مقالات

انقلاب سفید از منظر امام خمینی(ره)

زهرا رنجبر کرمانی

29 بهمن 1397


«انقلاب سفید» که جلوه‌ای دیگر از تهاجم به دین، مذهب و استقلال ایرانیان مسلمان بود، به پشتیبانی سیاست‌های استعماری اجانب در دهه 40 و در دولت اسدالله علم مطرح شد. در روز 19 دی‌ماه 1341ش. شاه طرحی به‌زعم خود ابتکاری را اعلام و از ملت تقاضا کرد با رأی مثبت خویش آن را مستقر سازند. اصول شش‌گانه مد نظر شاه عبارت بودند از:

«1ـ الغای رژیم ارباب و رعیتی یا تصویب اصلاحات ارضی ایران بر اساس لایحه اصلاحی قانون اصلاحات ارضی مصوب 19 دی‌ماه 1340ش. و ملحقات آن

2ـ‌ تصویب لایحه قانونی ملی کردن جنگلها در سراسر کشور

3ـ تصویب لایحه قانونی فروش سهام کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی

4ـ تصویب لایحه قانونی سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه‌های تولیدی و صنعتی

5ـ لایحه اصلاحی قانون انتخابات

6ـ لایحه ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری.»[1]

اصول شش گانه مذکور مورد حمایت و تشویق رسانه‌های غربی واقع شده و پیش‌بینی شد که اکثریت ملت به رفراندوم، رأی آری دهند. در داخل، بسیاری از سیاستمداران مخالف رژیم با شعار اصلاحات آری، دیکتاتوری نه، به این طرح واکنش نشان دادند.[2] اما روحانیت و در رأس آنها امام خمینی مخالفت صریح خود را با لوایح مذکور اعلام کرده و در وحدت با سایر مراجع و علمای طراز اول، رفراندوم شاه را با مشکلات عملی مواجه ساختند.[3] در نهایت، علیرغم مخالفت‌های متدینین و روحانیون، لوایح شش گانه در ششم بهمن 1341 به رأی گذارده و مطابق تبلیغات رژیم پهلوی و به گفته عوامل رژیم با استقبال! مردم مواجه شده، به تصویب رسید.[4]

اما دلایل مخالفت امام خمینی با برنامه موسوم به انقلاب سفید چه بود؟

مخالفت امام خمینی با انقلاب سفید از آگاهی ایشان به نتایج و پیش‌بینی دستاوردهای آن سرچشمه می‌گرفت. امام، انقلاب سفید را علت اصلی بخش بزرگی از مصائبی می‌داند که در سالهای بعد گریبانگیر کشور و ملت شد. ایشان اصطلاح «انقلاب سفید» را اصطلاحی عوام‌فریبانه[5] و عقب‌ماندگی ملت، مهجور ماندن قرآن و اسلام، نقض قانون و گسترش و توسعه فساد و فحشا را از تبعات آن دانسته و معتقد است این به اصطلاح انقلاب، وسیله‌ای برای چپاول کشور توسط استعمارگران بوده است. علی‌رغم تبلیغات و سرو صدای دستگاه رسانه‌ای رژیم در خصوص انقلاب سفید، کشور در نتیجه آن نه تنها پیشرفتی نکرد بلکه به عقب رانده شد و حتی از شرایط و لوازم ضروری یک کشور در حال رشد محروم ماند.[6]

در هم کوبیدن سنگرهای مخالفت با استعمار و تبدیل آنها به سنگرهایی در خدمت استعمار و صهیونیزم، به حاشیه راندن علما و خطبای مؤمن و خدمتگزار اسلام و جایگزینی ایشان با معممین ساختگی و مأمور رژیم، فقر و ذلت و اختناق، قتل‌های دسته جمعی و اعدام‌های غیرقانونی و انباشتن زندان‌ها از علما و روحانیون و جوانان غیور ـ براساس دیدگاه امام ـ از دستاوردهای انقلاب سفید بود.[7]

در نتیجه انقلاب سفید، کشاورزی و دامپروری ایران چنان به عقب رانده شد که رژیم مجبور شد اقلام ضروری مورد نیاز مردم را از خارج و با قیمت‌های گزاف وارد کند. این در حالی بود که شاه در آغاز طرح انقلاب سفید به دهقانان نوید می‌داد که در سایه اصلاحات ارضی، غله مورد نیاز کل کشور را در داخل تأمین کند؛ اما پس از اجرا شدن قانون اصلاحات ارضی، مجبور شد گندم و برنجی که حتی یک استان قادر به تأمین آن برای سراسر کشور بود، از خارج وارد کند. وضع کشاورزان و کارگران به وخامت گرایید، از صنعتی شدنِ مستقل و غیروابسته جز اسمی نماند[8] و ایران به یک کشور مصرف‌کننده و بازاری برای استعمارگران تبدیل شد.[9] تمام هستی دهقانانی که قرار بود مطابق تبلیغات رژیم از چنبره نظام ارباب و رعیتی خلاص شده و آزادمرد و آزادزن باشند، از میان رفت.[10] در سایه اصلاحات ارضی، زراعت که ابزاری برای استقلال و استغنای ایران از کشورهای دیگر بود نابود و کشور حتی در ضروریات زندگی، محتاج بیگانگان و به‌ویژه آمریکا شد.[11] واردات مواد غذایی افزایش یافت. فقر دهقانان به حدی رسید که ایشان برای کار در کارخانجاتی که نهایت هنرشان مونتاژ محصولات خارجی بود، به اجبار راهی شهرها شده و زاغه‌نشین شدند.[12] این کشاورزان به نیروی کار ارزانی تبدیل شدند در خدمت همان ملاکین بزرگی که اکنون کارخانه‌داران بزرگی شده و همگی از وابستگان و سرسپردگان رژیم به شمار می‌رفتند.[13] اراضی مرغوب‌تر روستائیانی که حاضر به مهاجرت به شهر نشده بودند نیز به نفع دربار و سرسپردگانشان تصاحب شد.[14] صنعت مونتاژ حداقل زندگی را برای کارگران و در عوض درآمدهای افسانه‌ای را برای قشر معدودی فراهم کرد.[15] سیاست شاه در قبال نابودی کشاورزی، توسعه صنایع مصرفی بود که طبعاً به بیگانگان وابستگی تام داشت.[16]

هدف از ایجاد سپاه دانش براساس دیدگاه امام، ترویج باطل، عقب نگهداشتن مردم و تربیت مردمی «ثناخوان» و تابع بی‌چون‌وچرای رژیم بود که امر خدا و شاه را یکی بدانند.[17] فرهنگ استعماری تا دورترین نقاط کشور نفوذ کرد و سبب آلودگی فکری و فرهنگی جوانان، تعقیب و آزار و اذیت مخالفین انقلاب سفید و محروم کردن ایشان از حقوق اجتماعی‌شان شد.[18]

آنچه گفته شد، گزیده‌ای از دیدگاه‌ها و نظرات امام خمینی در خصوص پیامدهای انقلاب سفید بود که چرایی مخالفت ایشان با آن را به خوبی بازمی‌نمایاند. کوتاه سخن اینکه امام، طرح انقلاب سفید را نتیجه هم‌فکری شاه با حامیان خارجی‌اش برای غارت ایران و نابودی زمینه هرگونه انقلاب داخلی می‌داند. به‌زعم ایشان، این طرح عوام‌فریبانه قصد داشت با به میان کشیدن اصلاحات ارضی، دهقانان را با وعده تصاحب زمین فریفته، ایشان را متحد شاه و علیه مخالفین بسیج نموده[19] و به شاه اجازه اجرای سیاست‌هایی در راستای تبدیل ایران به کشوری به دور از مبانی اسلام اصیل و مطابق خواسته‌ها و منافع استعمارگران دهد.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. مدنی، جلال‌الدین. 1361. تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد 2. تهران: دفتر انتشارات اسلامی. صص 10 و 11.

[2]. همان، ص 11.

[3]. همان، ص 13.

[4]. همان، ص 17.

[5]. خمینی، روح‌الله. 1385. صحیفه امام، جلد 1. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص 246.

[6]. خمینی، روح‌الله. 1385. صحیفه امام، جلد 2. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص 450 و 451.

[7]. همان، ص 483.

[8]. خمینی، روح‌الله. 1385. صحیفه امام، جلد 3. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص 73.

[9]. همان، ص 267.

[10]. خمینی، روح‌الله. 1385. صحیفه امام، جلد 4. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. صص 76 و 77.

[11]. همان، ص 300.

[12]. همان، ص 334.

[13]. خمینی، روح‌الله. 1385. صحیفه امام، جلد 5. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص 238.

[14]. همان، ص 239.

[15]. خمینی، روح‌الله. 1385. صحیفه امام، جلد 4. ص 335.

[16]. همان، ص 506.

[17]. همان، ص 77.

[18]. خمینی، روح‌الله. 1385. صحیفه امام، جلد 3. ص 74.

[19]. خمینی، روح‌الله. 1385. صحیفه امام، جلد 5. ص 238.



 
تعداد بازدید: 2615



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.