صحیفه امام

هشت سخنرانی، نامه و تلگراف امام خمینی(ره) در آبان 1341


07 بهمن 1402


امام خمینی(ره) ششم آبان 1341 در جمع 200 نفر از کسبه بازار تهران(1) که در منزل ایشان گرد هم آمده بودند، درباره لزوم لغو لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی سخنرانی کردند. متن سخنان ایشان چنین است:

[بسم‌الله الرحمن الرحیم]                                  

... آیا من از شما تشکر بکنم، یا شما از من تشکر بکنید؟ هیچ‌کدام از یکدیگر تمنای تشکر نداریم؛ بلکه وظیفه دینی همه ماست که بگوییم و بخواهیم که قانون شرکت نسوان در انتخابات(2) انجام نشود. و اگر این قانون عملی بشود، دنبالش چیزهای دیگری است، و خواسته اکثریت مردم، شرط است؛ اکثر مردم این مملکت از این امر بیزارند. و شما فعلاً تعطیل عمومی نکنید. خدا نیاورد آن روز را که تعطیل عمومی بشود! و باز هم دعا می‌کنم که از این عمل به‌طور آرام جلوگیری شود. خدا نیاورد آن روزی را که علما بگویند تعطیل بکنید! اسدالله عَلم(3) در این مملکت چه می‌خواهد بکند؟! این کار بازخواست و محاکمه‌های بعدی دارد. به‌طوری که شنیدم، از امینی(4) این موضوع را خواسته بودند؛ ایشان قبول نکرد و به کنار رفت. به حساب ارسنجانی(5) هم روزی خواهند رسید. اگر تمام دنیا ـ یک‌طرفه ـ بگویند: باید بشود! من یکی می‌گویم: نباید بشود. نه وظیفه من تنهاست، بلکه وظیفه شاهنشاه و همه افراد این مملکت است که بگویند این کار صلاح نیست...

[خطاب به حجت‌الاسلام انصاری، واعظ شهیر قم:]

شنیده‌ام دو شب است زبان تو(6) را بسته‌اند. چه می‌شود که اگر دستبند به دست من و شما بزنند و به گوشه زندان بیندازند؟ مگر ما از حسین‌ بن علی و امام سجاد بالاتر هستیم؟ در تمام نقاط این کشور، این جریان، رویش بحث است و مردم تنفر خودشان را از این امر چه به شاهنشاه و چه به دولت، نوشته‌اند.

 

قانون این کشور قانون امام جعفر صادق(ع) است

این کشور، قانون اسمی‌اش قانون امام جعفر صادق(ع) است و باید تا موقع ظهور امام زمان(عج)، این قانون(7) باقی بماند. از کلیه علما بخواهید تا آنها بخواهند. فرستاده آقای بهبهانی(8) نزد من آمد و گفت: من تا آخرین نفس برای این موضوع اقدام می‌کنم. دولت باید بنویسد در روزنامه‌های رسمی که این عمل نقض شد و علناً به مردم اعلام کند. شنیده‌ام آقای فرماندار گفته است: دولت کار دارد. چه کاری از این کار واجب‌تر است که رضایت بیست میلیون جمعیت را فراهم کنند؟ چون از ده میلیون نفر جمعیت زن ایران، فقط یک‌صد نفر زن هرجایی مایل هستند که این کار بشود. سازمان‌های اداری بایستی به دولت بگویند؛ و «انصاری» زبان گویای مردم قم است و تنها نیست؛ و همه جمعیت پشت سر او هستند، و حتماً امشب بایستی به منبر بروی و جریان را کاملاً شرح دهی که مردم بیدار شوند... .(9)

 

امام خمینی(ره) هفتم آبان 1341 نیز در نامه‌ای به حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی از فعالیت‌ها و خطابه‌های وی در اعتراض به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی تشکر و قدردانی کردند. در نامه ایشان چنین آمده است:

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

خدمت ذی‌شرافت جناب مستطاب ثقه‌الاسلام والمسلمین آقای فلسفی، خطیب شهر اسلامی ـ دامت افاضاته          

به عرض عالی می‌رساند، ان‌شاءالله مزاج محترم قرین سلامت و سعادت است. از مساعی جمیله جنابعالی در نشر حقایق و احکام اسلام و ابطال باطل و ردع(10) منحرفین از مقاصد پلید و نیات فاسد، علمای اعلام و علاقه‌مندان به اسلام و استقلال مملکت جعفری متشکرند. امید است خداوند این زبان گویای اسلام را از شرّ اشرار حفظ فرماید. یقین داشته باشید که خدای تبارک و تعالی با ما است و هیچ قوه‌ای نمی‌تواند باخواست خداوند متعال و حضرت ولی‌امر ـ عجل‌الله تعالی فرجه ـ که خواست ملت اسلام، تبع آن است مبارزه کند و به خواست خداوند تعالی نصرت با اسلام و مسلمین است. ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم.(11) امید است که جنابعالی و سایر وعاظ محترم که زبان قرآن و ملت هستند در این قضیه دینی، دیْن خود را به وجه احسن ادا فرمایند و موجب رضای خداوند تعالی و نبی‌ اسلام ـ صلی‌الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه هدی ـ علیهم صلوات‌الله ـ را فراهم فرمایند. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته.(12)

روح‌الله الموسوی الخمینی

 

در پی دعوت امام خمینی(ره) از علما و مراجع برای اعتراض به تصویب‌نامه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، آیت‌الله خوانساری اعلامیه‌ای جهت تجمع مردم تهران در مسجد سیدعزیزالله صادر کرد. امام خمینی(ره) نهم آبان 1341 نامه‌ای به حجت‌الاسلام والمسلمین فلسفی و درباره این اعلامیه نوشتند که متن آن چنین است:

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

خدمت ذی‌شرافت جناب مستطاب ثقه‌الاسلام والمسلمین آقای فلسفی، خطیب شهیر اسلامی ـ دامت افاضاته

به عرض عالی می‌رساند، ان‌شاءالله مزاج محترم خالی از نقاهت است. ضمناً اعلامیه آقای خوانساری را ملاحظه کردم و خالی از تعجب نبود.(13) اصل اقدام ایشان بسیار به موقع و لازم است لکن کیفیت آن خیلی نارسا و سست است. برای این مطلب دینی که اساس روحانیت و دیانت و ملیت در خطر است، مجلس روضه درست کردن و در ضمن آن، اساس دیانت را قرار دادن، بسیار موهن است نسبت به مقصد. و از آن بدتر آنکه مسجد سیدعزیزالله را که چهار هزار جمعیت مقدس بازاری در آن مجتمع می‌شود. و البته می‌دانید دولت از دیانت نمی‌ترسد، تا از بازاری متدین و دعای اینها یا نفرین آنها وحشت کند؛ دولت از مردم فعال و جوان و احزاب و دانشگاه ملاحظه می‌کند. باید یک اجتماع دینی که آقای فلسفی سخنگوی دیانت اسلام صحبت می‌کند و آقای خوانساری از مراجع وقت می‌خواهد صحبت کند در مسجد سیدعزیزالله که حکم یک صندوقخانه را دارد، نباشد.

من نمی‌دانم این چه فداکاری است؟ باید این امر به توسط یک کرور اعلامیه به تهران و حومه تهران حتی قزوین، قم و بلاد نزدیک و دور منتشر شود و گفته شود و نوشته شود که چون برای این اجتماع، جایی در تهران نیست، خارج تهران در بیابان می‌رویم. در این صورت از دو حال خارج نیست، یا آنکه با سرنیزه جلوگیری می‌کنند و آن خیلی بعید است. آن وقت تکلیف یکسره می‌شود و ما غالب می‌شویم و سقوط دولت حتمی است، و یا نمی‌کنند، تمام ناراضی‌ها به شما ملحق می‌شوند و غوغا می‌کنند و عظمت مطلب، آنها را از پا در می‌آورد و طرفین مطلب به نفع مسلمین است.

حالا این فرصت از دست رفت، لکن فرصت دیگری باقی است و آ‌ن این است که جنابعالی در ضمن صحبت تکیه کنید به این نکته که ما نمی‌خواهیم اجتماع بزرگ درست کنیم والاّ در صورت لزوم در خارج تهران اجتماع می‌کنیم و مطالب مهم‌تر را به گوش ملت می‌رسانیم و در قم اجتماع ایران را تهیه می‌کنند و در صحرای قم، به مردم ایران مطالبی که باید گفته شود، شخصاً بعضی از علما خواهند گفت.

سرکار می‌دانید در این حال که ما قرار گرفتیم قضیه از آشتی و صلح گذشته و پای نابودی احکام اسلام و فتح در کار است و «هیهات منّا الذلّه». نترسید، ملاحظه نکنید. آقای خوانساری را نمی‌گیرند. شما را نمی‌گیرند؛ دنیا اقتضا ندارد. شما بهتر می‌دانید. بنده از ناراحتی دیگر نمی‌توانم عرض بکنم. والسلام علیکم و رحمه‌الله.(14)

2 جمادی‌الثانیه

روح‌الله الموسوی الخمینی

 

امام خمینی(ره) بار دیگر در چهاردهم آبان 1341 در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه و بازاریان تهران(15) که در مسجد اعظم قم و در مجلس درس ایشان گرد هم آمده بودند، درباره لزوم لغو لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی سخن گفتند. متن بیانات ایشان چنین است:

[بسم‌الله الرحمن الرحیم]

ما تنها نیستیم

... ان‌شاءالله موضوع لغو شرکت نسوان در انتخابات درست می‌شود؛ اگر درست نشد ما تنها نیستیم؛ تمام ملت ایران و عشایر و حتی سایر ملت‌های کشورهای مسلمان و سنی پشتیبان ما هستند. ما باز هم امیدواریم که دولت به اشتباه خود پی ببرد و جواب مساعد بدهد؛ و تصور نکند با فوت مرحوم آیت‌الله بروجردی، می‌شود به دین لطمه زد. هزارها آیت‌الله بروجردی به دین متکی بوده، و دین به آیت‌الله تکیه ندارد. کسانی که پای منبر هستند، این مطالب را به دولت برسانند(16). شما مردم، آرامش را حفظ کنید و به کار خود مشغول باشید.(17)

 

 

امام خمینی(ره) پانزدهم آبان 1341 هم در دو تلگراف جداگانه به محمدرضا پهلوی و اسدالله علم نخست‌وزیر وقت- نسبت به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به آنها هشدار داده و خواستار لغو آن شدند. متن تلگراف‌های ایشان به محمدرضا پهلوی به این شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

حضور مبارک اعلیحضرت همایونی

تلگراف مبنی بر آنکه اعلیحضرت بیش از هر کس در حفظ شعائر مذهبی کوشا هستند، و تلگراف اینجانب را برای دولت ارسال داشتند، و توفیق اینجانب را در ترویج مقررات اسلامی و هدایت عوام خواستار شدند، موجب تشکر گردید. البته ملت مسلمان ایران از اعلیحضرت همین انتظار را دارند. فرموده اعلیحضرت موافق است با آنچه از پیغمبر اسلام ـ صلی‌الله علیه و آله ـ به ما رسیده إِذَا َظَهَرَتِ البِدَعُ فِی اُمَّتِی فَلیُظهِرِ العَالِمُ عِلمَهُ؛ فَمَن لَم یَفعَل. فَعَلَیْهِ لَعنَهُ‌اللهِ(18). البته شغل روحانی، ارشاد و هدایت ملت است.

مع‌الأسف با آنکه به آقای اسدالله عَلم در این بدعتی که می‌خواهد در اسلام بگذارد تنبه دادم و مفاسدش را گوشزد کردم، ایشان نه به امر خداوند قاهر گردن نهادند و نه به قانون اساسی و قانون مجلس اعتنا نمودند، و نه امر ملوکانه را اطاعت کردند، و نه به نصیحت علمای اسلام توجه نمودند؛ و نه به خواست ملت مسلمان ـ که طومارها و تلگرافات و مکاتیب(19) بسیار آنها از اقطار کشور نزد اینجانب و علمای اعلام قم و تهران موجود است ـ وقعی گذاشتند، و نه به اجتماعات انبوه قم و تهران و سایر شهرستان‌ها و ارشاد مفید خطبای اسلام احترامی قائل شدند.

آقای عَلم از نشر افکار عمومی در مطبوعات و انعکاس تلگرافات مسلمین و اظهار تظلم آنها به اعلیحضرت و علمای ملت جلوگیری کرده و می‌کند؛ و برخلاف قانون اساسی مطبوعات کشور را مختنق کرده؛ و به وسیله مأمورین در اطراف مملکت، ملت مسلمان را که می‌خواهند عرض حال خود را به اعلیحضرت و علمای ملت برسانند ارعاب و تهدید می‌کند. آقای عَلم تخلف خود را از قانون اسلام و قانون اساسی اعلام و برملا نموده. آقای اسدالله عَلم گمان کرده با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به «کتاب آسمانی» ممکن است قرآن کریم را از رسمیت انداخت؛ و اوستا و انجیل و بعض کتب ضاله را قرین آن یا به جای آن قرار داد. این شخص تخلف از قانون اساسی را به بهانه الزامات بین‌المللی شعار خود دانسته؛ با آنکه الزامات بین‌المللی مربوط به مذهب و قانون اساسی نیست. تشبث به الزامات بین‌المللی برای سرکوبی قرآن کریم و اسلام و قانون اساسی و ملت، جرم بزرگ و «ذَنْبِ لا یُغْفَر»(20) است.

اینجانب، به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه می‌کنم به اینکه اطمینان نفرمایید به عناصری که با چاپلوسی و اظهار چاکری و خانه‌زادی می‌خواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده و به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن اساسی ملیت و سلطنت است، با تصویب‌نامه‌های خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند تا نقشه‌های شوم دشمنان اسلام و ملت را عملی کنند. انتظار ملت مسلمان آن است که با امر اکیدْ، آقای عَلم را ملزم فرمایید از قانون اسلام و قانون اساسی تبعیت کند، و از جسارتی که به ساحت مقدس قرآن کریم نموده، استغفار نماید والاّ ناگزیرم در نامه سرگشاده به اعلیحضرت مطالب دیگری را تذکر دهم. از خداوند تعالی استقلال ممالک اسلامی و حفظ آنها را از آشوب و انقلاب مسئلت می‌نمایم.(21)

روح‌الله الموسوی الخمینی

متن تلگراف امام خمینی(ره) به نخست‌وزیر وقت حکومت پهلوی هم چنین است:

تهران ـ جناب آقای اسدالله عَلم

عطف به تلگراف سابق اشعار می‌دارد، معلوم می‌شود شما بنا ندارید به نصیحت علمای اسلام که ناصح ملت و مشفق امتند، توجه کنید؛ و گمان کردید ممکن است در مقابل قرآن کریم و قانون اساسی و احساسات عمومی قیام کرد. علمای اعلام قم و نجف اشرف و سایر بلاد تذکر دادند که تصویب‌نامه غیرقانونی شما برخلاف شریعت اسلام، و برخلاف قانون اساسی و قوانین مجلس است.

اگر گمان کردید می‌شود با زور چند روزه قرآن کریم را در عرض «اوستا»ی زرتشت، «انجیل» و بعض کتب ضاله قرار داد، و به خیال از رسمیت انداختن قرآن کریم، تنها کتاب بزرگ آسمانی چند صد میلیون مسْلم جهان، افتاده‌اید و کهنه‌پرستی را می‌خواهید تجدید کنید، بسیار در اشتباه هستید. اگر گمان کردید با تصویبنامه غلط و مخالف قانون اساسی می‌شود پایه‌های قانون اساسی را که ضامن ملیت و استقلال مملکت است، سست کرد و راه را برای دشمنان خائن به اسلام و ایران باز کرد، بسیار در خطا هستید.

اینجانب مجدداً به شما نصیحت می‌کنم که به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسی گردن نهید، و از عواقب وخیمه تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون بترسید؛ و بدون موجب، مملکت را به خطر نیندازید؛ والاّ علمای اسلام درباره شما از اظهار عقیده خودداری نخواهند کرد. والسلام علی من اتبع الهدی.(22)

روح‌الله الموسوی الخمینی

 

امام خمینی(ره) بیستم آبان 1341 در بیاناتی در مسجد اعظم قم بار دیگر به بی‌اعتنایی دولت حکومت پهلوی در مورد لغو لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی اعتراض کردند. ایشان فرمودند:

[بسم‌الله الرحمن الرحیم]

علمای اسلام ساکت نمی‌مانند

«خوب است کسانی که این بیانات را می‌نویسند، به مقامات دولتی اطلاع دهند که بیش از این با احساسات مردم بازی نکنند. علمای اسلام دست‌بردار نیستند؛ اگر آنها خیال می‌کنند با امروز و فردا کردن، می‌توانند موضوع(23) را مسکوت بگذارند؛ اشتباه است، ابداً این‌طور نیست؛ کار، خیلی مهم است. صحبت خطر برای اسلام است. علمای اسلام نمی‌توانند ساکت بمانند.»

«این قضیه منحصر به علمای ایران نیست؛ علمای عراق، علمای مصر، علمای یمن و علمای سایر نقاط اسلامی هم در این موضوع با ما هستند. اگر روزی بنا شود که با کمک شما بخواهیم عملاً به دولت نشان بدهیم، جمعیت اینقدر نخواهد بود؛ آن روز، جمعیتی جمع شود که اینجا جا نگیرند و باید در بیرون قم اجتماع کنند. ولی ما انتظار داریم، دولت عاقبت کار را ملاحظه کند و بیش از این، جواب به طول نینجامد. شما هم چند روز دیگر صبر کنید.»(24)

 

امام خمینی(ره) در همان ایام (آبان 1341) در نامه‎ای به آیت‌الله سید مهدی یثربی، از روحانیون و مردم کاشان برای پشتیبانی از روحانیت قم دعوت کردند. متن نامه ایشان چنین است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

به عرض عالی می‌رساند،‌ مرقوم محترم که حاکی از سلامت وجود محترم بود موجب تشکر گردید. توفیق و سعادت جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. اگر صلاح می‌دانید از خود آقایان روحانیون و سایر طبقات نشریه‌ای مبنی بر پشتیبانی از قم و اظهار تأثر از واقعه فاجعه منتشر فرمایید. امید است ان‌شاءالله بتوانیم جلو این مفاسد را که می‌خواهند اجرا کنند بگیریم. امید است در مضانّ استجابت دعوات، منظور نظر شریف باشم. والسلام علیکم و رحمه‌الله.(25)

روح‌الله الموسوی الخمینی

 

 

 

 

پی‌نوشت‌ها:

1ـ بنابرگزارش مورخ 1341 /8 /6 مأمور ویژه شهربانی قم، بیانات امام خمینی(ره) در ساعت ده صبح 41 /8 /6 در دیدار با حدود دویست نفر از کسبه بازار تهران در منزل امام خمینی(ره) ایراد شده است.

2ـ به لایحه انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی اشاره شده است که براساس آن به‌طور نمایشی به زنان حق رأی و انتخاب شدن داده می‌شد. حضرت امام با آگاهی از اهداف بعدی حکومت پهلوی، مخالفت خود را با تصویب و اجرای این قانون اعلام کرد.

3ـ نخست‌وزیر وقت. وی بر تصویب و اجرای لایحه انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی پافشاری می‌کرد.

4ـ علی امینی پیش از اسدالله عَلم، سِمت نخست‌وزیری داشت.

5ـ حسن ارسنجانی، وزیر کشاورزی. او مجری اصلاحات ارضی بود.

6ـ آقای انصاری از وعاظ قم که در آن ایام به دستور ساواک و شهربانی قم ممنوع‌المنبر شده بود.

7ـ اشاره به اصل «نظارت پنج روحانی طراز اول بر نحوه تصویب قوانین»، پیش‌بینی شده در قانون اساسی مشروطه.

8ـ آقای سیدمحمد موسوی بهبهانی (فرزند آقای سیدعبدالله بهبهانی) از علمای سرشناس تهران.

9- صحیفه امام، ج 1، صص 82-83.

10ـ بازداشتن و طرد و منع کردن.

11ـ بخشی از آیه 7 سوره محمد: «اگر خدا را یاری کنید خداوند شما را یاری رساند و گام‌هایتان را استوار گرداند».

12- صحیفه امام، ج 1، ص 84.

13ـ در پی دعوت امام خمینی(ره) از علما و مراجع برای اعتراض به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، آقای خوانساری اعلامیه‌ای صادر کرد که در آن هیچ اشاره‌ای به موضوع مذکور نشده بود. متن اعلامیه ایشان چنین است: «بسمه‌تعالی شأنه. به مناسبت تصادف روز پنجشنبه سوم جمادی‌الثانیه با رحلت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا ـ علیها سلام ـ مجلس ذکری از ساعت 9 الی 11 در مسجد سیدعزیزالله منعقد؛ امید است برای عرض اخلاص به مقام مقدس پیغمبر اکرم (ص)، به استماع موضوع مهم مذهبی که لازم است به اطلاع رسد، عموم طبقات، خاصه آقایان علمای اعلام ـ دامت برکاتهم ـ شرکت فرمایند. الاحقر: احمد الموسوی الخوانساری».

14-  صحیفه امام، ج 1، صص 85- 86.

15ـ بنا به تلگراف مورخ 1341 /8 /14 حسین پرتو (رئیس شهربانی قم) به اداره کل اطلاعات شهربانی کل کشور: ساعت 9 صبح روز 41 /8 /14 در حدود دویست نفر از بازاریان تهران، به سرپرستی آقایان کسرایی خیاط، حاجی آقا حسین نیلچی، امجد خرازی فروش، حاجی میرزا عباس خرازی فروش، جوانمرد خرازی فروش، حاجی شیخ علی‌نقی بزاز و حاجی میرزا علی سقط فروش، به مجلس درس آقای خمینی رفتند و اظهار داشتند: درس و نماز جماعت برای چیست و چرا تعطیل نمی‌کنید؟ و آقای خمینی [خطاب] به جمعیت، سخنان بالا را اظهار نمود.

16ـ اشاره به مأموران ساواک و شهربانی.

17- صحیفه امام، ج1 ، ص 87.

18ـ اصول کافی، ج 1، ص 4: «هنگامی که بدعتی در امت من آشکار می‌شود بر عالِم دینی است که آن را افشا کند، و اگر چنین نکرد، لعنت و نفرین خدای بر او باد».

19ـ نامه‌ها.

20ـ گناه نابخشودنی.

21- صحیفه امام، ج1 ، صص 88-89.

22- صحیفه امام، ج1، ص 90.

23ـ دولت اسدالله عَلم، لایحه‌ای در مورد «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» به تصویب رساند که در آ‌ن، ‌قید «اسلام» را از شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان برداشته و به جای سوگند به «قرآن مجید» سوگند به «کتاب آسمانی» آورده بودند تا راه برای نفوذ عناصر بهایی و عوامل اسرائیل هموار گردد.

24- صحیفه امام، ج1، ص91.

25- صحیفه امام، ج1، 92.

 

 



 
تعداد بازدید: 7858



آرشیو صحیفه امام

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.