مقالات

انتخابات دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی

منصور موسوی - کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی


چکیده

با روی کار آمدن دولت اسد الله علم در تیر ماه 1341، نخستین مساله، برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی و بازگشایی آن بود. محمد رضا شاه پهلوی در آغاز تمایل چندانی به برگزاری انتخابات زود هنگام نداشت و در انتظار فرصتی برای انجام اصلاحات مورد نظر خود در زمان فقدان مجلس بود. به رغم بی نیازی شاه از وجود مجلس، وقایعی مانند انقلاب سفید، لزوم تصویب صوری لوایح و نیز کاهش انتقادات به فضای بسته سیاسی که بعد از سرکوبی قیام 15 خرداد به وجود آمده بود، موجب شد که دستور برگزاری انتخابات صادر شود. اسد الله علم بر اساس لایحه ای که قبلاً در هیات دولت تصویب کرده بود، قانون انتخابات را تغییر داده و چند اصل جدید به آن اضافه نموده بود. نخست وزیر با اینکه سعی داشت این انتخابات را در جوی کنترل شده و مطابق میل شاه برگزار کند اما در ظاهر تلاش می کرد با حضور زنان در صحنه سیاسی، چهره ای متفاوت تر و دموکراتیک تر از دیکر انتخابات به نمایش بگذارد. این نوشته سعی درتشریح نحوه ی برگزاری انتخابات دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی و نقش دولت و حکومت در برگزاری آن دارد و شیوه ی تحقیق در آن نیز به صورت توصیفی است. 

کلید واژه: مجلس، انتخابات، دوره بیست و یکم، اسد الله علم، پهلوی

 

مقدمه 

به دنبال عدم موفقیت دولت علی امینی در انجام اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و همچنین نگرانی مقام سلطنت از اوضاع داخلی و خارجی کشور، محمد رضا شاه پهلوی در دیداری که با کندی(رئیس جمهور امریکا) اوایل سال 1341 هجری شمسی (1962 م) در واشنگتون داشت، خود را مصمم در انجام اصلاحات مورد نظر امریکا نشان داد و در مقابل، حمایت کامل امریکا و عدم پشتیبانی آن کشور را از امینی خواستار شد. مقامات امریکایی با ناامید شدن از علی امینی و در نظر گرفتن این نکته که منافع آنها در گرو حمایت از شاه می باشد با خواسته های وی موافقت کردند.

 شاه پس از بازگشت از امریکا تصمیم به تغییر دولت و انتصاب امیر اسد الله علم، شخصی که کاملاً مطیع اوامر و مجری برنامه های مورد نظر او بود، گرفت. اصلي ترين وظيفه دولت اسد الله علم، اجراي اصلاحات مورد نظر آمريكا و طرح «روستو- كندي» بويژه برنامه اصلاحات ارضي بود. در همین ایام محمد رضا شاه، مي كوشيد تا در افكار عمومي خود را مبتكر و مجري اين طرح نشان دهد و وانمود کند كه اين اصلاحات، به خواست و دستور وي انجام مي شود و پيش از هر چيز از نخست وزیر انتظار داشت تا به همگان بفهماند كه ابتكار و رهبري اين امر با شاه است و آن را نیز  به عنوان «انقلاب شاه و مردم» معرفی کند. 

 با توجه به اينكه اين اصلاحات بدون در نظر گرفتن شرايط داخلي ايران، طراحي و برنامه ريزي شده بود، به طور طبيعي شرايط سياسي، اجتماعي اقتصادي و فرهنگي و آداب و رسوم ملي و مذهبي جامعه ي سنتي را در برنمي گرفت. در يك كلام يك برنامه اصلاحي سياسي و غير سنتي بود كه اهداف  سياسي طراحان و مجريان آن را دربرداشت. لذا در مرحله عمل نيز به موفقيتي نايل نشد و گسست اقتصادي و اجتماعي ايران را كه از زمان رضا شاه به وجود آمده بود، عميق تر كرد. به هر حال دولت عالی رغم مخالفتهای شدید جامعه ایران که از جانب روحانیت به رهبری امام خمینی و دیگر گروهای و احزاب مخالف، در شش بهمن 1341 این اصلاحات را به رفراندوم گذاشت و نهایتاً به دنبال آن مخالفتهای گسترده با این اصلاحات را در پانزده خرداد 1342 با واكنش شديد و قاطع سرکوب نمود. 

بعد از سرکوبی قیام پانزده خرداد دولت براي چندين سال امكان برخاستن هر گونه نغمه ناسازگاري را از ميان برد و از این پس محمد رضا شاه پهلوی پايه هاي قدرت خود را استوار مي ديد و مي توانست در ميداني بي هماورد به آن شيوه كه دلخواهش بود، حكومت كند.

  آخرين ماموريت دولت اسد الله علم ترتيب دادن انتخابات مجلس بود، كه مي بايست نمادي از انقلابات شاه و ملت باشد. نخست وزیر احساس كرد كه با سرکوبی قیام مردمی 15 خرداد و رعب و وحشتی که ایجاد کرده، شرايط لازم براي برگزاري انتخابات دوره بيست و يكم مجلس شوراي ملي و مجلس سناي چهارم فراهم شده است. با آنكه وي مدت كوتاهي پس از به دست گرفتن دولت اعلام كرده بود كه بزودي انتخابات دور جديد مجلس را انجام خواهد داد، اما اين وعده نخست وزير تا ماهها بعد جامه عمل نپوشيد. يكي از بزرگترين ايرادات مخالفان دولت و رژيم هم به همين تعلل نخست وزير در برگزاري انتخابات مجلس بود. در واقع اسد الله علم از همان آغاز نخست وزيري اش اين احساس را داشت كه در شرايط حضور مجلس شوراي ملي تصويب و يا اجراي برخي از برنامه هاي به اصطلاح اصلاحي وي با مشكل مواجه خواهد شد-۱

 بنابراین زماني كه بحران سياسي – اجتماعي كشور به مدد قوه قهريه فرو نشانده شد برگزاري انتخابات دوره بيست و يكم در دستور كار دولت قرار گرفت. دولت علم به انجام دلبخواهانه اين انتخابات نياز مبرم داشت. چه از يك سو با انزواي سياسي گروههاي مخالف دولت، علم در گزينش نمايندگان طرفدار رژيم مشكل چنداني نداشت. ديگر اينكه دولت و رژيم جهت تاييد طرح هاي اصلاحي خود به راي نمايندگان مجلس نياز مبرم داشت، تا با استناد به آن، به اقدامات خود جنبه قانوني ببخشد-۲

 

 کنگره نهضت آزاد زنان و آزاد مردان 

در راستای برگزاری انتخابات در شهريور ماه 1342 كنگره اي تحت عنوان «كنگره نهضت آزاد زنان و آزاد مردان» تشكيل گرديد. به بهانه در جريان بودن انتخابات دوره بيست و يكم، شهردار وقت تهران(نفيسي) و دبير كل كنگره اعلام داشت كه كنگره ملي براي هماهنگ ساختن مبارزات انتخاباتي مردم ايران در سراسر كشور صبح روز سه شنبه پنجم شهريور 1342 در تهران تشكيل جلسه خواهد داد. در اين كنگره حدود يكهزار نفر از نمايندگان كشاورزان، كارگران و طبقات مختلف ديگر در سراسر كشور شركت نموده بودند. در پايان كنگره ليست كساني كه توسط «نهضت آزاد زنان و آزاد مردان ايراني» براي سراسر كشور  كانديدا بودند، منتشر كرد-۳ 

طبق اعلام کنگره، نمایندگان این دوره مجلس باید از طبقات کشاورز، کارگر و فرهنگی انتخاب می شدند. انتظار می رفت در این دوره کسانی به مجلس راه یابند که پیشتر در رقابتهای انتخاباتی شرکت نکرده بودند و به عبارتی ترکیب نمایندگان تغییر می کرد-۴ 

واقعیت این بود که از اکثریت 193 نفری کاندیداها که  توسط کنگره معرفی شده بودند، بیشتر آنها از مهندسین یا کارمندان اداره اصلاحات ارضی بودند. 47 تن از کاندیداها کارمند دولت، ده تن از کاندیداها استادان دانشگاه بودند، به علاوه شش زن، ده روزنامه نگار، ده پزشک، هشت قاضی و شش بازرگان در بین این فهرست به چشم می خورد-۵ 

ليست كانديداها كه توسط كنگره اعلام شده بود، غالبا پيش از اين توسط اسد الله علم دست چين و به كنگره معرفي شده بود. بنابراين روند تبليغاتي و سپس انتخابات دوره بيست و يكم بر پايه همين ليست معرفي شده شكل گرفت[۶]. در باره نحوه چگونگي گزينش نمايندگان در اين دوره ارتشبد حسين فردوست رييس دفتر اطلاعات ويژه دربار كه مسووليت كنترل و نظارت فائقه بر ساواك و تشكيلات جاسوسي و ضد جاسوسي رژيم را بر عهده داشت مي گويد 

(..در زمان نخست وزيري علم، محمد رضا دستور داد كه با علم و منصور يك كميسيون سه نفره براي انتخابات نمايندگان مجلس تشكيل دهم. كميسيون در منزل علم تشكيل مي شد. هر روز منصور با يك كيف پر از اسامي به آنجا مي آمد. علم در راس ميز مي نشست، من در سمت راست و منصور در سمت چپ او، منصور اسامي افراد مورد نظر خود را مي داد و علم هر كه را مي خواست تاييد مي كرد و هر كه را نمي خواست دستور حذف مي داد. منصور با جمله «اطاعت مي شود» با احترام حذف مي كرد. سپس علم افراد مورد نظر خود را مي داد و همه بدون استثنا وارد ليست    مي شدند. سپس من درباره صلاحيت سياسي و امنيتي افراد اظهار نظر مي كردم و ليست را با خود مي بردم و براي استخراج سوابق به ساواك مي دادم. پس از پايان كار و تصويب علم، ترتيب انتخاب اين افراد داده مي شد و فقط افرادي كه در اين كميسيون تصويب شده بود، سر از صندوق آرا درآوردند و لا غير...) -۷ 

اين كميسيون تركيب نمايندگان مجلس را معين كرد و قرار شد كه از تعداد دويست كرسي مجلس، شش كرسي آن به زنان اختصاص يابد و چون مانور بر روي لوايح ششگانه انقلاب سفيد، بويژه اصلاحات ارضي و سهيم كردن كارگران در سود كارخانجات، محور تبليغات رژيم بود، چند نفري هم به عنوان كارگر و كشاورز در ليست نمايندگان جاي گرفتند و قرار شد در تركيب دولتمردان تغييراتي داده شود و به جوانگرايي توجه ويژه معطوف گردد-۸ 

در اين دوره از انتخابات مالكان عمده و نمايندگان ادوار قبلي حضور نداشتند، همه رهبران مخالف در زندانها يا زير نظر ساواك بودند، دانشگاه در اشغال نيروي انتظامي قرار داشت و روزنامه و راديو و تلويزيون در اختيار دولت بود[۹]. بنابراين دولت تمامي سعي خود را مي كرد كه انتخابات در فضاي كاملا كنترل شده و مطابق خواسته هاي رژيم، به اجرا درآيد. 

مهمترين موضوعي كه در جريان تبليغات مجلس بيست و يكم ديده مي شود و قبلا سابقه نداشت، مشاركت زنان در انتخابات بود و مهمترين تقاضاي اين گروه، سياسي نبود، بلكه خواسته هاي مدني داشتند، مانندحق طلاق براي زنان.  به هرحال، انتخابات مجلس در 26 شهريور 1342 يعني زماني كه هنوز حكومت نظامي برقرار بود، برگزار شد. انتخابات خيلي سريع انجام گرفت و نتيجه آن كه در دوره هاي گذشته از سه هفته تا سه ماه طول مي كشيد، براي اولين بار در يك روز اعلام شد-۱۰ 

در اين زمان برخي از مراجع و روحانيون و طبقات ديگر مردم در اعتراض به ادامه توقيف امام خميني و مخالفت با انتخابات، اعلامیه دادند و تظاهرات به راه انداختند[۱۱]، همچنين از جانب شوراي مرکزي جبهه ملي در 21 شهريور 1342 اعلاميه اي صادر و تحریم انتخابات را خواستار شدند-۱۲ 

با وجود مخالفتها، انتخابات به صورت دلخواه شاه برگزار شد و تقريبا تمام افراد موجود در فهرست مصوبه انتخاب شدند. تنها تعدادي از كانديداها به علت نامناسب بودنشان در لحظات آخر تغيير داده شده و از ليست حذف شدند. در مورد افراد منتخب عكس العمل هاي متفاوتي نشان داده شد. بعضي از هويت بسياري از نامزدها بي خبر بودند. به همين علت حداقل دو تن از استانداران شخصا به شاه اعتراض كردند كه علم كردن اين تعداد افراد ناشناخته در بخشهايشان مشكلاتي را پديد خواهد آورد. از طرفي ديگر بسياري از اين خشنود بودند كه بسياري از افراد انگشت نما در پارلمان از بين رفته بودند و تنها 18 نفر از اعضاء و نمايندگان قديم پارلمان در مجلس حضور داشتند.-۱۳ 

پيرو همين تغييرات ايجاد شده در تركيب دولتمردان و نمايندگان، رياست مجلس هم دستخوش تغيير گرديد، زيرا رژيم ديگر نيازي به افراد با سابقه و به اصطلاح رجال پير نظير سردار فاخر حكمت نداشت. سردار فاخر حكمت به علت اينكه سالهاي مداوم در مقام رييس مجلس شورا كار كرده بود، براي خود قدر و منزلتي خاص قايل بود و در ازاي همكاري با رژيم توقعاتي داشت كه برآورده ساختن اين توقعات چندان خوشايند علم نبود. از سوي ديگر علم از مدتها پيش مي كوشيد تا به قدرت درجه اول منطقه فارس مبدل شود و به سردار فاخر حكمت به چشم يك رقيب مي نگريست و تضعيف همه جانبه او را در دستور كار خود داشت-۱۴

كنار گذاشتن سردار فاخر حكمت از مقام رياست مجلس مهمترين گام در جريان اين تغييرات محسوب مي شد. اسد الله علم بر اساس محاسبات خود به دنبال يافتن جانشيني براي سردار فاخر حكمت بود. بر همين اساس مهندس عبدالله رياضي، كانديداي تهران قبل از انتخابات براي رياست مجلس در نظر گرفته شد، وي در ظاهر از اعضاي حزب نبود ولي از دوره 21 تا 24 مجلس به مدت 15 سال رياست مجلس شوراي ملي را به عهده داشت.-۱۵

 

دوره چهارم مجلس سنا 

همزمان با انتخابات بيست و يكم مجلس شوراي ملي، انتخابات دوره چهارم مجلس سنا نيز برگزار گرديد. انتخابات سنا وضع روشنتري داشت زيرا نفرات قابل انتخاب مي بايست شخصا مورد تاييد اوليه شاه باشد، همانطور كه 30 نفر را به موجب قانون شاه منصوب مي كرد، 30 نفر انتخابي را هم مي بايست دستور انتخاب دهد. در واقع تفاوتي بين سناتورهاي انتخابي و انتصابي نبود[۱۶]. در مجلس چهارم سنا، نسبت به ادوار گذشته به مانند مجلس شوراي ملي تغييراتي مشاهده مي شد. علاوه بر چهره هاي تازه در ميان سناتور هاي انتصابي و انتخابي 2 زن هم براي اولين بار از طرف شاه به سناتوري منصوب شدند.۱۷

 

حزب ایران نوین 

به موازات انجام انتخابات مجلس شورای ملی، آمریکایی ها در کنار اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در ایران ساختار سیاسی حاکمیت پهلوی را نیز نیازمند تحول و نوسازی جدی تری می دانستند و خواهان به وجود آمدن گروه جدیدی از نخبگان سیاسی بودند تا بتوانند در تحقق آرمان های آنها گام بردارند. به همین مناسبت  ترتيب پايه گذاري حزب تازه اي داده شد. اين حزب كه در آذر ماه 1342 رسميت يافت، «حزب ايران نوين» نام گرفت و حسنعلي منصور نماينده چهارم تهران، دبير كل آن شد. اكثريت نمايندگان مجلس، طبق دستور و بر اساس يك برنامه از پيش تدوين شده به عضويت اين حزب درآمدند. به موجب همين برنامه، از اين پس مي بايست – به ظاهر- حكومت حزبي بر سر كار باشد. در اين زمان بر همگان روشن بود كه وظيفه امير اسد الله علم، پايان يافته و او به زودي از مسند نخست وزيري كنار خواهد رفت و جانشين احتمالي وي، حسنعلي منصور خواهد بود-۱۸ 

هر دو مجلس در 14 مهر ماه افتتاح شدند،  دولت علم به موجب سنت پارلمانی استعفا داد، اما از آنجایی که حسن علی منصور هنوز آمادگی لازم را نداشت، علم دوباره مامور تشکیل هیات دولت گردید. علم وزیران جدید[۱۹] را در 30 مهر ماه به حضور شاه و سپس به مجلس شورای ملی و روز اول آبان ماه 1342 به مجلس سنا معرفی کرد. مجلس پس از طرح برنامه دولت و مذاکرات لازم، روز یکشنبه 5 آبان ماه 1342، برنامه دولت را با اکثریت 181 رای از 183 رای حاضر در جلسه تصویب کرد-۲۰

 

نتیجه 

حکومت پهلوی از زمان نخست وزیری علی امینی فاقد مجلس قانونگذاری بود و دولت برای لوایح مورد نیاز خود از طریق تصویب در هیات وزیران و تایید و امضاء شاه سود می برد. اما با نخست وزیری امیر اسد الله علم که تامین کننده خواسته کانون های قدرت در سلطنت پهلوی چه در داخل و چه در خارج بود، جریان امور به گونه ای دیگر رقم خورد. نخست وزیر جدید توانست با ایجاد جوی مناسب زمینه اجرای اصلاحات را فراهم کند و در موقع بروز مخالفتها  با قاطعیت عکس العمل نشان بدهد. در نهایت اسد الله علم آخرین ماموریت محول شده از سوی شاه را نیز که همانا برگزاری انتخابات مجلسین (شورای ملی و سنا) بود به اجرا گذاشت. انتظار شاه از علم تشکیل یک پارلمان مطیع و فرمانبردار بود. علم قبلاً  با تصویب هیات وزیران، قانون انتخابات را تغییر داده بود و  با ایجاد هیات های ویژه، نمایندگان دلخواه حکومت را دست چین نموده بود و دخالت تام و تمامی را در جریان انتخابات داشت. انتخابات دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی یکی از رسواترین انتخابات پارلمانی ایران بود و تمامی نمایندگان آن از صدر تا ذیل از پیش گزینش شده بودند. این رسوایی در جریان انتخابات این دوره به گونه ای بود که حتی کارگزاران حکومت آن دوره نیز در نوشته های خود به آن اعتراف نموده اند. اكنون با برگزاري انتخابات دلخواه و با در دست داشتن اكثريت مجلس، راه براي حكومت مطلقه فردي، آرزوي ديرينه شاه هموار شده بود. شاه در راس هرم قدرت قرار گرفته بود و زير دست او يك حزب جديد و يك مجلس جديد وجود داشت كه براي نخستين بار در آن سهمي به نمايندگان زنان، روشنفكران و كارگران اختصاص داده شده بود.

 

منابع

- آباديان، حسين، دو دهه واپسين حكمت پهلوي، چاپ سوم، تهران، انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، 1387

- دفتر پژوهشهاي موسسه كيهان، نيمه پنهان، جلد 15، چاپ دوم، تهران، دفتر موسسه پژوهشهاي كيهان، 1385

-ذاکر، عبدالرحیم، مطبوعات سیاسی ایران در عصر مشروطیت، چاپ اول، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1370

- شاهدي، مظفر، مردي براي تمام فصول، چاپ اول، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، 1379

- طلوعی، محمود، بازيگران عصر پهلوي – از فروغي تا فردوست، جلد اول، چاپ چهارم، تهران، نشر علم، 1376

- شجیعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، جلد 3، چاپ اول، تهران، انتشارات سخن، 1372

- فردوست، حسين، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، جلد 2، تهران، انتشارات اطلاعات، 1370

- مدنی، جلال الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد 2، چاپ دوم، قم، انتشارات اسلامی، 1383

- مرواريد، يونس، ادوار مجالس قانونگذاري در دوران مشروطيت، جلد 3، چاپ اول، تهران، نشر اوحدي، 1377

- نجاتي، غلامرضا، تاريخ سياسي بيست و پنج ساله ايران (از كودتا تا انقلاب)، جلد 1، چاپ هفتم، تهران، انتشارات رسا، 1384

- ضرغام بروجنی،جمشید، دولتهای عصر مشروطیت، بی جا، بی تا. ص 379- 380

----------------------------------------------------------------------------- 

1- شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول، ص 455 – 456.

2- همان، ص 456.

3- مرواريد، يونس، ادوار مجالس قانونگذاري در دوران مشروطيت ، ص 759.

4- آبادیان، حسين، دو دهه واپسين حكمت پهلوي ، ص 282

5- همان، ص 283.

6-  شاهدی، پیشین، ص 457.

7- فردوست، حسين، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ، ص 257.

8- دفتر پژوهشهاي موسسه كيهان، نيمه پنهان ، صص 179 – 180.

9-  نجاتي، پیشین، جلد 1،ص 294.

10- آباديان، پیشین، ص 284.

11- جلال الدين مدني،  تاريخ سياسي معاصر ایران، 1383، ص 81.

12- مرواريد، پیشین، ص 711.

13- همان، ص 709.

14- نيمه پنهان، پیشن، ص 180 – 181.

15- مدنی، پیشین، ص 84.

16- ذاکر، عبدالرحیم، مطبوعات سیاسی ایران در عصر مشروطیت ، ص 311.

17- طلوعي، پیشین، جلد 1، ص 473.

18- نيمه پنهان، پیشین، ص 183.

19- کابینه سوم علم متشکل بود از: 1) وزیر دادگستری: دکتر محمد باهری.2) وزیر خارجه: عباس آرام. 3) کفیل وزارت جنگ: سپهبد اسد الله صنیعی. 4) معاون و مسئول وزارت دارائی: غلامرضا برزگر. 5) وزیر فرهنگ: دکتر پرویز ناتل خانلری. 6) وزیر راه: مهندس حسن شالچیان. 7) وزیر بهداری: دکتر ابراهیم ریاحی. 8) وزیر پست و تلگراف و تلفن: مهندس هوشنگ سمیعی. 9) وزیر اقتصاد: دکتر علینقی عالیخانی. 10) وزیر کشاورزی: سپهبد اسماعیل ریاحی. 11) وزیر کار و امور اجتماعی: عطاء الله خسروانی. 12) وزیر مشاور و سرپرست انتشارات و رادیو: نصرت الله معینیان. 13) وزیر مشاور: دکتر غلامحسین خوشبین. 14) معاون نخست وزیر و رئیس سازمان امنیت و اطلاعات کشور: سرلشکر حسن پاکروان. 15) معاون نخست وزیر و مدیر کل شورای استخدامی: دکتر منوچهر گودرزی. 16) معاون نخست وزیر و رئیس سازمان جلب سیاحان: مهندس مهدی شیبانی.17) معاون نخست وزیر: دکتر علینقی کنی.  رک: ضرغام بروجنی،جمشید، دولتهای عصر مشروطیت، بی جا، بی تا. ص 379- 380 .

20- زهرا شجیعی،نخبگان سیاسی ایران، جلد 3، ص 319



 
تعداد بازدید: 3955



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.