جعفر گلشن روغنی
29 بهمن 1397
در 29 بهمن 1343 جمعی از روحانیون و فضلای حوزه علمیه قم به امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت حکومت پهلوی نامهای سرگشاده نوشتند. در این نامه که رونوشتی از آن را نیز برای دیوان عالی کشور ارسال داشتند، نسبت به رفتارهای خلاف قوانین اسلام و قانون اساسی در ایران اعتراض کرده خواستار توجه دقیق به احکام اسلام شدند. در این نامه آمده بود: «جناب نخستوزیر، متأسفانه در سالهای اخیر اقداماتی برخلاف قوانین اسلام و قانون اساسی در این کشور مذهبی انجام یافته که موجبات ناراحتی عموم طبقات را فراهم آورده فاصله عمیقی بین ملت و هیئت حاکمه ایجاد کرده است... با کمال تأسف هر دولتی که روی کار آمده، به جای آنکه به این اختلاف خاتمه دهد، آن را شدیدتر و احساسات ملت را علیه هیئت حاکمه برافروختهتر نموده است. ما نمیدانیم متصدیان امور چه فکری میکنند و در نظر دارند این مملکت را به کجا بکشانند. آیا در این مملکت به اصطلاح دینی و مشروطه، مردم حق هیچگونه اظهارنظر در سرنوشت خود نباید داشته باشند؟ خفقان، محدودیت، سانسور، تفتیش عقاید از یک طرف، شکست اقتصادیات و تصاعد هزینه کمرشکن زندگی از طرف دیگر، ملت را از پای درآورده و اگر کسی از وضع موجود اظهار نارضایتی کند، سیاهچال زندان و سپس حکم دادستانی ارتش زندگی تیره او را تیرهتر نماید... آخر در کدام گوشه جهان تا این حد فشار اختناق، حبس، زجر، شکنجه و ترور افکار بر مردم حکومت میکند؟ در کدام کشور مراجع و زعمای دینی، سخنگویان مذهبی، روشنفکران، اساتید دانشگاه، تجار و اصناف، بالاخره طبقات متفکر و فعال کشور حق اظهارنظر در شئون اجتماعی خود را ندارند؟ در جهان امروز کجا معمول است عدهای مطلقالعنان حاکم مطلق بر جان و مال و ناموس مردم باشند و کسی حق فریاد و تظلم نداشته باشد؟ در کدام گوشه دنیا سابقه دارد که یک مرجع دینی و زعیم فداکار ملی با داشتن مصونیت و صلاحیت قانونی که از کشور خود دفاع میکند و میگوید نباید بیگانگان با اتکای به مصونیت مطلق بر مال و جان و ناموس مردم تسلط داشته باشند او را به اتهام ناجوانمردانه «قیام علیه مصالح کشور و تمامیت ارضی» تبعید و در مملکت دیگری زندانی و ممنوعالملاقات نمایند؟ آیا این قسم حکومت در بین ملل نیمهوحشی آن هم در دوران حکومت فردی از پستترین حکومتها شمرده نمیشده است؟».
در ادامه نویسندگان نامه از هویدا خواستهاند تا سری به زندانها بزند و بپرسد: «این اصناف مختلف زندانی: علما، وعاظ، اساتید دانشگاه و دانشجویان، تجار و اصناف به چه جرمی مدتها در زندان بهسر میبرند؟ آیا جز دفاع از حریم قرآن و عظمت کشور و تظلم از خفقان و دیکتاتوری جرمی داشتهاند؟ آیا اگر کسی گفت نباید اسلام و قرآن مورد تهاجم واقع شود، کشور در چنگ بیگانگان افتد، ثروتهای سرشار مملکت به یغما رود، اختناق و فشار بر مردم حکومت کند، دولتها در تأمین خواستههای مردم باید کوشش نمایند و بالاخره اگر کسی خواست با استفاده از حق قانونی خود در شئون کشورش اظهارنظر نماید، باید در سیهچال زندان زندگی کند و با محرومیتهای همهجانبه دست به گریبان باشد؟» در پایان این نامه آمده بود که «طبقات مختلف کشور بالخصوص علمای اعلام و بالاخص حوزه علمیه قم که مرکز هدایت و پرورش کشور است منتظرند که هر چه زودتر به وضع موجود خاتمه داده شود و مخصوصاً در اسرع اوقات رهبر شیعیان، مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی مدظله علی رؤسالمسلمین را به قم عودت داده و سایر علما و دانشمندان، اساتید محترم دانشگاه و دانشجویان و اصناف، تجار و متدینین را از زندان آزاد نموده و بیش از این نسبت به احساسات پاک و گرم مردم بیاعتنایی نشود».
این نامه را شماری از علما و فضلای حوزه علمیه قم از جمله احمد آذری قمی، ابراهیم امینی، محمدرضا توسلی، احمد جنتی، عبدالله جوادیآملی، حسین حقانی، سیدعلی خامنهای، ابوالقاسم خزعلی، سیدهادی خسروشاهی، صادق خلخالی، علی دوانی، عبدالرحیم ربانیشیرازی، حسین شبزندهدار، سیدموسی شبیریزنجانی، نعمتالله صالحی نجفآبادی، علی قدوسی، محمدعلی گرامی، عباس محفوظی، محمد محمدی، محمدحسین مسجدجامعی، علی مشکینی، محمدتقی مصباح یزدی، حسینعلی منتظری، محمد موحدیلنکرانی، حسین نوری همدانی، اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد یزدی امضا کرده بودند.
اسناد انقلاب اسلامی، ج3،تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374ش، ص 128-130؛ بازرگان، مهدی، یادداشتهای روزانه، تهران، قلم، 1376ش،ص335-337؛ آیتالله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1396ش، ص 56-59؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: حجتالاسلام و المسلمین علی دوانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1393ش، ص43-46؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1393ش، ص 13-16؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج3(2آبان1343-27تیر1345)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1393ش، ص 140
-142.
تعداد بازدید: 1147