انگیزه قیام 15 خرداد
پانزده خرداد چرا به وجود آمد؟ مبدأ وجود آن چه بود؟ دنباله آن در سابق چه بود؟ و الان چیست؟ و بعدها چه خواهد بود؟ 15 خرداد را چه کسی به وجود آورد و دنباله آن را چه کسی تعقیب کرد؟ الان چه کسی همان دنباله را تعقیب میکند؟ پس از این امید به کیست؟ 15 خرداد برای چه مقصدی بود؟ تا کنون چه مقصدی داشته است؟ و بعدها چه مقصدی خواهد داشت؟ 15 خرداد را بشناسید، مقصد 15 خرداد را بشناسید، کسانی را که 15 خرداد را دنبال کردند بشناسید، کسانی را که از این به بعد امید تعقیب آن هست بشناسید و مخالفین 15 خرداد و مقصد 15 خرداد را بشناسید. 15 خرداد از همین مدرسه شروع شد. عصر عاشورا در همین مدرسه اجتماع عظیمی بود و بعد از اینکه صحبتها و افشاگریهایی شد، دنباله آن منتهی به 15 خرداد شد. 15 خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدأیت اسلام و راهنمایی روحانیت و همین جمعیتهایی بود که الان اینجا هستند. اینها بودند که 15 خرداد را به وجود آوردند. همین سنخ جمعیت بودند که 15 خرداد را به وجود آوردند و همین سنخ جمعیت بودند که کشته شدند. همین طبقه از افراد اسلامی بودند که برای اسلام قیام کردند و هیچ نظری جز اسلام نداشتند و 15 خرداد را به وجود آوردند. همین جمعیتی که مقصدی غیر از اسلام ندارند، 15 خرداد را تا حالا دنبال کردهاند. از همین جمعیت که مقصدی غیر از اسلام ندارند، امید آن است که تعقیب کنند و نهضت ما را به ثمر برسانند.
آفرینندگان حماسه 15 خرداد
باید دید این جمعیت چه کسانی هستند. اینها که 15 خرداد را به وجود آوردند و آنها که در 15 خرداد، به طوری که مشهور است 15 هزار فدایی دادند و آنهایی که پس از قتلعام 15 خرداد و قتلعامهای دیگر در میدانها آمدند، چه قشری از مردم بودند؟ آنهایی که 15 خرداد را به وجود آوردند، آنهایی که دنباله 15 خرداد را تا کنون رساندند، آنهایی که برای شکستن سد رژیم فعالیت کردند، آنهایی که به خیابانها ریختند و فریاد «اللهاکبر» سر دادند، همین قشر از مردم بودند. حق مال همین قشر از مردم است، دیگران هیچ حقی ندارند. الان چه کسانی دارند منحرف میکنند مسیر ملت ما را؟ چه جمعیتهایی هستند که نهضت اسلامی را میخواهند از اسلامیتش منحرف کنند؟
اینها گروههایی هستند که عدهای از آنها نمیدانند قضایا را، جاهلند؛ و عدهای هستند عالماً و عامداً با اسلام مخالفند. آنهایی که جاهلند باید هدایت کرد، باید گفت به آنها که ای آقایان که خیال میکنید به غیر از اسلام در ایران میتواند چیزی پیش ببرد، ای کسانی که احتمال میدهید که غیر مسلمین و غیر اسلام، کس دیگری دخالت داشته است، اشخاصی را که در 15 خرداد جان دادند، احوال مطالعه و بررسی کنید؛ سنگ قبرهای آنها را ببینید. اینها چه کسانی بودند؟ اگر یک سنگ قبر از قشرهای دیگر غیراسلامی پیدا کردید، معلوم میشود که آنها هم شرکت داشتهاند. اگر در قشرهای اسلامی یک سنگ قبر از آن درجههای بالا پیدا کردید، آنها هم شرکت داشتهاند، ولی پیدا نمیکنید. هر چه هست این قشر پایین است، این قشر کشاورز است، این قشر کارگر است، این تاجر مسلم است، این کاسب مسلم است، این روحانی متعهد است. هر چه هست از این قشر است. پس 15 خرداد را اینها به تبع اسلام به وجود آوردند و به تبع اسلام حفظ کردند و به تبع اسلام اینها نگهداری میکنند. کسانی که گمان میکنند غیر قدرت اسلام میتوانست یک همچو سدی را بشکند در خطا هستند.
انقلابینمایان فرصتطلب
و اما آن قشری که به واسطه مخالفت با اسلام با ما مخالفت میکنند، اگر ممکن است به هدایت، علاج کرد، والا با همان مشتی که رژیم را از بین بردید، این وابستهها را هم از بین خواهید برد. از 15 خرداد تاکنون آنچه شده، آنچه تحقق پیدا کرده، با فعالیت همین قشر و جاننثاری همین جمعیت و خون دادن همین طبقه بوده است. اینها حق دارند در همه چیزهایی که باید تحقق پیدا کند رأی بدهند.
آنهایی که در خارج بودند و حالا آمدهاند و آنهایی که در خارج صف بودهاند و حالا وارد صف شدهاند، هیچ حقی در این نهضت ندارند و نظر آنها هیچ اعتباری ندارد نظر آن ملتی که نهضت را به وجود آورد و قدرتهای بزرگ را شکست و بعد از این همه دنبال همین قدرت خواهد بود، تمام حظّ مال اینهاست. نظرهای اینها میزان است. نظرهای دیگران اگر موافق با نظر اینهاست، اگر دنباله اسلام است، اگر با حفظ اسلام و احکام است، اهلاً و مرحبا و اگر انحراف است آنها باید بروند آنجایی که قبلاً بودهاند.
انحرافات را از کجا بشناسیم؟ از کجا بدانیم که تفاوت قشری که نهضت را به وجود آورد با قشرهای مخالف نهضت چیست؟ از کجا بفهمیم؟ از نوشتههای آنها، گفتار آنها، اجتماعات آنها، میتینگهای آنها. هر اجتماعی که بر اساس اسلام و قوانین اسلام است، بر مسیر این ملت است و هر اجتماع و هر نطق و هر خطابه و هر قلمفرسایی که بر خلاف مسیر اسلام است، هرچه باشد خلاف این نهضت است.
مخالفین شما میخواهند خون را شما دادید، استفاده را آنها ببرند. مخالفین شما میخواهند زحمتها را شما کشیدید، میوهها را آنها بچینند. مخالفین شما ملت ستمدیده، هیچ رنجی نبردند، در زمان طاغوت هم هیچ رنجی نبردند، برای اینکه تبع بودند، موافق بودند یا ساکت بودند. حالا که شما سفره را پهن کردهاید، اینها دور سفره نشستهاند برای استفاده. کاش میگفتند شما هم شریک، لکن میگویند فقط ما و شما نه، روحانیت نه، قشرهای دیگر نه. همه چیز را برای خودشان میخواهند. ما و اسلام نه!
سخنی با غربباوران بیگانه از 15 خرداد
ای غربزدهها! ای اجنبیزدهها! ای انسانهای میانتهی! ای انسانهای بیمحتوا! به خود آیید. همه چیز خودتان را غربی نکنید. ملاحظه کنید چیزهایی که در غرب است، چیزهای خوبی که در غرب است، ملاحظه کنید. جمعیت حقوق بشر که در غرب است، ببینید چه اشخاصی هستند و چه مقاصدی دارند. اینها حقوق بشر را میخواهند یا حقوق ابرقدرتها را؟ اینها دنبال ابرقدرتها هستند و حقوق ابرقدرتها را میخواهند تأمین کنند.
شما ای حقوقدانهای ما! ای جمعیت حقوق بشر! دنباله این حقوقدانها نروید. شما مثل این قشر، این قشر زحمتکش، حقوق را اجرا کنید. اینها جمعیت حقوق بشر هستند. اینها برای حقوق بشر زحمت میکشند. اینها تأمین آسایش بشر را میکنند و شما فقط صحبت میکنید! اینها عمل میکنند و شما مینویسید. هیچ یک از شما در راه رسیدن بشر به حقوق خودش فعالیت ندارد. آنکه فعالیت دارد، همین جمعیتی هستند که امروز قیام کرده و 15 خرداد قیام کرد. اینها برای بشر دلسوزند. برای اینکه مسلمند. اسلام برای بشر دلسوز است. شما که مسیرتان غیر اسلام است، برای بشر هیچ کاری نمیکنید، مینویسید و میخواهید نهضت را منحرف کنید، میگویید تا نهضت را منحرف کنید.
تواضع و تعظیم در برابر ملت
از 15 خرداد تا حالا که آمدیم، خون دادیم یعنی شما خون دادید، من که نشستهام اینجا. من هم هیچ حقی ندارم. شما خون دادید؛ شماها به میدان رفتید؛ شماها مبارزه کردید؛ ماها هیچ حقی نداریم. ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم، نه استفاده عنوانی. خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته شود و من استفادهاش را ببرم!
طبقههای بالا، آنهایی که هیچ فعالیتی نداشتند و مخالفت هم ندارند، حقی ندارند و نباید حقی داشته باشند، لکن اگر از حالا خدمت بکنند، صاحب حق میشوند و من مأیوسم که خدمت بکنند. آنهایی که نظر انحرافی دارند، آنهایی که نظر خیانت به اسلام و این ملت را دارند، آنهایی که اسلام 1400 ساله را کافی نمیدانند، آنها باید حسابشان را از ملت جدا کنند. جدا هم هست. ما از این به بعد احتیاج به شما داریم. احتیاج به همین طبقه و بینیاز از آن طبقات.
مخالفان اجرای اسلام
امروز روزی است که اسلام باید تحقق پیدا کند. این حرفها که گفته میشود نظیر همان حرفها بود که گفته شد که: «حالا زود است صبر کنید». ما اگر در این انقلاب، در این نهضت احکام اسلام را پیاده نکنیم، کی پیاده خواهیم کرد؟ چه وقت همچون نهضتی تحقق پیدا میکند؟ اگر این نهضت خدای نخواسته بخوابد و به خاموشی بگراید، چه کسی میتواند دیگر اسم اسلام را بیاورد؟
اگر ما امروز قوانین اسلام را اجرا نکنیم، کی اجرا کنیم؟ آقایانی که میگویید نمیشود، پس کی میشود؟ پس بگویید هیچ وقت اسلام نه! بگویید نهضت منهای اسلام، همان طوری که گفتید اسلام منهای روحانیت، حالا هم بگویید نهضت منهای اسلام. اگر با این نهضت، اسلام را متحقق نکنید و احکام اسلام را مو به مو جاری نکنید، مأیوس باشید دیگر نخواهد شد. آنهایی که به اسلام عقیده دارند، آنهایی که دلشان برای قرآن میتپد، امروز باید فعالیت کنند. 15 خرداد برای همین بود، بعد از آن هم دنباله همین بود. اسلام بود لّیْسَ اِلا. ما غیر اسلام نمیخواهیم و اسلام در همه وقت و خصوصاً حالا قابل اجراست.
هشدار و اخطار
آقایان! توجه کنید به گفتههای خودتان، توجه کنید که شما را اسلام از قید و بند آزاد کرد. توجه کنید که شما را اسلام از بلاد خارج به داخل کشاند. توجه کنید که اسلام شما را از زاویهها بیرون کشید، از کنج خانهها بیرون کشید. توجه کنید که اسلام قلم شما را آزاد کرد. توجه کنید که اسلام بیان شما را آزاد کرد. حالا بر ضد اسلام؟! مسلمین میتوانند تحمل کنند که اسلام و خون مسلمین شما را آزاد کرد و حالا بر ضد اسلام قیام میکنید؟ چیز مینویسید؟ این کفران نعمت است. خداوند این نعمت را به شما داد. شکرانه این نعمت است که تبعیت کنید از اسلام.
توبه کنید از حرفهایی که میزنید. توبه کنید از نوشتههایی که مینویسید. گرایش کنید به اسلام. گرایش کنید به طبقات پایینی که شما پایین میدانید و از شما بالاترند. اینها چهره نورانی اسلام و مسلمیناند. اینها چهرههایی هستند که رسول خدا آنها را میپذیرد. اینها چهرههایی هستند که محبوب خدا هستند. شما هم وارد اینها بشوید. چهره خودتان را با اینها منطبق کنید، آراء خودتان را با اینها منطبق کنید. هی دم از غرب میزنید! چقدر میانتهی شدهاید! باید احکام اسلام را با احکام غرب بسنجیم؟ این چه غلطی است!
شکر نعمت این است که به اسلام وفادار باشید. من به شما اخطار میکنم که به اسلام وفادار باشید، من شما را نصیحت میکنم. من در همین مدرسه شاه را نصیحت کردم و نشنید، شما که چیزی نیستید. عصر عاشورا من گفتم کاری نکن که ملت تو را بیرون کند. نشنید و کاری کرد که ملت بیرونش کردند.
برادرهای من! از هر قشری که هستید، وقت نگذشته است. وقت توبه باقی است. بیایید و با این ملت، برادروار در این راه راهپیمایی کنید. یکی از شما توی این جمعیت نیست! یک دانه از شما توی این جمعیت نیست! بیایید با این مردم همرأی باشید، همصدا باشید. بیایید به سوی اسلام که همه شما را نجات داد. به شکرانه نعمت از اسلام وفاداری کنید. برای اسلام باشید.
برادرهای من! آنچه میخواهید در اسلام است. آنچه میخواهید در این کنج مدرسههاست. زندگی آنها را ببینید و مقایسه کنید با آنهایی که برای بشر دلشان میتپد! یعنی با قلم، یعنی با بیان! ببینید اینها در چه حال هستند. ببینید زندگی روحانیت چه است. ببینید زندگی این طبقه کارگر چه است. ببینید زندگی این کشاورز چه است. زندگی این کاسب چه است. برای اینها فکر کنید. دلسوزی این نیست که قلم بردارید بر ضد اسلام چیز بنویسید، به اسم حقوق بشر و به اسم حقوقدان با اینها همراهی کنید.
شماها تا حالا برای این ملت از جیبتان چیزی خرج کردید؟ به وجدان خودتان ارجاعتان میکنم. آنهایی که دلشان برای این مستمندان و این بشر میسوزد، این زنهای اطراف شهر قم و زنهای جنوب تهران و زنهای جنوب همه شهرستانها، جنوب به معنای اینکه شما میگویید اینها پایین هستند. اینها حقوق بشر را میدانند و عمل میکنند. اینها طلاهایشان را که ذخیره یک پنجاه سال، بیست سال، سی سالشان بود آمدند برای مستمندان دادند. شما چه کردید؟ شماها چه کردید؟ بگویید. شما هم همراهی کنید با این مستمندان. شما با این طبقه همراه بشوید. نمیگویم پول بدهید، میگویم قلمتان موافق باشد؛ قدمتان موافق باشد، رأیتان موافق باشد، اسلام را حفظ کنید. اسلام برای شما خوب است. برای دنیایتان خوب است. اگر آخرت را هم قبول ندارید، برای دنیایتان خوب است.
با روحانیون مخالفت نکنید، برای دنیایتان خوب است. اینها هستند، این قشر روحانی متعهد، این قشر روحانی که توی این حجرههای کوچک دو تا سه تا زندگی میکنند که بیرونشان کردند. این جمعیت زاغهنشینهای اطراف شهرها که هر هفت نفر، هشت نفر آنها در یک سوراخی زندگی میکنند، اینها حقوق بشر را بهتر از ما میدانند. اینها جمعیت دلسوزی برای بشرند. اینها جمعیت حقوق بشرند، نه من و شما. بیایید برای اینها فکری بکنید، برای اینها، دولت و ملت برای این طبقه فکر کنند. اینها حق دارند. حق اینها را ادا کنید. و همینها حق بشر را دارند ادا میکنند.
پند و اندرز به روشنفکرمآبها
من به شما جمعیتها، جمعیتهایی که هر چند روز دور هم مینشینید، نصیحت میکنم. من علاقه دارم که همه سعادتمند باشید. من نصیحت میکنم که مسیر خودتان را از اسلام جدا نکنید. مسیر خودتان را از روحانیت جدا نکنید. این قدرت الهی را، این قدرت روحانیت که یک قدرت الهی است از دست ندهید. اگر این قدرت از دست برود، شما هیچ خواهید بود. این قدرت روحانی است که مردم را به کوچهها میکشد. قدرت اسلام است که از حلقوم روحانیت بیرون میآید. اینها را نکشید.
خدایا! تو میدانی که من برای اینکه معمم هستم، از روحانیت طرفداری نمیکنم. برای اینکه میدانم این قشرند که میتوانند ملت را نجات بدهند؛ این قشرند که مردم آنها را میخواهند. این مساجد است که این بساط را درست کردند. این مساجد هستند که نهضت را درست کردند. در عهد رسولالله هم و بعد از آن هم تا مدتها، مسجد مکان اجتماع سیاسی بود؛ مرکز تجییش جیوش بود. «محراب» یعنی مکان حرب، مکان جنگ: هم جنگ با شیطان و هم جنگ با طاغوت. از محرابها باید جنگ پیدا بشود. چنانکه پیشتر از محرابها پیدا میشد، از مسجدها پیدا میشد.
ای ملت! مسجدهای خود را حفظ کنید. ای روشنفکران مسجدها را حفظ کنید. بروید به مسجد؛ نمیروید! این مسجدها را حفظ کنید تا این نهضت به ثمر برسد؛ تا این مملکت شما نجات پیدا کند.
خداوند انشاءالله این مسجدها را برای ما حفظ کند. خداوند انشاءالله روحانیون را برای ما حفظ کند. خداوند انشاءالله مخالفین را هدایت کند. خداوند انشاءالله ملت ما را سعادتمند کند.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
شاهد یاران - تیر 1390 - شماره 68
تعداد بازدید: 4188