهای فردی و اجتماعی و مقابله با اقدامات مستبدانه حاکمیت چه در سطح استان یا کشور ، موضوعی بوده است که آیتالله خادمی را مکرراً به میدان تلاش کشانیده است . [اسناد ساواک ، 24 /3 /43] در نهایت مهمترین محور تلاشهای آیتالله خادمی را باید حضور فعال وی در نهضت امام خمینی و سعی در به ثمر رسانیدن انقلاب اسلامی دانست . تا جایی که به دلیل گستردگی این محور ، محتوای بیشتر اسناد ساواک به انعکاس و تحلیل آن اختصاص دارند . هر چند که اسناد موجود مؤید این واقعیت است که ایشان از سپیدهدم نهضت امام خمینی تا آنگاه که با تبعید رهبری قیام به عراق نخستین مرحله انقلاب اسلامی فروکش نمود ، از جمله رهبران محلی نهضت امام خمینی بوده است . [اسناد ساواک ، 22 /11 /42] و حفظ آمادگی عمومی جهت برگزاری مراسم محرم 42 که نقطه اوج نهضت امام خمینی بود [اسناد ساواک ، 16 /3 /42] و برگزاری راهپیمایی بزرگ 22 /3 /42 اصفهان در جریان قیام 15 خرداد ملت ایران [اسناد ساواک ، 16 /3 /42] از جمله اقدامات وی و سایر همفکرانش در حمایت از نهضت امام خمینی در سختترین و خونینترین مراحل آن بوده است .
با دستگیری رهبری نهضت و حوادث پس از قیام 15 خرداد و شایعه امکان آسیب رساندن رژیم به ایشان ، آیتالله خادمی از جمله علمایی بود که از اقصی نقاط کشور جهت حمایت از امام در اواخر تیر ماه 42 به تهران مهاجرت اعتراضآمیز نمود [اسناد ساواک ، 22 /4 /42] و با تأیید مقام مرجعیت امام که توسط وی و اعاظم روحانیت کشور صورت گرفت [اسناد ساواک ، 27 /4 /42] از سویی عرصه را بر رژیم در ارتکاب اقدامات خشونت بار علیه امام تنگ نمود و از سوی دیگر با اعلان حمایت از اقدامات و اهداف امام ، ایشان را در مبارزه تنها نگذاشت و نهایتاً رژیم مجبور به تبدیل حبس امام در زندان به حصر در منازل شخصی و آزادی عمل نسبی ایشان فراهم گردید . هر چند که آیتالله خادمی دائماً در سخنرانیها و اطلاعیههای خود رژیم را به خاطر عدم آزادی بی قید و شرط امام مورد اعتراض قرار داده بود . [اسناد ساواک ، 31 /5 /42] در جریان انتخابات بیست و یکمین مجلس شورای ملی که رژیم سعی داشت در برابر افکار عمومی دنیا – با استفاده از عدم آزادی و غیبت امام خمینی – تظاهر به دمکراسی و آزادسازی فضای سیاسی کشور کند ، آیتالله خادمی آشکارا خواستار تحریم انتخابات شد [اسناد ساواک ، 26 /6 /42] از جمله افراد مؤثری بود که در اعتراض به اصرار رژیم در برگزاری انتخابات ، بازار اصفهان و برخی مناطق اطراف را تعطیل نمود و اعتصاب عمومی راه انداخت [اسناد ساواک ، 13 /7 /42] این موفقیتها در میدانی چنان سخت و تنگ میسر و شدنی نبود مگر با استفاده گسترده آیتالله خادمی از شبکههای نیروهای انقلابی فعال در سطح منطقه اصفهان . [اسناد ساواک ، 5 /10 /42] بنا به اقرار ساواک این تلاشها نه تنها باعث تضعیف موقعیت ایتالله خادمی در میان مردم نشد ، بلکه بر وجهه مردمی او در اصفهان افزود . [اسناد ساواک ، 16 /1 /43]
با فرا رسیدن سال 1343 و بروز تغییر و تبدیل در سیاستهای داخلی رژیم ، حسنعلی منصور که به جای علم مأموریت تشکیل دولت و برخورد با نهضت را پیدا کرده بود ، جهت فریب افکار عمومی و مهار قیام ، اقدام به آزادی کامل امام خمینی نمود . اما با برگزاری مجالس جشنهای پیدرپی که به همین مناسبت در اغلب شهرهای کشور برپا شد ، این ترفند رژیم نقش بر آب گردید و آیتالله خادمی از جمله نخستین روحانیون صاحب نفوذ بود که به کرات مجالس جشن آزادی امام را در اصفهان برگزار کرد . [اسناد ساواک ، 30 /1 /43] هر چند که نباید فراموش نمود که وی فقط چند ساعت پس از آزادی امام خود را از اصفهان به قم رسانید و با ایشان دیدار کرد . [اسناد ساواک ، 30 /1 /43] و ضمن ابراز مسرت از این پیروزی ، هماهنگیهای لازم را در رهبری قیام در اصفهان با امام به عمل آورد . اهمیت حضور و تلاشهای آیتالله خادمی در نهضت تا آنجا بود که امام مستقیماً به وی تلگراف نمود تا مراتب دروغ را جهت تنویر افکار عمومی افشا نماید . [اسناد ساواک ، 30 /1 /43] و در تلگراف دیگری از حمایت آیتالله خادمی و تلاش روحانیت متعهد اصفهان در نهضت قدردانی نمود . [اسناد ساواک ، 29 /1 /43]
یکی از مهمترین تلاشهای آیتالله خادمی و روحانیت اصفهان در چند ماهه بین آزادی امام تا تبعید ایشان ، برگزاری راهپیمایی اعتراضآمیز در اصفهان به مناسبت اولین سالگرد قیام 15 خرداد 42 و کشتار مردم مسلمان در شهرهای مختلف بوده است . [اسناد ساواک ، 31 /2 /43] اهمیت این اقدام روحانیون اصفهان آنگاه روشنتر میشود که بدانیم در کمتر شهری اقدام مشابه آن صورت گرفته است .
حادثه اعطای مصونیت قضایی به آمریکاییان مقیم ایران که توسط دولت حسنعلی منصور و مجلس صورت گرفت و غرور و حیثیت دینی و ملی هر ایرانی را جریحهدار کرد ، امام خمینی را واداشت تا در راستای مبارزه اصولی خود قاطعانه در برابر آن بایستد و نهایتاً در اوج مظلومیت و کم توجهی برخی مراجع و اعاظم روحانی به خارج از کشور تبعید شد . در آن فضای یأسآلود و تاریک ، یکی از معدود روحانیون طراز اولی که در حمایت از امام از پای ننشست و مبارزه را در ایام پس از تبعید رهبری تداوم بخشید و جریان نهضت را در اصفهان گرم نگه داشت ، آیتالله خادمی بود . [اسناد ساواک ، 5 /10 /43] او با سایر علما و مراجع کشور ارتباط انقلابی خود را حفظ نمود [اسناد ساواک ، 9/ذیقعده /84] و محور مبارزات در منطقه اصفهان بود . [اسناد ساواک ، 23 /1 /44] در اولین نوروز که پس از تبعید امام ، با صراحت به عموم اعلام نمود به دلیل تبعید امام به ترکیه «ما امسال عید نداریم» [اسناد ساواک ، 2 /1 /44] و عید روحانیت را پس از لغو تبعید امام اعلام کرد . [اسناد ساواک ، 21 /1 /44] در اواسط اردیبهشت 44 با صراحت خواستار لغو تبعید امام و بازگشت ایشان به کشور شد . [اسناد ساواک ، 19 /2 /44] تغییر محل تبعید امام از ترکیه به عراق و ورود ایشان به نجف اشرف که در آن اوضاع و احوال پیروزی بزرگی برای نهضت محسوب میشد ، حادثه کوچکی نبود که آیتالله خادمی نسبت به آن عکسالعمل نشان ندهد . لذا بر خلاف سختگیریهای رژیم ، روند تغییر محل تبعید ایشان را در مهر ماه 1344 پی گرفت [اسناد ساواک ، 17 /7 /44] و ورود امام خمینی به نجف اشرف را تبریک گفت [اسناد ساواک ، 20 /7 /44] و پس از آن نیز ارتباط خود را با ایشان حفظ کرد . [اسناد ساواک ، 11 /44]
نتایج :
ساواک طبق مراحلی برنامهریزی شده در مراحلی متعدد همه فعالیتهای سیاسی اجتماعی مخالفین خود را مد نظر قرار داده و بنا به اقتضای زمان و بر اساس مصلحت و تشخیص خود با آنها برخورد کرده است و هر چه زمان بر ساواک گذشت ، در اجرای اقدامات خود از عقلانیت فاصله گرفته و به روشهای خشونتآمیز گرایش بیشتری پیدا کرده است . (5)
ساواک هیچ گونه محدودهای جهت محدود کردن فعالیت سیاسی روحانیون قائل نبوده و به خود حق داده تا هر گونه فعالیت سیاسی ایشان را غیر قانونی دانسته و مورد تعقیب قرار دهد . مواضع ساواک در قبال تلاشهای آیتالله خادمی متأثر از حدود رشد نهضت امام خمینی و تأثیرگذاری آیتالله خادمی محدودیتها و خشونتها را افزایش داده است و نهایتاً در اثر به میدان نیامدن برخی روحانیون و زود از میدان خارج شدن برخی دیگر ، موفق به مهار و سرکوب نهضت گردید.
ساواک جهت کنترل و کم اثر نمودن تلاشهای سیاسی مخالفین خود ضمن به کار بستن انواع روشهای محدود کننده ، اقدام به ترور شخصیت آنها در افکار عمومی نموده است .
در دیدگاه آیتالله خادمی در نهضت دو دسته اهداف بود : یکی اهداف فرعی و کوتاه مدت که بیشتر معطوف به اجرای نظام مشروطه و قانون اساسی آن و تأمین آزادیهای فردی و اجتماعی در کشور بود . دوم هدف اصلی و بلند مدت که اهم آنها شامل حاکمیت ضوابط و ارزشهای اسلامی جامعه به ویژه استقرار حکومت اسلامی در کشور میشد . آیتالله خادمی در مبارزه روشی انعطافپذیر داشت و با حفظ اصول ، منطبق با شرایط زمان و واقعیات اجتماعی متغیر بوده و آنچه در این تغییر و تحولات اصل شمرده شده ، تداوم نهضت امام خمینی بوده است .
آیتالله خادمی در کنار یارانش در اغلب رخدادهای نهضت امام خمینی نه تنها به عنوان یک مجتهد مردمی حضور فعال داشته ، بلکه استان اصفهان را به پایگاهی فعال جهت رشد و گسترش نهضت امام خمینی در سطح کشور تبدیل نموده است . این تلاشها صرفاً به حضور و مداخله در مسائل سیاسی محدود نشد ، بلکه در امور فرهنگی و اجتماعی به عنوان حامی مردم و فرهنگ ایشان ، نیز ادامه یافت .
پانویس:
1- عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان
2- در نگاهی جامع و کلی ، انقلاب اسلامی از تولد تا پیروزی سه مقطع و مرحله گذشته است . مرحله نخست از 1340 رحلت آیتالله بروجردی تا 1343 تبعید امام خمینی ، مرحله دوم که به دوره فترت مشهور است از سال 1344 آغاز و تا سال 1356 ادامه مییابد . مرحله سوم انقلاب از سال 1356 ، شروع حوادث انقلاب آغاز و در سال 1357 با فروپاشی نظام پادشاهی به پایان رسیده است .
3- آیتالله آقا حسین خادمی در سال 1319 ﻫ . ق ، 1280 ﻫ . ش در خانوادهای روحانی در اصفهان متولد شد . پس از سپری نمودن تحصیلات ابتدایی ، در حوزه علمیه اصفهان ادامه تحصیل داد سپس جهت تکمیل تحصیلات خود به نجف اشرف رفت . اساتید برجسته ایشان در عتبات آقایان : علامه نائینی و آیتالله آقا سید ابوالحسن اصفهانی بودند . پس از نیل به مقام اجتهاد به اصفهان بازگشت و تا سال 13364 ﻫ . ش که در سن 84 سالگی وفات یافت ، در حوزه علمیه اصفهان به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی اشتغال داشت . ایشان از جمله روحانیون برجسته اصفهان بود ه از ابتدای نهضت امام خمینی در سال 1341 تا پس از پیروزی انقلاب در عرصههای مختلف با انقلاب اسلامی همراهی داشته است.
4- ر.ک : اسناد ساواک ، 15 /10 /42 و 25 /4 /42 و 27 /4 /42
5- این پژوهش بر اساس اسناد ساواک از ابتدا کار ساواک تا اواسط سال 1344 ش صورت گرفته و بررسی مواضع و نقش آیتالله خادمی در سالها و حوادث بعدی فرصت دیگری را میطلبد .
منابع و مآخذ :
الف : منابع اصلی
اسناد منطقهای ساواک اصفهان از سال 1338 تا 1344
- توسط مرکز بررسی اسناد اطلاعات زیر چاپ میباشد .
ب : منابع فرعی
- فردوست ، حسین – 1370 ش – ظهور و سقوط سلطنت پهلوی – ج 1 .
- انتشارات اطلاعات – چاپ دوم – تهران .
- منصوری ، جواد – 1370 ش – تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد – مرکز اسناد انقلاب اسلامی – چاپ اول – تهران .
- گازیورسکی ، مارک – 1371 ش – سیاست خارجی آمریکا و شاه – ترجمه فاطمی ، فریدون – نشر مرکز – چاپ اول – تهران .
فصلنامه انقلاب اسلامی - پاييز و زمستان 1381 - شماره 7 و 8
تعداد بازدید: 5011