مقالات

تئوری حزب توده درباره اصلاحات ارضی

الهام نیری


چکیده:
برنامه ی رژیم پهلوی در حل مسئله ی کشاورزی تحت عنوان اصلاحات ارضی؛ علی رغم طرفداران زیادی که از سوی درباریان داشت، گروه های مختلف اجتماعی با این برنامه مخالفت خود را نشان دادند. از جمله این گروه ها حزب توده بود. این حزب که از احزاب چشمگیر چپ در فاصله ی زمانی اجرای طرح اصلاحات ارضی بود؛ علاوه بر مخالفت با این برنامه؛ نظریه ی خود را داشت. به طوری که حزب توده این برنامه را در جهت توسعه ی روابط سرمایه داری در روستاها قلمداد می نمود. تئوری این حزب در زمینه ی مسئله ارضی، این بود که باید اراضی را ضمن خرید از مالکان بزرگ؛ بلاعوض به دهقانان واگذار کرد.
واژه های کلیدی: حزب توده، اصلاحات ارضی، دهقانان، مالکان، رژیم شاه.

مقدمه:
حزب توده در تمام دوره ها؛ از دوران انقلاب مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی تئوری هایی در زمینه مسئله ارضی داشت. اما با در نظر گرفتن عنصر زمان و فعالیت ها و تاکتیک ها ی آنان در این زمینه دارای فراز و نشیب هایی بود؛ زیرا با توجه به کارکرد نظام حاکم، قبض و بسط هایی برای گروههای چپ در نظر گرفته می شد. به همین جهت فعالیت های آنان دوره ای آزادانه و دوره ای در تنگنا قرار می گرفت. دوره ی مورد بررسی این پژوهش؛ زمان پهلوی دوم است که با مطرح شدن اصلاحات ارضی واکنش هایی را در برابر این برنامه داشت. و علاوه بر مخالفت هایی با آن؛ خود به ارائه ی پیشنهاداتی پرداخت.

سابقه ی طرح مسئله ی ارضی دوره ی پهلوی از دیدگاه حزب توده
از دید حزب توده ایده اصلاحات ارضی در سال 1316 مطرح گردید. اما در آن زمان به اجرا درنیامد. زمینه های تقسیم اراضی و فروش املاک مسئله ای بود که بسیار به کندی در میان بخش های از ملاکان مطرح می گردید.
بنا به اعتقاد حزب توده؛ تنها نیرویی که دهقانان را در سالهای پس از شهریور 1320 ه.ش تحت شعار «مصادره املاک ملاکان و تقسیم زمین میان کسانی که روی آن کار می کنند» توانست متشکل کند حزب توده ایران بوده؛ ولی حزب توجه جدی به این مسئله ننمود و جنبش دهقانی را به حال خود واگذاشت. رهبران حزب فقط در صدد بدست آوردن کرسی مجلس و پیش بردن مبارزه از طریق مسالمت آمیز و قانونی بودند. علی رغم اینکه روستا مهم ترین عرصه ی فعالیت حزب بود؛ ولی حزب توده بعد از پرداختن به کارغیرعلنی توجه لازم به روستا مبذول نداشت. دشواری های ناشی از فعالیت غیرعلنی در روستاهای نیمه فئودال و کمبود کادرهای حرفه ای از علل آن بود. نخستین مرامنامه ای که حزب طرح کرد سال 1320ه.ش به علت خطر بازگشت دیکتاتوری تصویر روشنی از یک برنامه ی ارضی بدست نمی داد. ولی بعدا در ماده سوم برنامه ای که توسط کنفرانس ایالتی تهران(مهر1321) به تصویب رسید، تقسیم بلاعوض املاک خالصه و املاک اختصاصی رضاشاه بین دهقانان؛ بازخرید املاک اربابی، تقسیم بلاعوض آن ها میان میان دهقانان طلب می گردید. ۱

از سوی حزب توده «اتحادیه دهقانان» در مهر 1324ه.ش تاسیس شد. برنامه های آن همانند کنفرانس تهران بود.
حزب توده پس از غیر قانونی شدن اقدام به تشکیل سازمان علنی «انجمن کمک به دهقانان ایران» نمود. این سازمان علاوه بر این که برنامه های اتحادیه ی فوق را دارا بود؛ زمین دار کردن کلیه دهقانان بی زمین و کم زمین، تقسیم کلیه اراضی فئودالها و خانها و بخشودگی کلیه قروض دهقانان به طور قطع و تقسیم مجانی و بلاعوض کلیه اراضی خالصه و املاک غصبی شاه را هم در برنامه ی خود قرار داد .۲
درگیری هایی که بین کشاورزان و مالکان بر سر دستیابی به زمین ها در می گرفت، از سوی گروه های چپ به «جنبش دهقانی» یاد می شد. به اعتقاد حزب توده؛ جنبش دهقانی در آن سال ها رشد و توسعه یافت. به طوری که در ملایر دهقانان در برابر نیروهای ژاندارم مسلحانه دفاع کردند و در نقاط دیگر کار به زد و خورد کشید. در آذربایجان پس از شکست جنبش دموکراتیک در سال 1325 ه.ش دهقانان مالکان را از ده بیرون کردند و دستجات ژاندارم قادر نبودند مالکان را به ده بازگردانند.
 از این رو تحت فشار دهقانی «لایحه قانونی ازیاد سهم کشاورزان و سازمان عمران کشاورزی» در تاریخ 22مرداد 31 به تصویب دولت مصدق رسید. این لایحه از 38 ماده و 3 تبصره تشکیل شده بود. بر اساس ماده اول این لایحه اخذ عوارض اضافی از قبیل گوسفند و بره و برنج و روغن و امثال آن ممنوع شده و مالک فقط می توانست بهره مالکانه دریافت نماید؛ در ماده دوم این لایحه گرفتن بیگاری برای انجام امور شخصی از طرف ارباب لغو شده بود. همچنین مطابق این لایحه 20 درصد از بهره مالکانه کسر می شد که 10 درصد آن عاید دهقان و 10 درصد آن صرف امور عمران ده می گشت. از دیدگاه چپ این لایحه به هیچ وجه نمی توانست دهقانانی را که از ظلم و ستم مالکین به جان آمده و خواستار تقسیم بلاعوض املاک بودند؛ راضی نماید. با این وجود علی رغم اینکه لایحه مزبور می توانست قدم کوچکی به بهبود بخشیدن به اوضاع دهقانان و شرکت دادن آن ها در امور زندگی خودشان باشد؛ اما موفق نشد. چون در کشورهایی نظیر کشور ایران که تحت سلطه ی امپریالیسم قرار داشتند؛ سرمایه داری ملی به هیچ وجه قادر نبوده که مسئله ی ارضی را به طور کامل حل کند. از سوی دیگر دکتر مصدق به جای اتکا به توده های دهقانان و تقسیم زمین میان آن ها فقط می خواسته صلح و مصالحه ای میان آن ها و مالکان برقرار کند. از این رو دهقانان برای حل مسئله ارضی فقط می توانستند به طبقه ی کارگر و نیروهای حامی آن تکیه کنند.
 روزنامه«روش خلق» در سرمقاله خود به نام « مبارزه دهقانان برای محو فئودالیسم و مالکیت بزرگ ارضی اوج می گیرد»؛ لایحه دکتر مصدق را «نیرنگ» طبقه حاکمه برای بازداشتن دهقانان از مبارزه در راه بدست آوردن زمین و آزادی خواند. این روزنامه اضافه کرد «ولی نیرنگ این طبقات حاکمه نه تنها توده های وسیع دهقانان را از مبارزه بازنداشت بلکه امواج وسیع مبارزه؛ مبارزه وسعت گرفت و به اقصی نقاط ایران بسط یافت. مبارزه دلیرانه طبقه کارگر توده های وسیع دهقانان را به نشاط آورده است » ۳
از دید حزب؛ کودتای 28 مرداد 32، شاه و طبقات حاکمه را دوباره بر خلق ایران مسلط ساخت و بدین ترتیب طبقه ی حاکمه با کمک امریکا توانست در این مرحله جنبش خلق های ایران و به همراه آن جنبش دهقانان را سرکوب کند. ۴و به مرور دستاوردهای جنبش را یکی پس از دیگری بگیرد. از جمله این موارد تغییر در لایحه دولت دکتر مصدق بود. تغییراتی که در آن داده شد این بود که بر اساس آن نصف آنچه از املاک مزروعی دریافت می شد به عنوان مالیات و نصف دیگر بابت عوارض عمرانی محسوب گردید و فقط درآمدی که از هر قریه برای عوارض عمران دریافت می شد و به مصارف عمرانی آن قریه و بخش مربوط اختصاص گرفت. از سوی دیگر شورای ده به انجمن ده مبدل شد و تعداد اعضای آن که جانب دار مالک بودند فزونی یافت . ۵
حزب سهم خود را در تحرک مبارزات روستایی بسیار می داند و معتقد است «اما به دلیل آگاهی دادن حزب توده به روستاییان و براثر همان مبارزات طولانی سالهای قبل در روستاها، تکان عظیمی در روستاها بوجودآمد. رژیم شاه دیگر حاضر به تحمل ارباب رعیتی نبودند؛ ناچار دست به رفرم از بالا زد. و اصلاحات نیم بند و ناقصی که در حال یک عقب نشینی و ثمره فرعی آن مبارزات پرشور انقلابی برای انحلال جنبش دهقانی انفجار بود ه به راه انداخت.» ۶
تئوری حزب توده از طرح تقسیم اراضی سلطنتی توسط شاه و فروش به زارعان این بود که «مبارزات ضدامپریالیستی ملت ایران که به صورت مبارزه ملی کردن نفت جنوب شکل گرفته و روز به روز اوج بیشتری می یافت طبقه ی حاکم را به شدت ترسانده بود، هدف شاه از تبدیل املاک خود به پول نقد پیش بینی چنین اوضاعی بود که در صورت دشواری شرایط خارجی کردن پول ها امکان پذیر باشد».           
به اعتقاد حزب توده؛ عواملی که باعث شد تا رژیم شاه به اجرای برنامه اصلاحات ارضی بپردازد عبارت بود از اینکه؛ چون در رژیم روبنای سیاسی و فرهنگی فئودالیسم دیگر نمی توانست جوابگوی نیازهای اقتصادی امپریالیسم باشد و همچنین از لحاظ حفظ حاکمیت سیاسی هم به نفع امپریالیسم نبود که این سیستم کهنه را حفظ نماید؛ طغیان توده ها را در جهت تدابیر سیاسی خنثی نمود ۷ و از سوی دیگر سال های دهه ی40 عوامل عینی مانند رشد جامعه، بیداری دهقانان، مبارزه دیرینه مردم، ادامه سیاست دهقانی سلسله پهلوی را محال ساخت و محمد رضاشاه را وادار کرد که به مقتضای زمان و هم داستان با روش های نواستعماری در ثلث آخر سلطنت خود سیاستی دگر در پیش گیرد تا نظام سلطنتی را از سرنگونی برهاند و در پی آن برنامه ی اصلاحات ارضی را طراحی کند. عناصر عمده این مرحله تازه در سیاست دهقانی سلسله پهلوی عبارت اند از:
ترک تدریجی پایه های ارباب رعیتی، ضمن کوشش برای نگهداری و حمایت وجلب رضایت مالکان بزرگ ،ورود مناسبات سرمایه داری در روستاها در ارتباط با آنچه که سیاست نواستعمار در سالیان اخیر ایجاب می کرد. انجام اصلاحات نیم بند نواستعماری با هدف حفظ و تحکیم رژیم، اجرای اصلاحات ارضی جدا از هرگونه تشکل مستقل دهقانی و مشارکت آنان همراه با سرکوب خشن مبارزات دهقانی .۸
اولین قدمی که شاه در جهت حل مسئله ی ارضی نمود؛ فروش و تقسیم املاک اختصاصی از طرف دربار در سال 29 بود. علاوه بر آن؛ امپریالیسم امریکا هم ضرورت اصلاحات ارضی را که طی آن بایستی تغییری در موقعیت طبقه ی حاکمه بوجود آورد؛ درک می کرد. غیر از ایران، امپریالیسم امریکا طرح هایی را برای اصلاحات ارضی در کشورهای تحت سلطه خود در امریکای لاتین مورد اجراگذاشت اما با شکست مواجه گردید. امریکاییان یک سری تحقیقات را در ایران انجام داده بودند که بر اساس آن می توانستند اصلاحات ارضی را پیاده کنند. یکی از این نمونه ها تجربیات پس از جنگ جهانی دوم در دشت گرگان و دشت مغان بود. این تجربیات عبارت بود از راه یابی فروش تولیدات و کالاهای خارجی به روستاهای ایران. در این مناطق حاصلخیز عرضه این تولیدات هم مستقیما به وسیله ی بخش خصوصی انجام می شد و هم دولتی؛ که هر دو وابسته به امپریالیسم بودند. مثلا از سال های 37 به بعد ده ها نوع کمپانی فروش تراکتور، کمباین و....در دشت مغان به کار افتاده بودند و بنگاه توسعه ی ماشین آلات موسسه دولتی که وظیفه عرضه ی این وسایل را بر عهده داشت.
این بنگاه؛ ماشین آلات را به کسانی واگذار می کرد که توانایی پرداخت هزینه های آن را داشته باشند که واگذاری آن جز به مالکان نبود. این نمونه هایی بود که نشان می داد یک اقتصاد خرده مالکی در روستاها تا چه حد می تواند برای امپریالیسم استفاده داشته باشد ووجود عمده مالکی می تواند جلو نیازهای نوین امپریالیسم را بگیرد.
این مسئله که بورژازی وابسته توانست در کنار ملاکان و مشترکا در هیئت حاکمه به غارت خلق بپردازد به خاطر ترس از جنبش های توده ای بود. بورژوازی وابسته دنبال فرصتی می گشت تا بحران جامعه را فراگیرد تا طبقه کارگر و توده ها فاقد رهبری باشند و امپریالیسم به ضرورت از بین بردن ملاکان پی برده و از آنان یاری طلبد تا در تحت چنین شرایطی بتواند «مسئله ارضی» را هر چه مسالمت آمیز تر حل کند. این فرصت در جامعه بحران اقتصادی سال های 39-42 بهترین موقعیت را پدید آورد.۹

پیامدهایی اصلاحات ارضی از دیدگاه حزب توده:
از دیدگاه حزب توده اصلاحات ارضی مهم ترین مشکل اساسی را در زندگی روستایی ایران بوجود آورد و آن هم وابستگی اقتصادی به غرب بود. به طوری که توسعه ی مناسبات سرمایه داری در روستاها سبب گردید تا شهرک ها و دهکده های بزرگ به مراکز فروش ابزار و ادوات و سایر کالاهای تولیدات صنایع و کشاورزی خارجی و به تعبیر دیگر به بازار مصرفی تبدیل شود و با کالاهای صنایع دستی و فرآورده های دهقانی رقابت کنند. از اثرات اقتصادی توسعه ی مناسبات سرمایه داری در مناطق روستایی؛ معدوم شدن صنایع دستی و عدم توسعه ی کار زراعی بود. در چنین وضعی بود که گروه هایی از شهرنشینان مرفه، که امکان فعالیت برای رقابت کالاهای خارجی در کار تولیدی در شهرها نداشتند؛ به روستاها هجوم آوردند و زمین های مرغوب را از دست دهقانان بیرون آوردند. و رابطه ی مزدوری توام با سهم بری را بین دهقانان رایج کردند. دهقانان؛ اراضی کوچک مزروعی خود را از دست دادند و به کارگر مزدور تبدیل شدند و یا در جستجوی کار دائمی بیشتر به شهرها مهاجرت کردند؛ این فرآیند از سال 35تا 55 افزایش یافت.۱۰ 
با فروپاشی جامعه دهقانی ایران زیرآتش تهاجم سرمایه داری امپریالیستی؛ قشرها و طبقات مختلف را در روستاها پدید آورد. اصلاحات ارضی با تقسیم زمین بین دهقانان تهیدست سرنوشتی برای آنان پدید آورد که جاودانه بردگی بود. پس از اصلاحات ارضی هم رعیت یا سهم بر بی نسق(بی زمین) و هم تعداد خرده مالکان افزایش یافت و عموما منجر به تشکیل سریع طبقه کارگر مزدور کشاورز و مهاجرت کارگران سنتی روستایی به مناطق شهری گردید. «تبدیل توده ی نیروی کار بخش سنتی به نیروی پرولتاریای شهری وروستایی زیر ستم نظام سرمایه داری در کشورهای تحت سلطه در واقع سنتز تضاد فیمابین هجوم تکنولوژی و سرمایه داری امپریالیستی و شیوه های تولید سنتی است».
با اصلاحات ارضی و توسعه ی مناسبات سرمایه داری در روستاها دهقانان کم زمین حق مطلق مالکیت را از دست دادند و در شرکت های سهامی زراعی به صورت کارگران زراعی درآمدند. در بعضی از این شرکت ها دهقانان با یک سهم در مقابل مالکان 200سهمی قرار گرفته بودند. به همین جهت دیگر اثر مهم اصلاحات ارضی بر هم زدن سازمان تولید بوده است.
پس از اصلاحات ارضی طبقه ی غیرکشاورز روستایی بهره کشی از دهقانان تهیدست را آغاز کردند چنانچه 8 سال پس از اصلاحات ارضی به حدود 70درصد منابع وامی دهقانان تهیدست از رباخواران روستایی تامین می شد. بر طبق آمارهای موجود 55 درصد این وام ها صرف تامین معاش شد و حدود 91 درصد دهقانان ادعا کردند که توانایی تامین مخارج کشاورزی را ندارند. پس از اصلاحات ارضی هم تلاش عمده ی دهقانان تهیدست تنها این بود که با کار توام با استثمار و قرض بتوانند امرار معاش نمایند. واردشدن مناسبات سرمایه داران به ده و از میان رفتن وحدت زراعت با صنایع دستی، بیکارشدن صنعتگران یدی و ضربه شدیدی که به تولید و صنعت خانگی وارد آمد؛ باعث شد که مکمل زندگی زراعی دهقانان تهیدست آسیب فراوان ببینند.
به عقیده حزب بدین طریق دهقانان ایران هنوز از چنگ مالکان بزرگ سابق بیرون نیامده؛ بدست سرمایه داران وابسته به امپریالیسم افتادند و تبدیل به کارگران روزمزد مزدور زراعی شدند؛ از طرف دیگر به علت عدم گسترش شرکت های تعاونی در روستاها دهقانان که کمتر از 2 هکتار زمین بدست آورده بودند در چارچوب اقتصاد دولت که وابسته به امپریالیسم بود قرار گرفتند و طعمه ی مناسبی برای بورژوازی کوچک متوسط و بزرگ ایران شدند. از این رو برنامه اصلاحات ارضی به مثابه کوشش نواستعماری برای بسط مناسبات بهره کشی سرمایه داری بوده؛ که نوعی آغاز تسلط امریکا بر کشور را می رساند.
 به این امر اکتفا نشد، امپریالیسم که احتیاج به گسترش صنایع مونتاژ داشت به کمک عوامل داخلی خود شاه و دیگران وضع اصلاحات ارضی را طوری ترتیت داد تا توده های بیشتری از دهقانان به عنوان نیروی ذخیره وارد شهرها شده و آماده کار در این صنایع مونتاژ شوند. عدم توجه دولت وابسته به حل چندپارگی زمین های محدود دهقانان این بود که آنان را ناگزیر سازد زمین های زراعی خود را واگذار کنند تا به شهرها مهاجرت کنند. شاه میل داشت دهقانان در شهرها باشند تا در روستاها؛ زیرا کارخانجات مونتاژ امپریالیستی در حال گسترش بود و احتیاج به نیروی کار ارزان روز به روز افزایش می یافت. از همان آغاز اصلاحات ارضی وسیله ای شد برای توسعه مناسبات سرمایه داری وابسته تحت عنوان مدرنیزاسیون و تسریع آهنگ تشکیل سرمایه. ۱۱
حزب توده اذعان داشت مکانیزاسیون اراضی زراعی علاوه بر اینکه توانست توده های دهقانان بیشتری را در اختیار بازار کار قرار دهد این اراضی پس از چند سال تغییر جهت داده و واحدهایی با اراضی کمتری را در برمی گیرد و حتی صاحبان زمین های زراعی که تا 20 هکتار نیز زمین در اختیار داشتند آن اراضی را اراضی مکانیزه قلمداد کرده از تقسیم زمین آن جلوگیری کردند. این گروه بقایایی از بزرگ مالکان را تشکیل دادند و بهترین زمین های زراعی را به اسم اراضی مکانیزه از چنگ دهقانان صاحب نسق بیرون آوردند به این ترتیب صاحب مرغوب ترین زمین های زراعی شدند که حدود آن به چندین صد هکتار بالغ می شد. صاحبان این اراضی با احداث چاه های عمیق و خشک کردن آب قنوات دهقانان؛ توانستند آب زراعی بهره برداران کوچک را به چنگ آورده و آنان را وادار به مزدوری و سهم بری و اراضی مکانیزه خود کنند. و این راهی جز بهره کشی از دهقانان فقیر نبود.
به تعبیر حزب؛ روابط سرمایه داری نه تنها دهقانان بلکه تهیدستان شهری را مورد غارت قرار داد. به طوری که یکی از هدف هی انقلاب سفید این بود که توده های عشایری را از سلطه فرهنگ قبیله ای خارج سازد؛ تا بهتر بتواند در چارچوب نظام سرمایه داری وابسته در شهرها و روستاها آزادانه مورد بهره کشی قرار گیرند. از این رو مالکیت مبتنی بر سرمایه داری پس از اصلاحات ارضی توسعه یافت این نوع مالکیت؛ پاره ای از مناطق عشایری توده های ایلی را از دامدار بودن به زارع سهم بر مزدور تبدیل کرد از سوی دیگر رواج مناسبات سرمایه داری در بین عشایر منجر به نابودی تولید کوچک خانگی آنان از جمله صنایع دستی گردید ۱۲. تعداد سرمایه دارانی که بیش از 50 هکتار زمین داشتند و یک درصد کل بهره برداران ایران بودند به حدود 26000بهره بردار می رسید. این سرمایه داری در ایران دارای عواقب سوء اجتماعی اقتصادی نظیر ادامه فقر و شرایط بدی زندگی و مهاجرت روستایی و بحران همه جانبه اقتصاد کشاورزی بود. که این ناشی از سیاست ضد دموکراتیک شاه بوده است.۱۳
حتی نتایج اصلاحات ارضی را می توان در آمارهایی که منابع چپ از میزان بهره برداری ها عرضه می کنند مشاهده نمود. سال 51 میلیون ها روستایی ایران همچنان فاقد زمین بودند، بخش پهناوری از مرغوب ترین اراضی در دست زمین داران و صاحبان بزرگ مالکیت های سرمایه داری متمرکز شده بود.
در پایان قطعی برنامه اصلاحات ارضی در سال 53 که رسما از سوی رژیم اعلام شده بود؛ 68درصد از دهقانی که زمین به دست آورده بودند به میزانی کمتر از 5 هکتار زمین در اختیار داشتند. این واقعیت زمینه ای فراهم شد که رژیم به سوی نوع دیگری از بزرگ مالکی سیاست چینی کند، زمین داری به مقیاس بزرگ را جانشین زمینداری فردی کوچک نماید. مرحله سوم اصلاحات ارضی در واقع زمینه ای بود بر این سیاست. شرکتهای سهامی زراعی به نوعی مالکیت جمعی در خدمت شیوه تولید سرمایه داری را فراهم می آورد. الگوهای امریکایی و اسرائیلی به کار گرفته شد و کارشناسان جهت آموزش بدان گسیل شدند. به علاوه مالکیت فردی زمین به مقیاس بزرگ به منظورکشت از طریق استخدام کارگر دستمزدی تشویق و ترغیب شد.
سالهای پس از اصلاحات ارضی به خوبی به دوره بالاترین مرحله فشار و اختناق سیاسی و شکاف طبقاتی و توزیع غیرعادلانه و غارتگرانه ثروت و درآمد شناخته می شد.
به طوری که با ملاحظه ی میزان بهره برداری ها در سال های قبل از برنامه اصلاحات ارضی و مقایسه آن با سال های بعد از این برنامه تفاوت ها خود را نشان می دهند. بدین شیوه که بهره برداری های سال 39 در مقایسه با بهره برداری های سال 53؛ تعداد بهره برداران از حدود 7 /18میلیون خانوار در سال 39 به حدود 4 /2 میلیون خانوار در سال 53 رسیده است و وسعت اراضی مزروعی کشور از حدود 3 /11 میلیون هکتار به حدود 4 /16 میلیون هکتار افزایش یافته و در این فاصله در حدود وسعت اراضی بزرگ مالکان از 5 /13درصد به 5 /21 درصد افزایش یافته بود. این نشان از این است که دهقانان مرفه موقعیت خود را حفظ کردند. درصد مساحت اراضی مزورعی دهقانان کم زمین از 5درصد به 5 /4 درصد رسید. درصد وسعت اراضی مزروعی قشرپایین دهقانان خرده پا از 14 درصد به 5 /10درصد تغییر کرد. بررسی نظام بهره برداری سال 39 ایران نشان می دهد که عمده ترین صورت تولید در روستاها (سهم بردن از محصول) بهره برداری های رعیتی بود.
دهقانان مرفه اندازه زمین بهره برداری آنها 5 /7 میلیون هکتار بالغ می شد. آنان در مناطق روستایی از 47درصد تا 58درصد مساحت اراضی مزورعی را مالک بودند. بزرگ مالکان 5 /3 میلیون هکتار از اراضی مزروعی سراسر کشور را در مالکیت خود داشتند. به طوری که وسعت اراضی مزورعی هر یک از آنان بیشتر از 50 هکتار بوده است. ۱۴
دهقانان کم زمین مشتمل بودند بر دهقانانی که کمتر از یک هکتار زمین داشتند و مجموعا 43 درصد کل بهره برداران ایران را تشکیل می دادند. دهقانان خرده پا دهقانانی بودند که بین 2تا 10 هکتار زمین در اختیار داشتند.
دهقانان خرده پا بین 2تا 5هکتار زمین هستند. توسعه ی سرمایه داری آنان را در زمره ی دهقانان تهیدست قرار می دهد. دهقانان غنی بین 10تا50هکتار می باشد.17درصد بهره برداران ایران را تشکیل می دهند.
دهقانان بی زمین عمدتا از برزگران تشکیل می شدند و در امر زراعت و روستاها شرکت فعال داشتند بر اساس قوانین اصلاحات ارضی قرار بود برزگران صاحب زمین شدند ولی به این عنوان که در روستاها زمین قابل کشت وجود ندارد به آنان زمین ندادند. در روستاها غیر از سرمایه داران ارضی دهقانان غنی، خرده بورژوازی روستایی به شیوه های گوناگون از قبیل سلف خری و رباخواری دهقانان تهیدست را مورد بهره کشی قرار می دادند.
به دلیل شرایط فوق؛ حزب توده اصلاحات ارضی شاه را دارای ماهیت ضد دموکراتیک و ضد دهقانی، تبهکارانه، ضدملی و عوام فریبانه قلمداد نمود. ۱۵ اما از سوی طرفداران اصلاحات ارضی گفته شد؛ مهم ترین مخالفت کمونیست ها با اصلاحات ارضی ایران این بوده است که چون اصلاحات ارضی مالکیت های بزرگ را تحدید می کند و سیستم خرده مالک را جایگزین فئودالیته می نماید؛ و از امکان نفوذ آنان در دهات ایران کاسته می گردد، با برنامه ی اصلاحات ارضی مخالفند. ۱۶

نظریه حزب توده در مورد اصلاحات ارضی
1- برنامه ای که تئوری چپ ارائه داد این بود: که حل مسئله کشاورزی تنها به امور کشاورزی مانند عدم تقویت خاک و مرغوبیت بذر و کمبود کود، و کم آبی مربوط نیست؛ بلکه به مسئله ی مالکیت، زمینداری بزرگ و حفظ اراضی مزورعی در دست بزرگ مالکان نیز ارتباط دارد.
2- ایجاد تعاونی های تولید در روستاها به ویژه در بین دهقانان کم زمین، پاره ای از دشواری های جامعه ی دهقانی را پایان می دهد و کمک بزرگی به سازمان های دولتی خواهد کرد تا برنامه ریزی های روستایی توسعه ی مناطق روستایی را سریعتر انجام دهند.
3- حذف بزرگ مالکان از جامعه ی روستایی تازه آغاز کار است و تقسیم زمین های مزروعی آنان بین دهقانان بی زمین یا کم زمین اگر با تدابیر جدی انجام نگیرد جامعه ی دهقانی را بادشواری های بزرگ روبه رو می کند. نخست باید دهقانان را در تعاونی های تولید جمع آوری کرد و برای افزوردن بازده در هکتار تلاش فراوان به عمل آورد.42 درصد کل دهات استان تهران مشمول اصلاحات ارضی شدند. ۱۷
4- کلیه اراضی فئودالها باید تقسیم و به دهقانان بخشیده شود و همچنین کلیه اراضی خالصه و املاک غصبی و زمین های سلطنتی و باید ضبط و مجانی و بلاعوض تقسیم شود..  ۱۸
5- اصلاحات ارضی باید در مناطقی انجام گیرد که در آن نظام سهم بری رایج است؛ چون گاهی سهم بردن از محصول در این مناطق به یک ششم می رسد. در پاره ای از مناطق در زمین های بزرگ زراعی که شیوه ی روزمزدی رایج است با در نظر گرفتن نوع کشت و مسائل اجتماعی و ملی کردن زمین ها و تبدیل نوری آن به تعاونی های تولید باید مورد نظر قرار گیرد.
6-یکپارچه کردن قطعات مختلف زمین های زراعی دهقانان می تواند اساس اصلاحات ارضی باشد، و نیز بازستاندن زمین های زراعی دهقانان که مورد غصب شرکت های سهامی زراعی قرار گرفته است ضرورت دارد. لازم است تقسیم زمین و تعیین حداقل زمین برای دهقانان در مناطق مختلف کشور، با در نظر گرفتن نوع کشت و مسئله ی آب صورت گیرد، و نیز باید در تقسیم زمین نوع خاک و زراعت های دیمی و آبی در نظر گرفته شود. ۱۹
7-برای حل مسئله ی ارضی اقدام به اصلاحات زمینداری نیز ناگزیر به نظر می رسد؛ حل نظام آبیاری و استفاده از آب های زیر زمینی برای دایر کردن اراضی بایر ضرورت دارد و نیز شیرین کردن اراضی شور به خصوص در مناطقی که دهقانان با دشواری خاک روبه رو هستند اساس کار می باشد این امر و مناطق مختلفی مانند کرمان که دهقانان هم با مشکل خاک و هم با کمبود آب رو به رو هستند باید در نظر گرفته شود.

نتیجه:

حزب توده وجود بزرگ مالکی در ایران را «فئودالیسم» قلمداد می نمود. در صورتی که این مرحله در ایران به شکلی که در اروپا وجود داشته؛ نبوده است. دیگر اینکه حزب به مسئله ارضی به یک دید اجتماعی می نگریست و از موضع اجتماعی به مسئله نظرمی افکند تا اقتصادی یا سیاسی؛ از جمله برابری اجتماعی، بهبود اوضاع وشرایط دهقانان. با توجه به اینکه اصلاحات ارضی یک برنامه ای ست که بیشتر در روستاها مطرح است؛ حزب بر این بود تا شرایط روستایی را آماده پذیرش این طرح نماید و در این زمینه خرید زمین از بزرگ مالکان بدون دادن هزینه ای از سوی کشاورزان را مطرح نمود. و کمتر به زاویه توسعه ی اقتصادی قضیه می نگریست.
حزب در حل مسئله ی ارضی روش مسالمت آمیز را برگزیده بود به تعبیر دیگر در برابر مخالفت هایی که به این برنامه با رژیم داشت؛ رابطه ی مسالمت آمیز و نه مسلحانه را برگزید.

منابع:
 1- مبارزین راه آرمان کارگر؛ تحلیلی از شرایط جامعه دهقانی ایران، بهمن 57، ب نا، بیتا، ص 23.    
 2- همان، ص31.
 3 - روزنامه روش خلق، ش 654، 23 شهریور31.
 4 - مبارزین راه آرمان کارگر، همان.
 5 - همان.
 6 - امیرنیک آیین، درباره مسئله ارضی و جنبش دهقانی،تهران، سازمان جوانان و دانشجویان دموکرات ایران، 1359،چ اول، ص 70.
 7- درباره اصلاحات ارضی و نتایج مستقیم ان، سری تحقیقات روستایی،چریک های فدایی خلق، بی نا، بی تا، بی چا، ص8 .
 8 - نیک آیین، همان، ص38.
 9 - مبارزین راه کارگر،همان، ص 37.
 10 -خسرو خسروی، دهقانان خرده پا، انتشارات علمی، چاپ اول، ص14و15.
 11 - دانا، ف.ر، امپرياليزم و فروپاشي کشاورزي، تهران، مازيار، 1358، چاپ اول،ص93تا 63.
 12 -خسرو، خسروی، دهقانان توانگر، تهران، نشر میترا، آذر61،چاپ اول، ص17.
 13 - نیک آیین، همان، ص 88.
 14 - مسئله ارضی و دهقانان تهیدست در ایرن، خسروخسروی، 1360، تهران، نشر بیداری، صص62تا78.
 15 -نیک آیین، همان، ص16.
 16 - اندیشه ها در خدمت دهقان، بی نا، اطلاعات و روابط عمومی وزارت اطلاعات،مهر41، ص13.
 17 - خسروخسروی، همان.
 18 - نیک آیین، همان، ص 58.
 19 - خسرو، خسروی، مسئله دهقانی و مسئله ارضی در ایران، انتشارات پیوند، تهران، 1358، چاپ اول، ص50تا60.


فصلنامه اینترنتی پانزدهم خرداد 42
 
تعداد بازدید: 5052



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.