نویسنده: احمد ساجدی
کاپیتولاسیون (capitulation) واژهای است فرانسوی مشتق از کلمه capitulate که به معنای «پیمان طبقهبندی شده و مرتب شده» میباشد. کاپیتولاسیون در رم قدیم به پیمانها و عهده نامههائی اطلاق میشد که امپراطوران قبل از تاجگذاری، اجرای آن را با سوگند خود تضمین میکردند. در این پیمانها حقوق و مزایا و محدوده اختیارات امپراطوری تشریح شده بود.
امروزه کاپیتولاسیون به پیمانهائی گفته میشود که به بیگانگان حق برخورداری از برخی حقوق و مزایای اختصاصی را میبخشد. ریشه این اختیارات به فتوحاتی مربوط میشود که به اروپائیها پس از فتح قسطنطینه در قرن پانزدهم میلادی توانستند به نفع اتباع خود را از دولت عثمانی بگیرند. این اختیارات در 1535 به صورت معاهدهای میان فرانسوای دوم پادشاه فرانسه با سلیمان پاشا امپراطور عثمانی مکتوب شد. طبق این معاهده که بعداً بوسیله سلاطین دیگر تکمیل شد، فرانسویها موفق شدن اتباع خود را از قضاوت محاکم ترک معاف نموده و در داخل قلمرو عثمانی به محاکم خاصی که توسط فرانسویها برای این منظور تشکیل شده بود. مراجعه کنند. از آن پس کلمه کاپیتولاسیون با همان تلفظ فرانسوی رواج یافت و به شرائطی اطلاق گردید که برای بیگانگانه مقیم کشورهای دیگر حقوق ویژه و مصونیتهای قضائی قائل بوده است.
در ایران تا زمان انعقاد پیمان ترکمانچای میان ایران و روسیه (1828) هیچگونه معاهده کاپیتولاسیون میان دولتهای خارجی و حکومتهای مرکزی ایران به امضا نرسیده بود. البته قبل از این تاریخ، بیگانگان، زیاد به ایران رفت و آمد میکردند. آنان در مواردی موفق شدند که فرامینی از پادشاهان وقت ایران بدست آورند و در سایه آن آزادیها و مصونیتهائی برای خود کسب کنند.
کشور ایران نظر به موقعیت خاص جغرافیائی که داشته و دارد، همیشه مورد توجه بیگانگان بوده و مخصوصاً اهمیت آن از قرن 17 میلادی به بعد فوقالعاده زیاد شده است بیگانگانی که سابقاً به ایران آمد و رفت میکردند عبارت بودند از انگلیسیها، فرانسویها، هلندیها، اسپانیائیها و پرتقالیها، چون این ممالک در آن موقع بیشتر به ایجاد روابط تجاری اهمیت میدادند برای جلب منفعت و پیدا کردن بازار تجارت به طرق مشرق زمین مخصوصاً ایران که مسیر اروپا و آسیا بود متوجه شدند. مطابق مدارکی که موجود است، انگلیسیها و فرانسویها توانستند از پادشاهان ایران فرامینی به نفع خود بگیرند. امتیازاتی که برادران شرلی انگلیسی در 1600 میلادی از شاه عباس گرفتند و توانستند جان و مال و مذهب و تردد آزادانه خود به ایران را تضمین کنند و یا معافیتهای گمرکی که فرانسویها در 1626 توانستند به درخواست رسمی صدراعظم فرانسه از شاه عباس بدست آورند، از این جملهاند.
منشأ پیدایش کاپیتولاسیون در ایران پیمان ترکمانچای مورخ 10 فوریه 1828 است. فصل هفتم و هشتم و نهم این پیمان که به مسائل حقوقی و جزائی اتباع روس در ایران مربوط میشد، مهمترین بخشهای این معاهده بود. چرا که با اجرای این فصول عملاً رژیم کاپیتولاسیون به نفع روسیه در ایران برقرار میشد.
معاهده ترکمانچای موجب شد که سایر دولتها هم رژیم کاپیتولاسیون را به نفع اتباع خود در ایران تقاضا نمایند. با این تفاوت که برخی دولتها موفق شدند که معاهداتی با ایران منعقد کرده و آشکارا از رژیم کاپیتولاسیون در ایران استفاده کنند ولی برخی دیگر فقط در معاهدات، به ذکر شرط «کامله الوداد» قناعت میکردند و بعداً با استناد به چنین شرطی از مقررات و امتیازات کاپیتولاسیون سود میجستند.
برقراری رژیم کاپیتولاسیون در ایران برای دولت و ملت ایران بسیار گران تمام میشد. زیرا سبب دخالت بیگانگان در کلیه شئون ملی، اقتصادی، اجتماعی، مالی، قضائی و سیاسی کشور ما میشد. کاپیتولاسیون به عبارتی ناقص استقلال کشور بود. در 1921 میلادی یک روز قبل از کودتای مشترک رضاخان پهلوی و سیدضیاءالدین طباطبائی، دولت شوروی به طور یک جانبه کاپیتولاسیون را به عنوان نهاد استعماری تزارها لغو کرد. این در حالی بود که معاهده کاپیتولاسیون منعقده با تزارها در 1828 اعتبار 99 ساله است. به همین دلیل رضاشاه در پایان این دوره در روز 19 اردیبهشت 1306 ش (1927 م) در اعلامیهای لغو کاپیتولاسیون در ایران را اعلام کرد. این اعلامیه یک سال پس از تاجگذاری رضاشاه انتشار یافت و یک سال پس از انتشار، کلیه عهدنامهها و قراردادهائی که در دوران قاجار امتیازاتی را برای دولتهای خارجی در نظر گرفته بود، باطل اعلام شد.
با این همه، ابلاغیههائی از طرف وزارت امور خارجه جدید به بعضی سفارتخانههای اروپائی و از جمله انگلستان، آلمان، هلند، سوئیس و... ارسال شد و در آنها حقوق ویژه و مزایای سیاسی و اقتصادی و قضائی کشورهای متبوع آنها کماکان محترم شمرده شد. این نامهها و موافقتهائی که با درخواست وزیران مختار بعضی کشورهای اروپائی برای حفظ آزادیهای قضائی اتباعشان در ایران صادر میشد، نشان میداد که هدف رضاخان از اعلام لغو کاپیتولاسیون، صرفاً تبلیغ وجهه ضداستعماری برای خود در ایران آن روز، به مدد مطبوعات و رسانههای گروهی بود و هرگز مشخصات مبارزه سالم و صادقانه علیه این پدیده ظالمانه استعماری را در برنداشت. به ویژه آنکه در دوران حکومت فرزند وی گامهای بلندتری با هدف احیاء این پدیده در ایران برداشته شد.
بانی اصلی باز شدن پای آمریکائیها به ایران پس از جنگ جهانی دووم و واگذاری امتیازات قضائی و امنیتی به آنان، قوامالسلطنه بود. اولین دسته از نیروهای نظامی آمریکا تحت عنوان «میسیون نظامی» در آذر 1321 و در دوره نخستوزیری قوامالسلطنه با مصونیتهای قضائی وارد ایران شدند.
در دوران حکومت سهیلی نیز قراردادهای دیگری در زمینه استخدام مستشاران آمریکائی به بهانه اصلاح سیستم اداری ارتش به امضا رسید که هر یک از آنها در برگزیده امتیازات خاصی برای خانوادهها و وابستگان نظامیان آمریکائی بود. اما نقطه اوج امتیازدهیها به دوران نخستوزیری حسنعلی منصور و امیر اسدالله علم باز میگردد.
کاپیتولاسیون پس از برگزاری رفراندوم شاه و تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که هر دو با موضعگیری امام خمینی روبرو شد، در مجلس طرح شد. برداشتن موانع حقوقی و قانونی حضور نیروهای آمریکائی و تضمین امنیت همه جانبه آنان در ایران برای شاه اهمیت بسزائی داشت. آمریکائیها که راهنمای شاه برای انجام این تحولات بودند قصد داشتند رژیم شاه را حفظ کنند و شاه نیز بقای خود را در تن دادن به این اصلاحات میدید در چنین شرائطی واگذاری بعضی امتیازات و از جمله احیاء کاپیتولاسیون با هدف اعطاء مصونیت سیاسی و کنسولی به اتباع آمریکائی در ایران در دستور کار دولت قرار گرفت. پیشنهاد تصویب کاپیتولاسیون در اسفند 1340 از سوی سفارت امریکا به دولت علی امینی داده شد اما امینی که به تبعات چنین امتیازی واقف بود آن را مسکوت گذاشت. اما این پیشنهاد در کابینه بعدی به ریاست امیراسدالله علم پیگیری شد و در 13 مهر 1342 در جلسه وزیران و در مرداد 1343 در مجلس سنا به تصویب رسید. سپس در دوران تصدی حسنعلی منصور در 21 مهر 1343 به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
در پی این مصوبه امام خمینی در چهارم آبان 1343 اقدام رژیم در تصویب این لایحه را مورد انتقاد شدید قرار داد. پیش از سخنرانی امام، شاه برای بازداشتن ایشان از ایراد سخنرانی نمایندهای را به قم اعزام کرد. اما امام نماینده شاه را به حضور پذیرفت و در روز موعود یکی از مهمترین سخنرانیهای خود را در حضور جمع کثیری از روحانیون و مردم قم ایراد کرد. این نطق به منزله محاکمه هیأت حاکمه آمریکا به خاطر دخالتهای غیرقانونی آن کشور در ایران اسلامی بود. سخنرانی امام با این جملات آغاز شد:
«عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را محلق کردند به پیمان وین... که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانوادههایشان، با کارمندهای فنیشان، با کارمندان اداریشان، با خدمهشان... از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند. آقا من اعلام خطر میکنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر میکنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر میکنم... والله گنهکار است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید...»
در همین سخنرانی امام خمینی جملات معروف خود ـ آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از همه بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر. امروز سر و کار ما با این خبیثهاست. با آمریکاست. رئیس آمریکا بداند این معنا را که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما... تمام گرفتاریهای ما از این آمریکاست، تمام گرفتاریهای ما از این اسرائیل است، اسرائیل هم از آمریکاست ـ را بیان داشت. همچنین امام در همین روز )4 آبان 1343) بیانیهای صادر کرد: «دنیا بداند که هر گرفتاری که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است. از آمریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از آمریکا خصوصاً متنفر است» در این بیانیه از کاپیتولاسیون به عنوان «سند بردگی ملت ایران» یاد شده است. کاپیتولاسیون سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 23 اردیبهشت 1358 توسط نظام جمهوری اسلامی ایران رسماً لغو گردید.
دایره المعارف انقلاب اسلامی، مجلد سوم (در دست انتشار) - دفتر ادبیات انقلاب اسلامی
تعداد بازدید: 3749