زهرا قاسمی
12 مرداد 1398
اسدالله علم، از وفادارترین افراد به خاندان پهلوی، از سال 1325 تا 1356 سمتهای متعددی در حکومت پهلوی را بر عهده داشت. فرمانداری سیستانوبلوچستان، وزارت کشور، سرپرستی املاک و مستغلات پهلوی، نخستوزیری، ریاست دانشگاه پهلوی و وزارت دربار از جمله مسئولیتهای وی در دوران پهلوی هستند.
دوره نخستوزیری اسدالله علم از سال تیر 1341 آغاز و در اسفند 1342 پایان یافت. شروع این دوره با تصمیم محمدرضا شاه برای کسب وجهه و محبوبیت بین مردم با حذف مالکان و روحانیون به عنوان گروههای واسط همراه بود و اسدالله علم تمام تلاش خود را روی رسیدن به این مقصود متمرکز کرد.
کتاب «نهضت امام خمینی و دولت اسدالله علم» در چهار فصل به بیان زندگینامه، فعالیتها و اقدامات علم در دوره نخستوزیری جهت سرکوب قیام 15 خرداد 1342 پرداخته است. فصل اول با عنوان زندگینامه اجتماعی و سیاسی خاندان علم، پیشینه خانوادگی و شروع ارتباط او با دربار را بیان کرده است.
در فصل دوم با عنوان ایران از سقوط دیکتاتوری تا سقوط دموکراسی، سالهای 1320 تا 1332 مورد بررسی قرار گرفته است. سال 1323 علم بهعنوان پیشخدمت مخصوص شاه، به دربار وارد شد. اواسط سال 1326، فرمانداری استان سیستانوبلوچستان به اسدالله علم سپرده شد. در دوران فرمانداری، روابطش با دربار همچنان ادامه داشت و با حفظ سمت، به عنوان افتخاری آجودان کشوری شاه منصوب شد. سال 1328 مدتی عهدهدار وزارت کشور بود و پس از آن در اسفند همین سال مسئولیت وزارت کشاورزی به او سپرده شد که با سقوط دولت محمد ساعد به پایان رسید. با تشکیل کابینه علی منصور در فروردین 1329، او مجدداً به وزارت کشاورزی منصوب شد. پس از آن در کابینه حاجعلی رزمآرا، وزارت کار به او سپرده شد. در همه این کابینهها، مسئولیتهایی که به علم سپرده شد، با توصیه شخص محمدرضا پهلوی صورت گرفت اما زمانی که محمد مصدق عهدهدار مسئولیت نخستوزیری شد، او را در کابینه خود نپذیرفت و به بیرجند تبعیدش کرد. در این شرایط، علم تلاشهای فراوانی علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت و دولت دکتر مصدق برای بازگرداندن قدرت به شاه کرد و نقش مهمی در کودتای 28 مرداد 1332 داشت.
فصل سوم با عنوان علم از کودتای آمریکایی انگلیسی تا اصلاحات آمریکایی (1341 ـ 1332) به حوادث سیاسی و زندگی علم طی سالهای پس از کودتای 28 مرداد 1332 تا شروع نخستوزیریاش پرداخته است. پس از کودتا علم دوباره سرپرستی اداره املاک و مستغلات پهلوی را عهدهدار شد. علم تنها فردی بود که در این دوران، ضمن ایجاد روابط مستحکم با دستگاههای اطلاعاتی انگلیس و آمریکا، نسبت به شاه نیز وفاداری و سرسپردگی کامل داشت. در این دوران، علم یکی از کانونهای مهم قدرت و هدایتگر یک جریان گسترده بود. با روی کار آمدن حسین علاء، مسئولیت وزارت کشور به اسدالله علم سپرده شد. او در این سمت، در واقع سخنگوی شاه در هیئت دولت و مجری دستورات او در مجلس بود. در دوره نخستوزیری منوچهر اقبال، حزب مردم با رهبری اسدالله علم در مقابل حزب ملیون تشکیل شد. او در سال 1340 به عنوان سرپرست بنیاد پهلوی منصوب شد. در این دوران، علم تلاشهای فراوانی برای سرنگونی دولت علی امینی کرد.
حدود صد صفحه از کتاب، به فصول 1 تا 3 اختصاص پیدا کرده است. فصل چهارم با عنوان بیست ماه نخستوزیری (اسفند 1342 ـ تیر 1341) بهعنوان فصل اصلی کتاب، در 115 صفحه نوشته شده است. این فصل با مقدمهای از تعامل و تقابل روحانیت با سیاست، مواضع سیاسی امام خمینی در دوره پهلوی اول را بیان کرده است. دوره حکومت محمدرضا پهلوی، دارای سه برهة مشخص و مجزا است؛ دوره اول از 1321 تا 1332 که انگلستان بیشترین نفوذ را بر دولتمردان پهلوی داشت. دوره دوم از 1332 تا 1341 که آمریکا هم در کنار انگلستان در ایران نفوذ پیدا میکند و دوره سوم از 1341 تا 1357 که با برگزیده شدن علم به نخستوزیری شروع میشود. دوره سوم، آغاز دیکتاتوری شاه محسوب میشود. یکی از لوایحی که در این دوره به تصویب دولت رسید، لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود. تصویب این لایحه، شروع جدی مخالفت روحانیون بهویژه امام خمینی با دولت علم و دربار بود. با مخالفتهای امام و روحانیون با تصویب لایحه، هیئت دولت اعلام کرد که تصویبنامه قابل اجرا نخواهد بود. با این تلگراف علما قانع شدند اما امام خمینی اصرار کردند که خبر لغو تصویبنامه از طرف دولت در جراید منتشر شود.
پس از اعلام لغو اجرای لایحه، حکومت پهلوی که برای اجرای این لایحه، تحت فشار آمریکاییها قرار گرفته بود، در صدد برآمد تا با به رفراندوم گذاشتن اصلاحات و تصویب آن توسط مردم، ماهیت ملی و رسمی به آن بدهد. 19 دی 1341 محمدرضا پهلوی شخصاً خبر رفراندوم لوایح ششگانه انقلاب سفید را اعلام کرد. برخی از مقامات دولتی هم تلاش کردند تا نظر علما را در حمایت از برنامههای اصلاحی جلب کنند. برخی علما از جمله امام خمینی بر این عقیده بودند که باید مقابله و مبارزه با حکومت پهلوی را تا عقبنشینی آنها ادامه بدهند. بر اساس همین تصمیم، امام در 2 بهمن 1341 طی اعلامیهای رفراندوم را تحریم کرد. با همه این مخالفتها رفراندوم در 6 بهمن برگزار و خبر تصویب آن منتشر شد. در اعتراض به تصویب لوایح، امام خمینی و دیگر علما اقدامات زیادی انجام دادند. از جمله پیشنهاد تعطیلی مراسم نماز جماعت، وعظ و تبلیغ در تمام ماه رمضان در مساجد سراسر کشور بود که توسط امام مطرح شد. همچنین ایشان عید نوروز 1342 را عزای عمومی اعلام کردند. با اوجگیری مخالفتهای روحانیون، نیروهای دولت در دوم فروردین 1342 به روحانیون در مدرسه فیضیه حمله کردند که این حمله یکی از فجیعترین اقدامات سرکوبگرایانه دولت علم بود. پس از این واقعه، امام اعلامیه شدیداللحنی علیه حکومت صادر کردند. ایشان در نامهای به علمای یزد، اعلام کردند: «من مصمم هستم که از پا ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم ... شما هم ای علمای اسلام مصمم شوید و بدانید پیروزی با شماست.» در این ایام، اعتصابها و ملاقات علما و روحانیون با امام شدت گرفت و اقشار دیگر از جمله دانشجویان دست به تظاهراتهایی زدند. در پی این وقایع، حکومت پهلوی دستور داد امام زیرنظر قرار گیرد و به دستور علم، روزنامهها از انتشار اخبار این وقایع منع شدند. همچنین علم در اول اردیبهشت 1342 دستور رفتن طلاب به خدمت سربازی را صادر کرد که برای اجرای آن، مأمورین دولتی اقدام به دستگیری طلاب کردند.
با فرا رسیدن ماه محرم، امام که فرصت را مناسب برای ابراز مخالفت با حکومت پهلوی میدانستند، اعلامیهای خطاب به گویندگان و سران هیئتهای عزاداری برای اظهار تنفر از اقدامات حکومت پهلوی ارسال کردند. 13 خرداد مصادف با روز عاشورا، امام علیه حکومت سخنرانی کردند و با حمله به شخص شاه، مبارزه خود را علنی کردند. پس از این سخنرانی، علم دستور بازداشت امام را صادر کرد و صبح روز 15 خرداد این دستور اجرا شد. پس از انتشار خبر دستگیری امام، مردم قم در اطراف مقر ژاندارمری قم اجتماع میکنند که برای پراکنده کردن آنها، به سمت آنها تیراندازی شده و تعداد زیادی به شهادت میرسند. بر اساس شواهد موجود، علم شخصاً دستور تیراندازی به طرف مردم را صادر کرده بود. پس از سرکوب این قیام، اعتراضات در بسیاری از شهرها از جمله تهران، ورامین، شیراز و اصفهان ادامه یافت.
شدت عمل دولت علم در سرکوب مردم، مورد انتقاد عدهای از رجال و سیاستمداران قدیمی قرار گرفت. شواهد نشان میدهند که آمریکاییها هم پس از قیام 15 خرداد، اصرار بر تغییر دولت در ایران و برکناری علم از نخستوزیری داشتند. سرانجام اسدالله علم در 17 اسفند 1342 از نخستوزیری استعفا داد.
پس از فصل چهارم، اسناد و تصاویر مرتبط و در پایان کتاب فهرست منابع قرار گرفته است.
کتاب «نهضت امام خمینی و دولت اسدالله علم»، توسط فرزاد سلیمانی تألیف و در سال 1397 با حجم 379 صفحه در قطع وزیری توسط مؤسسه چاپ و نشر عروج منتشر شده است.
تعداد بازدید: 2700