16 بهمن 1398
مرحوم حجتالاسلام و المسلمین محمدحسین بهجتی اردکانی (شفق) امام جمعه فقید اردکان یزد، در پی عملیاتهای غرورآفرین رزمندگان اسلام در جبهههای حق علیه باطل در خرداد 1361، شعر ذیل را تحت عنوان «شهیدان خرداد آغازگران نهضت» میسراید و با این سروده خود، پیوند خون شهیدان خرداد 1342 فیضیه قم، تهران وکفنپوشان ورامین در حمایت از آغاز قیام امام خمینی را با خون شهیدان جبهههای نور علیه ظلمت، تداعی میبخشد.
ای شهیدان آزادی و داد
ای شده پرپر از باد بیداد
ای به خونخفتگان ره عشق
یکهتازان میدان خرداد
انقلاب از شما شد برومند
وز شما شد وطن آبرومند
ای شهیدان پاک و فداکار
قلعهبانان پرخاش و پیکار
پاسداران شهر شهادت
مرزبانان ایمان و ایثار
از شما شام امت سحر شد
آفتاب ظفر جلوهگر شد
ای همه پاکبازان عاشق
ای همه در صفا، صبح صادق
ای همه لالههای شفقگون
ای همه شاخههای شقایق
روسپید از شما دین و آئین
از شما باغ حق، سرخ و رنگین
کی فتد موج خرداد از جوش؟!
کی شود نور این شعله خاموش
سرخ گلهای دشت «ورامین»
کی شود در زمانه فراموش؟
طوس و تهران و قم زین میانه
شد به تاریخ ما جاودانه
گشت در ماه خرداد از خون
شهرها لالهسان، سرخ و گلگون
ریخت بر دامن خاک، اجساد
همچو انجم به دامان گردون
باشد آغاز نهضت ز خرداد
ماه عصیان و خون، ماه فریاد
خون پاک شهیدان برنا
هر نعش سیل شد، سیل، دریا
موج زد، برخروشید و جوشید
نعره زد خشمگین، تندرآسا
آنقدر گرد کاخ ستم تاخت
تا که از پایه بر خاکش انداخت
ای عزیزان در خاک خفته
تازه گلهای دایم شکفته
ای به بزم خدا رو نهاده
ای ز ما دوستان رخ نهفته
هان شما زندهی جاودانید
روح تاریخ و قلب زمانید
در قیام شما شب سرآمد
آفتاب رهایی برآمد
تا قیامت شما را امت مدیون
نهضتی کاینچنین پر برآمد
هم شهیدید و هم شاهد ما
در تلاش و تپش قائد ما
شد ز خون شما پاکبازان
باغ نهضت گلافشان و خندان
اینک از جای خیزید و بینید
برتر از کهکشان نام ایران
بنگرید از فتوحات اسلام
روز دشمن شده تیره چون شام
جایتان خالی ای گلعذاران
ای چراغ دل دوستداران
جایتان خالی اکنون تا بینید
زاری خصم و لبخند یاران
حمله «شوش» شورآفرین را
رمز «زهرا» و «فتحالمبین» را
ای شهیدان برآرید سر را
بنگرید اوج فتح و ظفر را
شوکت امت قهرمان را
ذلت دشمن فتنهگر را
رمز گلواژهی «یاعلی» را
وآن همه معجزات جلی را
بنگرید ای شهیدان خرداد
کاخر از خونتان شعلهها زاد
سوخت شیطان و کاخ سفیدش
شد سیه جاودان روی بیداد
مشت خصم ستمباره وا شد
خائن خیرهسر بینوا شد
نهضت ما بود آهنین کوه
امت ما همه، شیر نستوه
کوه کی لرزد از حملهی باد؟!
شیر را از شغالان چه اندوه؟!
گفت رهبر که ما مرد جنگیم
آهنین پنجه و تیز چنگیم
ما سلحشور و دشمن ستیزیم
تیغ عریان و شمشیر تیزیم
کوه آتشفشانیم و از خشم
بر سر کافران شعله ریزیم
بیست سال ار کشد طول، پیکار
همچنان پایداریم و استوار
ای شهیدان محبوب و دلبند
ما به خون شما خورده سوگند
کز ره سرختان رو نتابیم
هست این، عهدمان با خداوند
تا ستم از زمین برنداریم
دست از جنگ و کین برنداریم
منبع: بهبودزاده، جواد، دهم فروردین: تحلیلی بر تاریخ انقلاب اسلامی یزد، ج 1، تهران، سوره مهر، 1398، ص170 ـ 173.
تعداد بازدید: 2915