عباس خوش عمل
در آن سیاه شب شوم اضطرابانگیز
که در تهاجم توفان سرکش بیداد
ز آسمان و زمين سنگ فتنه میبارید
سحر:
اسیر به دام شب و شقاوت بود
رسید نیمه خرداد با قیام امام
امام عشق،که روح زلال ایمان داشت
دلش چو پهنه دریا، ز خشم میجوشید
هزار سینه سخن داشت
فکر مکتب بود
در آن سکوت سیاه
که سروهای جوان
ز جور شورش و بیداد بادهای مهیب
به خاک غلتیدند
به پای خاست امام
امام جلوة خورشید انقلاب عظیم
چو آذرخش خروشید
که هان، در این شب ظلم
کجاست غیرتت ای آسمان خفته به ننگ
که انفجار عظیم ستارگانت را
به دلسیاهی دریای شب بشورانی
□
ز موج فریادش
ستارگان همه مرز سکوت بشکستند
و در قیامت خونین به عشق پیوستند
شب از کرانه گذشت
و از طلیعة خرداد
بامداد شکفت
□
به نیمه خرداد
که پر فروغترين اختران ایمان را
ستمگران بد اندیش فتنه گر کشتند
و سروهای سرافراز باغ تقوا را
ز پای افکندند
امام ما که تجلّای صبحگاهان بود
وضو ز چشمة سیّال بامدادان ساخت
و در مقام سپاس، به فر رایت فتح
به سجدگاه سپیده نماز عشق گزارد
علم به دوش گرفت
و انتقام ز ضحاک مار دوش گرفت
کنون که نور سحر
جلوه میکند همهجا
کندن که شب شده زایل
دمیده صبح نجات
بیا که پاس بداریم یاد یاران را
بنام عشق، بخوانیم شبشکاران را
به نام نامی اسلام
دین پاک رسول
صلا دهیم به گیتی
امیدواران را
تعداد بازدید: 4734