مقالات

کاریکاتور علیه منصور

سمیه مقدم


طنز و کاریکاتور هنری است که گاه جنبه‌ی سیاسی، اجتماعی پیدا می‌کند و با سرنوشت وزرا و سیاستمداران گره می‌خورد. طنز به مانند سکه‌ای است دو رو، از سویی آمیخته به شوخ طبعی و از سوی دیگر با اندیشه، تنبیه و سیاست پیوند می‌خورد.اگر کسی در طنز مورد سرزنش و تنبیه واقع می‌شود و به ضعف و سستی‌های اعمال و کردار وی اشاره می شود، از آن رو است که فرد سرزنش شده نسبت به رفتار خود، بیشتر آگاهی یابد و خود را اصلاح کند.

  هدف طنزدر این مورد، تنها خنداندن و سرگرم نمودن مخاطب نیست.بلکه به دنبال هدفی والا است، که این هدف تنها زمانی امکان می‌پذیرد که در ذهن مخاطب خود، صورت‌های نویی ایجاد کند و او را به ادراک حسی مشترک از پدیده‌های زندگانیش برساند.کاریکاتور نیز نوعی طنز تصویری است و خود انواع متفاوتی را شامل می‌شود.در این مقاله نگارنده طنزهای منثور همراه با طرح‌های کمیک درباره‌ی نخست‌وزیر حسنعلی منصور را گردآوری نموده است تا شخصیت پوشالی وی را در این چهره به نمایش بگذارد.

حسنعلی منصور در اردیبهشت ماه سال 1302 ش. در تهران به دنیا آمد.پدر او، رجبعلی منصور از اعضای اولیه‌ی لژ بیداری ایرانیان بود و در دوران حکومت رضاشاه وی متصدی مشاغل حساسی چون صدارت بود و از مهره‌های مهم انگلیسی‌ها به شمار می‌رفت.حسنعلی، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر و فیروز بهرام سپری کرد.(1)

بعد از اتمام آموزش دبیرستانی وارد دانشکده فنی شد و پس از یک سال تحصیل، عطای مهندسی را به لقای آن بخشید و در رشته‌ی حقوق و علوم سیاسی به تحصیل پرداخت و رساله‌اش را در زمینه‌ی «مصونیت سیاسی» به پایان رسانید گویی از همان زمان به دنبال مصونیت سیاسی و به تصویب رساندن این لایحه در کشور بود. در سال 1324ش. موفق به دریافت لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه تهران شد و در مهرماه همان سال به دلیل نفوذ پدرش به استخدام وزارت امور خارجه درآمد.منصور با زبانهای انگلیسی، فرانسه و تا حدی با زبان آلمانی آشنا بود.(2) نخستین سمتی که به طور رسمی در وزارت خارجه به منصور محول شد، کارمندی اداره اطلاعات بود و پس از آن به اداره سوم سیاسی منتقل گردید.(3) بدین ترتیب شغل‌های متفاوتی را به دست گرفت تا اینکه پس از تلاش دو ساله، سرانجام براساس یک سناریوی از پیش تعیین شده در 17 اسفند 1342ش. مأموریت یافت تا کابینه‌ی خود را تشکیل دهد.(4) اگرچه از ماه‌ها قبل نخست‌وزیری وی محرز بود زیرا محمدرضا شاه قبل از ترک تهران به مقصد اروپا، دستور مطالعه در خصوص تشکیل کابینه‌ی وی را داده بود.(5)

  بنابراین منصور با کسب کرسی نخست‌وزیری، در ابتدای امر ششصد و هفتاد و پنج لایحه‌ای را که در دوره‌های پیش به تصویب هیأت دولت رسیده بود به اجرا درآورد و در به ثمر رساندن بیشتر آن‌ها سعی بسیار نمود و گفت دولت قصد دارد، در بعضی از آن‌ها تجدید نظر کند.(6) بدین جهت وی، بعد از به قدرت رسیدن، از جمله نخست وزیرانی بود که در به تصویب رساندن لایحه‌های متفاوت در مجلس، زبانزد عام و خاص بود یکی از این لوایح که با قید یک فوریت در مجلس به تصویب رسید، لایحه‌ی تقویت بنیه‌ی دفاعی کشور بود که بر طبق آن برای تقویت نیروهای دفاعی کشور به دولت اجازه داده می‌شد به تناسب احتیاج خود، تدریجاً ظرف مدّت ده سال با تضمین دولت ایالات متحده‌آمریکا به بانک‌های این کشور وابسته باشد. علاوه بر این و لایحه‌ی مصونیت مستشاران آمریکایی، از دیگر تصمیم‌های دولت که نارضایتی عمومی را دربرداشت، افزایش بهای قیمت بنزین، نفت و نفت سیاه و قوانین جدید حمل مسافر با تاکسی بود.(7)

اما آنچه در این میان مهّم بود و حتّی دلیلی برای مرگ منصور نیز محسوب شد، تصویب لایحه‌ی مصونیت مستشاران نظامی آمریکا بود که سبب اعتراض مردم به خصوص علما، روحانیون و از همه مهم‌تر امام خمینی(ره) شد که طی سخنرانی در مسجد اعظم قم این عمل را مذموم شمردند و همه‌ی مردم ایران را به مبارزه با آن طلبیدند.(8)

منصور از همان ابتدا یک مهره‌ی بیگانه بود؛ در ابتدا به تبعیت از پدر هم‌نوا با ساز انگلیسی‌ها بود اما بعدها خادم پاک آمریکایی گردید(9) و در به ثمر رساندن برنامه‌های آن‌ها تلاش فراوان نمود تا جایی که جان خود را فدای برنامه‌های آمریکایی نمود و در روز پنجشنبه یکم بهمن 1343ش. به ضربه گلوله محمّد بخارایی، عضو هیأت موتلفه اسلامی کشته شد.(10)


حسنعلی منصور در طنزها و کاریکاتورها

هدف از بیان خلاصه‌ای از زندگی حسنعلی منصور،آشنایی مخاطب با این نخست‌وزیر و درک صحیح  از طنزها و کاریکاتورهایی است که اقدامات منصور را به باد انتقاد گرفته است.در این کاریکاتورها منصور به طنز حسنعلیخان ناسور(11) و یا قمصور به معنی خراب و ویران خطاب می‌شد که در به ثمر رساندن لوایح در مجلس پشتکار بسیار داشت. به نمونه‌ای از طنزها و کاریکاتورها در این مورد اشاره می‌شود.

همان‌طور که پیش‌تر بدان اشاره شد منصور مدت‌ها قبل از انتصابش به سمت نخست وزیری، آماده احراز مقام نخست‌وزیری بود.بنابراین، این عمل وی سبب شد تا هفته‌نامه‌ی توفیق کاریکاتوری را به تصویر بکشد. در این طنز تصویری، کاریکاتوری از حسنعلی منصور کشیده شده بود که اطرافش را ته مانده‌های سیگار کنت گرفته بود و بی‌صبرانه به صفحات تقویمی که یکی پس از دیگری، به زمین می افتاد نظاره می کرد. زیر طرح آمده بود:«انتظار اشد من الموت.»(12)

آن  که  در  فن  سیاست   بود   استاد  منم         و آن که  صد حیله به ابلیس دهد یاد منم
آن  که  پیوسته  کند  شکوه  و  فریاد تویی         و آن  که  هرگز ندهد گوش به فریاد منم
آن  که  در  اول  دی  گر بدهد  قول زغال         کند  آن   را   عملی   آخر   خرداد  منم
آن که چون خواست دهد جامعه را آزادی          سنگ  را  بندد  و  سگ  را کند آزاد منم(13)

قطعه «سیاستمدار» در انتقاد به اقدامات اسدالله علم است و در انتها به حسنعلی منصور و تصویب لایحه‌ی کاپیتولاسیون ختم می‌شود.

در اواخر فروردین ماه سال 1341، وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا مشترکاً تصمیم گرفتند، مصونیت مستشاران نظامی آمریکا را به دولت ایران پیشنهاد دهند تا بدین‌سان نیروهای نظامی آمریکا جزء پرسنل اداری و فنی محسوب شده و از مصونیت‌های مندرج در کنوانسیون وین بهره‌مند شوند.(14) بعد از این مسئله کاپیتولاسیون به تصویب مجلس رسید و اعتراض امام خمینی(ره) و سایر روحانیون را موجب شد و امام سخنرانی قرایی در خصوص مضرات کاپیتولاسیون داشتند. زیرا معتقد بودند، تصویب این لایحه ارزش ملت ایران را از سگ‌های آمریکایی کم‌تر خواهد نمود.(15)

نمونه‌ای از سخنان امام در خصوص کاپیتولاسیون چنین است: اگر کسی یک سگ آمریکایی را با اتومبیل زیر بگیرد او را بازخواست می کنند. حتی اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد مورد بازخواست قرار می گیرد ولی چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد بزرگترین مقام را زیر بگیرد کسی حق تعرض ندارد.(16)

در این قسمت به کاریکاتورهایی اشاره خواهد شد که منصور و اقدامات وی را مورد تمسخر قرار داده‌اند.
 

 
از قول حسنعلی ناسور: ای کاروان آهسته ران کارام جانم می‌رود! تصویب کن صد لایحه در یک زمانم؟؟(17)

کاریکاتور مزبور در خصوص تصویب لوایحی بود که منصور به مجلس فرستاد. کاریکاتوریست تصویر حسنعلی‌خان ناسور را نشان می‌دهد که با عجز و لابه از نمایندگان مجلس بیست‌ویکم که در تصویر هابی-بی(امامعلی حبیبی)(18) و ضعیف الحاجیه(تربیت، نماینده‌ی پیر مجلس)(19) عازم سفر مکّه هستند درخواست تصویب لایحه را دارد.


صدراعظم گفت: برنامه‌های دولت قیافه ایران را تغییر خواهد داد.(20)

منصور پس از احراز پست نخست‌وزیری و معرفی وزیران منتخب خود در مجلس، یک برنامه‌ی مفصل و جامع و به گمان خود مترقی، ارائه داد. برنامه‌ای که به نظر می‌رسید با نظر کارشناسان اجتماعی، اقتصادی، اداری، کشاورزی و فرهنگی تهیّه شده بود. وی در خصوص برنامه‌هایش به سخنرانی می‌پرداخت و از مزایای لوایحی که به تصویب خواهد رسید ابراز خرسندی می‌نمود.(21) بدین جهت کاریکاتوریست هفته‌نامه‌ی توفیق «ایرج زارع» تصویر نقشه‌ی ایران را به شکل گربه‌ای شاخ‌دار ترسیم کرده است و آن بدین معناست که این سرزمین از این همه خیال‌پردازی منصور به شدت تعجب کرده و از شدت این تعجب، به مصداق یک ضرب‌المثل قدیمی شاخ‌ درآورده!


حسنعلی خان ناسور:- ده پسر چرا این تره‌ها رو خورد نکردی؟

کاکاتوفیق:- ما واسه کسی تره خورد نمی‌کنیم؟!(22)

در این تصویر کاریکاتوریست، منصور را در قالب سرآشپز رستورانی ترسیم نموده که از کاکاتوفیق درخواست فعالیت و پیروی نمودن از دستوراتش را دارد. رستوران نماد کشور و کاکا توفیق نماد مردم ایران و تره‌ها نماد برنامه‌ها و لوایح اصلاحی منصور است که با این سبزیجات درصدد پذیرایی از مردم است.


به مناسبت فصل امتحانات!

ممتحن اولی(به ممتحن دومی)-..... زبونش بد نیست، دستورش هم خوبه ولی خطش رو نمی‌شه خوند، نقاشی و رنگ روغنش خیلی تعریفیه... جبرش عالیه اما حساب سرش نمیشه، طبیعیش هم مصنوعیه!

ملت- با این حساب چند بهش بدیم که دست از سرمون برداره؟کاکا:- بیست!(23)

در این‌ تصویر کاریکاتوریست با زیرکی تمام منصور را در قالب دانش‌آموزی به نمایش گذاشته و خصوصیات رفتاری وی را با دروس امتحانی تطبیق نموده است. به طوری‌که ممتحن صفات اخلاقی وی را اینچنین توصیف می‌کند: فردی حرّاف، فرمانبر با وعده‌های دروغین بسیار.
 


«کارهای مردم از قبیل فرهنگ و بهداشت، به خود مردم واگذار می‌شود»- حسنعلی خان صدراعظم.
صدراعظم: فکر خوبی برای تقسیم کارهای مملکتی کرده‌ام... از این به بعد کار رو شما بکنید، حکومت رو ما!!(24)

منصور در 18 اسفند1342ش. برای معرفی دولت خود و جهت اعلام برنامه‌های مقدماتی، سخنرانی نمود و از طرح عظیم توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی خود سخن به میان آورد و از قدرت خلاقه‌ی مردم  و وجدان عمومی جهت پیشبرد این اهداف یاری خواست.(25) در کاریکاتور مزبور منصور در میان جمعی از مردم با قشر‌های متفاوت چون بازاریان، اصناف، فرهنگیان و پابرهنه‌گان در حال سخنرانی و توجیه برنامه‌هایی است که از پیش طراحی و تدوین شده‌اند.


کلفت صدراعظم:-آهای عمو، این شتر رو اینجا نخوابونی‌ها!!

کاکاتوفیق:- برو ننه خدا پدرتو بیامرزه... این شتریه که در خانه‌ی همه می‌خوابه!؟(26)

دهه‌ی پر التهاب40 از همان ابتدا با مسائل و مشکلات متعددی مواجه شد یکی از آن مشکلات نبود آزادی بیان و سانسور شدید علیه نشریات و روزنامه‌ها بود و دیگری روی کار آمدن سه نخست‌وزیر در طی چهار سال که هر یک به بهانه‌ای با تاثیرگذاری آمریکایی‌ها عزل و نصب می‌شدند؛ یعنی نظرات مردم تاثیری در این وضعیت ندارد. در این تصویر، کاریکاتوریست این مسائل را به نمایش گذاشته است. وی در ابتدا محله‌ای را به نمایش می‌گذارد که محل سکونت سه نخست‌وزیر، علی امینی، در کاریکاتورها معروف به صدراعظم کمربندی، اسدالله علم، در کاریکاتورها معروف به صدراعظم کلنگی و حسنعلی منصور، در کاریکاتورها معروف به حسنعلی خان ناسور است. در ورودی محلّه تابلویی با عنوان «توقف وسائل انتقادیه در این کوچه ممنوع است» را نشان می‌دهد که در کنار آن کاکا توفیق که نماد ملّت ایران است با شتری که منسوب به «شتر انتقاد» است کنار در منزل حسنعلی منصور ایستاده است و خواهان انتقاد از اوست، اما با اعتراض مستخدم منزل وی روبه‌رو می‌شود.
 

«500 لایحه از 675 لایحه دولت در مجلس تصویب شد.» - جراید


-اینا که 500 تاست، ما 675 تا لایحه خدمتتون تقدیم کردیم.

-والله ما نخ‌شو هم باز نکردیم... هر چی هست همونه!(27)

در دوران تعطیلی مجلس، همزمان با نخست‌وزیری علی امینی و اسدالله علم، 675 لایحه‌ی به تصویب هیأت دولت رسید و به اجرا درآمد. منصور در فروردین ماه سال1343ش. این لوایح را برای تصویب به مجلس داد تا در کمیسیون ویژه مورد بررسی قرار گیرد. وی بیشتر لوایح را مورد تأیید قرار داد و گفت دولت قصد تجدیدنظر در لوایح را دارد.در این کاریکاتور منصور در مقابل دیدگان بهت‌زده‌ی نمایندگان مطیع و فرمانبر که تنها به ذکر «صحیح است احسنت» اکتفا می‌کنند لوایح را به صورت مهروموم شده به رئیس وقت مجلس شورای ملّی، مهندس ریاضی، در کاریکاتور معروف به پیازی(28) تقدیم می‌کند و صحبتی که بین رئیس مجلس و منصور ردوبدل می‌شود نشان از عدم آگاهی کامل طرفین از لوایح دارد.
 

«چون دولت با افزایش سهمیه‌ی بنزین موافقت نکرده است، اغلب اتومبیل‌های دولتی متوقف شدند.»- جراید


-قربان بیشتر اتومبیل‌های دولتی به واسطه‌ی گران شدن بنزین کار نمی‌کنند!

-فوراً بخشنامه کنید که اگر تا فردا مشغول کار نشن، پروانه‌شون لغو میشه!!(29)

هیأت وزیران در آذر ماه 1343ش. به پیشنهاد شرکت ملّی نفت ایران و به استناد ماده 26 اساسنامه شرکت ملّی نفت، قیمت بنزین، نفت و نفت سیاه را دو برابر کرد و سپس شهرداری تهران نیز نرخ کرایه تاکسی و اتومبیل‌های سواری را افزایش داد. افزایش بهای بنزین مورد اعتراض رانندگان تاکسی قرار گرفت و سبب اعتصاب تاکسیران‌ها شد. این اعتصاب موجب طولانی‌تر شدن صف‌های اتوبوس شد و در نتیجه دولت اعلام نمود چنانچه تاکسی‌ها فعالیت خود را از سر نگیرند پروانه کارشان لغو خواهد شد.(30)

با این نمونه‌ها دیده می‌شود که هفته‌نامه‌ی توفیق جزء نشریات فکاهی و منتقدی بود که با زبان عامیانه، اعتراض خود را در قالب کاریکاتور و اشعار منظوم در صفحات سیاه و سفید تنظیم می‌نمود و از این طریق در اختیار تمامی مردم قرار می‌داد و تا جایی پیش رفت که از حسنعلی منصور به عنوان «ناسور» و «قمصور» به معنای زخم و دمل چرکی و یا ویران‌گر یاد نمود. سروده‌ها و طرح‌های طنزها و کاریکاتورها همزمان با دوره‌ی نخست‌وزیری حسنعلی منصور در هفته‌نامه‌ی توفیق چاپ و منتشر می‌شده و تاثیر خود را در جامعه برجای می‌گذاشته است. اگرچه کاریکاتورها در ظاهر گویای مطالبی هستند اما در باطن به مسائلی اشاره می-کنند که در زمان خود با خط قرمزهای رژیم پهلوی برخورد داشته است. در واقع کاریکاتوریست‌ها آن ‌نشانه-ها را با مهارت خاص در میان تصاویر جای می‌دهند ودغدغه‌ی اصلی خود را بیان می‌کنند. 


پی نوشت‌ها:
1- ظهوروسقوط سلطنت پهلوی،ج2، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،تهران: اطلاعات ،چاپ هشتم،1374،ص355.
2- همان،صص356-355.
3- سعید قانعی، دو چهره‌ی مرموز، تهران: زریاب، چاپ اول،1377،ص195.
4- ظهوروسقوط سلطنت پهلوی،ج2،ص361.
5- حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،ج1، تهران: وزارت اطلاعات ،مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول ،1380،ص26.
6- دو چهره‌ی مرموز، ص211.
7- منیژه صدری، زندگی و عملکرد حسنعلی منصور به روایت اسناد،تهران:مرکزاسناد انقلاب اسلامی،چاپ اول1383،صص82-74.
8- دو چهره‌ی مرموز، ص230.
9- ظهوروسقوط سلطنت پهلوی،ج2،ص355.
10- دو چهره‌ی مرموز،ص260.
11- ناسور:ریش روان، ریشی که بر گوشه‌ی چشم افتد.رک. لغت‌نامه دهخدا،ج13،ص19576.
12- عباس میلانی، معمای هویدا؛تهران:نشرآتیه و اختران،چاپ اول1380،ص196.
13- سروده شده در 27/5/1341 در روزنامه توفیق،رک. ابوالقاسم حالت،دیوان خروس‌لاری، تهران: نشر کتابخانة سنایی،1370،ص291.
14- ایرج امینی،بر بال بحران(زندگی سیاسی علی امینی)؛تهران:ماهی،چاپ سوم،1388،ص526.
15- علیرضا زهیری،عصر پهلوی به روایت اسناد ،تهران: دفتر نشر و پخش معارف ،چاپ اول، 1379،ص262.
16- صحیفه‌ی امام(مجموعه آثار امام خمینی)،ج1،تهران:وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم،ص139.
17- توفیق، پنجشنبه20فروردین 1343،ش3.
18- جلال فرهمند ، نقدی از درون (مجلس بیست و یکم و حزب ایران نوین از نگاه یک نماینده سابق مجلس) ،(1382بهار)، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، سال هفتم ، ش 25،ص275.
19- همان،ص249.
20- توفیق،پنجشنبه 10 اردیبهشت1343،ش6،ص4.
21- زندگی و عملکرد حسنعلی منصور به روایت اسناد،ص72.
22- توفیق،7خرداد1343،ش9.
23- همان.
24- توفیق پنجشنبه 14 خرداد1343،ش10.
25- دو چهره‌ی مرموز،ص203.
26- توفیق، 14خرداد1343،ش10.
27- توفیق، آذر1343،ش37،ص13.
28- عبدالله ریاضی متولد سال 1285 ش. در اصفهان بود. به جهت تدریس ریاضیات در دبستان دولتی به معلم ریاضی شهرت یافت و نام فامیلی وی یادگار آن دوران بود. وی رئیس دوره‌ی بیست و یکم مجلس شورای ملی بود. اگرچه در زمینه‌ی تحصیل از هوش و استعداد بالایی برخوردار بود اما در زمینه‌ی سیاست جزء عقب‌مانده‌ترین افراد سیاسی بود و به جای اعتراض به کمبودهای جامعه و نیز تصمیم گیری‌های صحیح در زمینه‌ی لوایح مجلس، اعتراضات خود را صرف کمبود پیاز و سیب زمینی در کشور می کرد. بنابراین طنزنویسان چنین رندانه نام خانوادگی وی را به پیازی تغییر داد بودند، یعنی کسی که تنها به کمبود پیاز و سیب زمینی اعتراض می‌کند. رک. رجال عصر پهلوی(16) به روایت اسناد ساواک(عبدالله ریاضی)، تهران: وزارت اطلاعات مرکز بررسی اسناد تاریخی،چاپ اول،1384،صص13،7.
29- همان،ص15.
30- دو چهره‌ی مرموز،صص247،246.

نویسنده: سمیه مقدم - دانشجوی کارشناس ارشد تاریخ انقلاب اسلامی، پژوهشکده امام خمینی(ره)


پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی
 
تعداد بازدید: 4062



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.