جعفر گلشن روغنی
12 خرداد 1397
براساس گزارش ماموران ساواک از ساعات اولیه 12 خرداد 1342 نقاط مختلف شهر تهران به خصوص مرکز شهر شاهد مراسم عزاداری بود. عدهای از خیابان بوذرجمهری عزاداری را شروع کردند. در سمت شمالی همین خیابان مقابل مسجد شاه سه تابلوی بزرگ با امضای عباس حیدری روی دیوار نصب بود. روی این تابلوها این شعارها نوشته شده بود: 1ـ جنگ با قوانین مقدسه اسلامی پیمودن راه ارتجاع و راه نمرود و فرعون و یزید است. شخص مسلمان از راهی که سراسر آن سقوط و کفر و آتش است هرگز نخواهد رفت. ننگ و نفرت بردشمنان قوانین اسلام. 2ـ قدرت لایزال حق و دستتوانای محبت خدا اعلیحضرت ولیعصر(عج) همواره پشت و پناه اسلام است. کسانی که با قوانین اسلام مبارزه میکنند خفاشان کوری هستند که سند نادرستی و حماقت و عقبماندگی و ارتجاع خود را علناً به ثبت میرسانند. 3ـ اسلام دین مقدس پیشتازان راه درستی و حقیقت است. زنده باد اسلام. جاوید باد اسلام. پاینده باد قرآن. بیدار و هوشیار باد ملت مسلمان. ایران و اسلام و روحانیت بزرگترین سنگر دفاع از دین و ناموس وشرف و استقلال کشور است.[1]
مردم عزادار پس از مدتی به خیابان سیروس رسیدند و از آنجا هم راهی میدان بهارستان شدند. این گروه در ادامه، پرچمها و پلاکاردهایی را در دست گرفتند که شعارهای سیاسی در آنها نوشته شده بود. مردم با صدای بلند آیات قرآن را تکرار میکردند. آنان به دستههای شش ـ هفت نفر تقسیم شده بودند تا اگر مأموران خواستند متعرض آنها شوند بتوانند به آسانی بگریزند.
جمعیت دیگری که از مسجد حاجابوالفتح خارج شده بودند دسته بزرگی را تشکیل داده به سمت میدان شاه مسجد را ترک گفتند. در آن میدان دسته دیگری جمع شده بودند که آنها هم به دسته مسجد حاجابوالفتح پیوستند و به صورت صفهای منظم به سینهزنی مشغول شدند. در ادامه مسیر، نقاط متعددی از جمله خیابان ری، سرچشمه، مجلس، شاهآباد، اسلامبول، فردوسی، شاهرضا وکالج را پشت سر گذاشتند و در مقابل دانشگاه تهران تجمع کردند. در طول مسیر، عزاداران با روشهای مختلفی از حوزه علمیه قم و مراجع و روحانیون پشتیبانی میکردند. مثلاً از میان جمعیت یک نفر فریاد میزد: «از قم حمایت کنید! آنانکه به مدرسه فیضیه یورش بردند همانهایی هستند که اگر دستشان به امام حسین(ع) هم میرسید حتماً ایشان را کشته بودند. امام حسین را پیدا نکردند و الاّ او را کشته بودند؛ چون آنها میدانستند تنها کسی که آنها را رسوا خواهد کرد کسی غیر از ایشان نیست.[2]
مردم در جلو دانشگاه تهران به سخنرانی دو نفر گوش دادند. این عزاداری که به یک راهپیمایی سیاسی شباهت پیدا کرده بود، همچنان ادامه یافت و مسیر خیابان شاهرضا، سیمتری نظامی و خیابان سپه (مقابل دانشکده افسری)را هم پیمود. تا اینکه مردم از قسمت جنوبی قصد داخل شدن به خیابان کاخ را داشتند که با مخالفت و جلوگیری مأموران انتظامی از این کار بازماندند. آنان در حالی که شکل تظاهرات را به خود گرفته بودند با مشتهای گرهکرده اقدام به سردادن شعار کردند و دستشان را به سمت کاخهای سلطنتی بالا بردند. مردم شعار میدادند «مرگ بر دیکتاتوری».
دستههای عزاداری به سمت خیابانهای اطراف بهارستان گسیل شدند. در این میان یکی از عزاداران به نام حاج مهدی عراقی روی بلندی قرار گرفت و در حالیکه به جمعیت اطراف خود مستولی بود و ناراحتی از سروصورتش پیدا بود، خطاب به آنها گفت: «اسلام غریب است، مردم! پسر پیغمبر دارد شما را دعوت میکند مردم!». مردم پس از مدتی که شعار دادنشان تمام شد، به سمت چهارراه پهلوی به راه افتاده، در ادامه هم از حسنآباد، میدان سپه و ناصرخسرو گذشتند و به مسجد شاه رفتند.آنان با وجود اینکه باید پس از رسیدن به در مسجد مزبور پراکنده میشدند، اما همچنان به مراسم خود ادامه دادند و در اثر هیجانی که وجودشان را فراگرفته بود، از در شرقی مسجد وارد بازار شدند. بازار را هم دور زدند و در راسته کفاشها به تظاهرات شدیدی پرداختند. در این قسمت از بازار شعار میدادند: «قم گشته کربلا/ هر روزش عاشوراست. فیضیه قتلگاه است/ خون جگر علماء شده. موسم یاری/ مولایم خمینی/ یاصاحب العصر».[3] عزاداران در ادامه از طریق سبزهمیدان بار دیگر به مسجد شاه درآمدند. در قسمتهای پایانی مراسم اعلام شد که روز بعد ساعت9 صبح عزاداری برپا خواهد شد. به همین منظور از عموم طبقات مردم بویژه دانشجویان خواسته شد که در مراسم فردا حضور پیدا کنند. حاضران این مراسم در حدود ساعت دو بعدازظهر متفرق شدند.[4]
[1].قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2 (فیضیه)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378 ش، صص357 تا 361.
[2]. خاطرات 15 خرداد، دفتر هشتم، ص161.
[3]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج2، ص358.
[4]. روحبخش، رحیم، نقش بازار در قیام 15 خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381ش، ص186؛ مهری، مساجد بازار تهران در نهضت امام خمینی، صص97 و 98.
تعداد بازدید: 1178