جعفر گلشن روغنی
07 تير 1397
در گزارشی که 7 تیر 1342 از جانب سرتیپ افتخار، سرپرست شهربانیهای خراسان به استاندار و رئیس ساواک خراسان با مهر خیلی محرمانه ارسال شد، از مجلس روضه در منزل آیتالله سیدمحمدهادی میلانی در شهر مشهد در همان روز که از ساعت 9 تا 11 صبح برقرار بود، خبر داده شد. در این مجلس پس از سخنرانی آقایان سیدمرتضی سبزواری واعظ و غروی در باب امر به معروف و نهی از منکر و روضه شهادت امام حسن مجتبی(ع)، فرزند آیتالله میلانی به منبر رفت و در پایان سخنانش گفت که: «تلگرافات زیادی برای فراهم شدن وسایل استخلاص آقایان آیتالله خمینی و قمی و محلاتی و فلسفی و غیره از مشهد و سایر شهرها، حتی کشورهای خارجی شده... ممکن است... به اتفاق آیتالله میلانی برای چند روزی با آقایان علما به تهران برویم.»[1] مأمور دیگری از این مجلس روضهخوانی گزارش داد که فرزند آیتالله میلانی در انتهای سخنانش گفت که: «ای مسلمانان منتظر نزول بلا باشید، زیرا خبر از پیغمبر است که زمانی بیاید که دولت نسبت به علما کینه و عداوت پیدا کند و آن زمان بلانازل خواهد شد و اکنون همان موقع رسیده و سپس افزود ای مسلمانان نجیب مشهد تا امروز تلگرافی از مشهد و چند کشور خارجی به آقایان علما مخابره شده که صورت آن به دست ما رسیده است و بعد صندوقی که محتوی تلگرافات بوده به مردم نشان داد و در خاتمه دو تلگراف از آقایان حکیم و خویی قرائت نمود که در آن نسبت به دستگیری آقایان علما اظهار همدردی شده بود.»[2] او همچنین گفت: «پدرم در روز سیزدهم محرم عازم تهران شدند اما نگذاشتند. ایشان را از بین راه به مشهد مراجعت دادند. ولی اکنون بدانید من و آیتالله تا جمعه آینده عازم حرکت به تهران هستیم و این دفعه تصمیم ما بر این است به هر وسیلهای که شده خود را به تهران برسانیم و درباره زندانیان خود دفاع نماییم.»[3]
[1]. حضرت آیتالله العظمی آقای حاج سیدمحمد میلانی، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1380 ش، ص 130.
[2]. همان، ج 1، ص 148.
[3]. همان، ج 1، ص 129.
تعداد بازدید: 1195