زهرا رنجبر کرمانی
28 بهمن 1398
آیتالله سیدمحمدهادی میلانی در سال 1313ق. در نجف اشرف بهدنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را نزد علمای بنام آن شهر فراگرفت و به حوزه علمیه نجف رفت.[1] در ضمن تحصیل، در همین حوزه به تدریس نیز پرداخت.[2]
آیتالله میلانی در پی درخواستهای مکرر علمای مشهد به منظور احیای حوزه علمیه این شهر در سال 1333ش– هنگامی که برای زیارت به مشهد سفر کرد - در این شهر رحل اقامت افکند.[3] در اثر تلاشهای وی حوزه علمیه مشهد روزبهروز رونق بیشتری یافت.[4] ایشان طی دو دهه در ایران بویژه خراسان در جایگاه مرجع متنفذ قرار و در رفع مصائب و مشکلات مردم نیز سهمی داشت و در مواقع لزوم به یاری نیازمندان میشتافت.[5] همچنین نسبت به دشواریهای شیعیان جهان اسلام از جمله سوریه، لبنان و حتی پاکستان و هند بیتفاوت نبود و با علمای آن مناطق برای آشنایی و احیاناً رفع مشکلات مردم ارتباط برقرار میکرد. در نتیجه این رویکرد، علمای برجستهای که از خارج از کشور برای زیارت به مشهد سفر میکردند از ایشان نیز دیدار مینمودند.[6]
جنبش ملی شدن صنعت نفت و مبارزات مردم و بویژه عشایر عراق علیه استعمار انگلستان و تحولات سیاسی مهمی که در نیمه دوم دهه سی شمسی در منطقه و آمریکای لاتین رخ داد، وقایع مهمی بودند که در سنین جوانی بر افکار و اندیشههای آیتالله میلانی تأثیر بسزایی گذاردند. به پشتوانه این تجارب سیاسی، وی از ابتدای اقامت در مشهد در سال 1333ش. در تحولات سیاسی حاصل از کودتای 28 مرداد دخالت کرد. نمونه آن تلاش برای آزادی برخی افراد وابسته به نهضت مقاومت ملی و مبارزه با بهائیان در مشهد بود.[7] حمایت معنوی از «کانون نشر حقایق اسلامی» از دیگر اقدامات میلانی در این دوران بود. این کانون که به همت محمدتقی شریعتی پس از شهریور 1320 شکل گرفته بود، فعالیتهای دامنهداری علیه مارکسیسم و قشریگرایی داشت در مشهد داشت. آیتالله میلانی به دنبال درخواست حمایت معنوی مسئولین کانون، با رفت و آمدهای خود به این مرکز اعتبار بخشید و از فعالیتهای دینی و سیاسی آن حمایت کرد.[8]
پس از رحلت آیتالله بروجردی در سال 1340ش. مرجعیت آیتالله میلانی در خراسان بهطور چشمگیری برجستهتر شد.[9] در 16 مهر 1341 لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی با مفادی خلاف مصالح اسلام و قانون اساسی به تصویب رسید. در پی اعلام رسمی این موضوع از طریق رسانهها، آیتالله میلانی در تعامل با علما و مراجع قم نظیر امام خمینی به اعتراضی گسترده دست زد و نقش رهبری معترضین و طلاب مشهدی را برعهده گرفت. وی با مخابره تلگراف و اعزام پیک، از علمای سایر شهرستانها مانند اصفهان، تبریز و شیراز درخواست تشکیل مجالسی برای ابراز مخالفت با این لایحه نمود. تصمیمات منعقده از سوی آیات میلانی و سید حسن قمی در مشهد در ارتباط دائم با مذاکرات جلسات مراجع قم اتخاذ شده و امام خمینی طلاب مشهدی حوزه قم را رابط میان خود و آیتالله میلانی قرار داد.[10] آیتالله میلانی در پیگیری اهداف معترضین، پیشاپیش و در خلال نهضت دو ماهه روحانیون برای لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، چندین پیام و تلگراف به علم – نخستوزیر وقت - ارسال کرد که اولین آنها در اواخر شهریور، 20 روز قبل از تصویب رسمی لایحه بود. مجموع فعالیت مخالفان به اعلام رسمی لغو لایحه منجر شد.[11]
دیری نپایید که شاه در اقدامی دیگر همهپرسی لوایح ششگانه را مطرح کرد. در واکنش به این امر و در پی درخواستهای مردمی، آیتالله میلانی با ارسال نامهای به علم با ارائه شش دلیل، مخالفت خود را با همهپرسی بیان کرد و بر پیامدهای منفی اصلاحات ارضی تأکید نمود.[12] در واکنش به تصویب فرمایشی اصول ششگانه در 6 بهمن 41، آیتالله میلانی در پی دستور امام خمینی، با صدور اعلامیهای عید نوروز سال 1342 را تحریم کرد و پس از بیان فهرستی از اعمال خلاف قانون و شرع هیئت حاکمه، در پایان اضافه نمود: «در این شرایط، روحانیتی که خود را شریک غم و شادی ملت مسلمان ایران میداند، هرگز عید و مراسم آن را نخواهد داشت.»[13]
سال 1342 با سه واقعه مهم آغاز شد که حاکی از یک برنامه از پیش تعیین شده برای سرکوب برخی عاملان و پیشگامان مبارزه در شهرهای قم، تبریز و مشهد بود. پس از حادثه مدرسه فیضیه در قم و مدرسه طالبیه در تبریز، حمله مأموران به جمعیتی که در منزل آیتالله قمی در مشهد تجمع کرده بودند، نهضت روحانیت را وارد مرحله جدیدی ساخت. از اینرو ساواک مرکز به ساواک مشهد دستور داد تا طرحی برای خنثی کردن فعالیتهای «مضره» آیات میلانی و قمی و پراکنده کردن تدریجی پیروان ایشان تهیه کند.[14] چندی بعد و در اردیبهشت سال 42، آیتالله میلانی نامهای به مراجع قم و علمای شهرستانها ارسال کرد و در آن ضمن افشای ماهیت و عوامل پشت پرده رفتار حکومت علیه روحانیت، از جمله نقش اسرائیل و بهاییان، بر همگان اتمام حجت کرد و با آگاهی از نقش مهم رسانه سنتی منبر و مجالس سوگواری محرم در آگاهسازی مردم، هشدار داد که سکوت در ایام محرم خیانت به امام حسین(ع) خواهد بود.[15] در همین راستا با یک برنامهریزی دقیق و هماهنگ با مراجع قم بویژه امام، درصدد بهرهبرداری سیاسی از ماه پرشنونده محرم برآمد و در نتیجه منزل آیات میلانی و قمی در این ایام به دو پایگاه مهم برای صدور آموزههای جنبش تبدیل شدند.[16] در پی سخنان شدیداللحن امام خمینی در قم و آیتالله قمی در مشهد علیه هیئت حاکمه در روز عاشورای 42، این دو دستگیر شده و قیام خونین 15 خرداد به وقوع پیوست. آیتالله میلانی در 16 خرداد با هدف آزادی دستگیرشدگان درصدد مهاجرت به تهران برآمد ولی در بین راه هواپیمای حامل وی بازگردانده شد. آیتالله میلانی اما به فعالیتهای خود ادامه داد و در روز 20 خرداد تلگرافی به آیات خمینی، قمی و محلاتی در زندان ارسال و ضمن آن اعلام کرد: « با این پیشامد، عظمت دین جلوهگر شد و مردم دنیا فهمیدند آزادی در این مملکت نیست.» ایشان همچنین از عموم مردم خواست با ارسال تلگراف به مقامات کشور برای آزادی علما تلاش کنند. سرانجام آیتالله میلانی بنا به شرایط و فضای حاکم بر افکار عمومی مشهد که منتظر اقدام فوری وی بودند، در 9 تیر به تهران آمد و مورد استقبال پرشور بازاریان مقلدش قرار گرفت و در منزل یکی از تجار معروف اسکان داده شد. گفتنی است همزمان با وی دهها تن از علمای برجسته کشور نیز با هدف آزادی دستگیرشدگان به تهران آمدند.[17]
آیتالله میلانی در این میان هدایت و برنامهریزی امور را بر عهده گرفت و به عنوان سخنگو انتخاب شد. وی در این مدت با بسیاری از شخصیتهای مذهبی و سیاسی و نیروهای اپوزیسیون اعم از جبهه ملی، نهضت آزادی و سایر روشنفکران دیدار و مراوده نمود. صدور اعلامیههای مستدل و بهویژه تحریم انتخابات دوره 21 مجلس شورای ملی در مهر 42 و دیدگاههای نوگرانه وی، زمینه تعاملات وی با اپوزیسیون حکومت پهلوی را برقرار کرد.[18]
آیتالله میلانی در خلال مهاجرت سهماهه و به منظور آگاهی بخشیدن به مردم و افشاگری علیه هیئت حاکمه، اعلامیههای متعددی صادر کرد. در یکی از این اعلامیهها که پنج روز بعد از مهاجرت به تهران و در 14 تیر صادر شد، هدف خود را از این کار اظهار حق و نهی از منکر و اعلام انزجار از حکومتی دانست که زمامدارانش افرادی فاقد صلاحیت عقلی و اخلاقی بوده و مصالح افراد و اجتماع برایشان ارزشی ندارد. به علاوه به دنیا اعلام کرد که نهضت روحانیت نه ارتجاعی بلکه برای مقابله با حکومت جابر است.[19] بخش عمده اعلامیههای صادر شده از طرف وی در این دوران بهویژه در اواخر دوره مهاجرت به پاسخ مؤمنان در خصوص تکلیف شرعی در انتخابات مجلس دوره بیستویکم شورای ملی در مهر 1342 اختصاص داشت. وی شرکت ملت مسلمان در این انتخابات را شرعاً و عقلاً جایز ندانسته چرا که «جریان انتخابات به صورتی است که هیچگونه نظارتی از طرف رأیدهندگان میسر نمیباشد.»[20]
حکومت اما علمای مهاجر را برای مراجعت به شهرهای خود به شدت تحت فشار قرار میداد. اقامتگاه آیتالله میلانی محاصره شد، از خروج وی جلوگیری بهعمل آمد و اجازه ملاقات با وی به کسی داده نشد. سرانجام به اجبار و بهطور ناگهانی و غافلگیرانه آیتالله میلانی را در 15 مهر به مشهد بازگرداندند.[21] ایشان در همان روزِ بازگشت اعلامیهای صادر و شناخت افراد مؤمن، مخالف و منافق و تحریم انتخابات را از نتایج این مهاجرت عنوان کرد.[22] وی پس از بازگشت نیز برای آزادی علمای دستگیر شده و زنده نگهداشتن یاد آنها دست از تلاش برنداشت و به دلیل زندانی بودن آیات خمینی و قمی و اعدام برخی متهمان قیام 15 خرداد از برگزاری جشنهای تولد حضرت زهرا(س) در 26 آبان و تولد حضرت علی(ع) در 10 آذر 42 و جشن مبعث در اواخر همان ماه خودداری کرد و همگان را به این امر فراخواند.[23]
در فاصله مراجعت میلانی به مشهد تا تبعید امام که بیش از یک سال طول کشید، نهضت با فراز و نشیبهایی در خراسان همراه بود. از جمله میتوان به واقعه مسجد فیل اشاره کرد که طی آن مجلس سخنرانی حجتالاسلام سید عبدالکریم هاشمینژاد به دلیل حمله مستقیم وی به نخستوزیر در شب 22 مهر توسط نیروهای امنیتی محاصره و هاشمینژاد پس از اتمام سخنرانی بازداشت شد. در نتیجه برخی حاضران که در اطراف مسجد اجتماع کرده بودند با مأموران درگیر شده و در نتیجه 5 نفر شهید و تعدادی زخمی شدند.[24] واکنش آیتالله میلانی به دستگیری علمای آذربایجان در آذر 1342[25] از دیگر وقایع مهم رخ داده در جریان نهضت در این ایام بود.
آیتالله میلانی اولین فرد از مراجع بود که به تبعید امام به ترکیه در 13 آبان 1343 - در نتیجه افشاگریهای وی در خصوص کاپیتولاسیون - واکنش نشان داد.[26] در عین حال شخصاً این قانون را «موجب سرافکندگی ملت ایران حتی در مقابل انسانهای نیمه وحشی» خوانده بود.[27] آیتالله میلانی در تلگرامی که در ساعات اولیه همان روزِ تبعید امام به قم فرستاد، از زیر پا گذاردن مصونیت قانونی مراجع تقلید ابراز شگفتی و نسبت به تهمت و افترا به امام خمینی اعلام انزجار کرد.[28]
بررسیها نشان میدهد که در ایام تبعید امام و عدم دسترسی به ایشان، آیتالله میلانی حداقل از منظر گروهی از مبارزان به عنوان رهبر نهضت شناخته شد و حمایتهای وی نقش مهمی در تداوم مبارزه ایفا نمود.[29] با این حال نهضت روحانیت با تبعید امام و ترور حسنعلی منصور با شرایط دشواری، به خصوص برای مراجع پیشرو و مبارزی چون آیات میلانی و قمی مواجه شد. آیتالله میلانی که با تبعید آیتالله قمی در آغاز سال 1346 بیش از پیش به لاقیدی هیئت حاکمه و دستگاههای امنیتی خشن آن واقف شده بود، به منظور دچار نشدن به سرنوشت آیات خمینی و قمی و از دست ندادن فرصت آموزش و تعلیم روحانیون، به علاوه عدم توانایی به پاسخ به مطالبات روزافزون انقلابیون به دلیل محدودیتها و فشارهای دستگاههای امنیتی[30] تصمیم گرفت با اقدامات پراکنده نهضت را بهطور نسبی تداوم بخشد و در عین حال مدارس علمیه را برپا نگه دارد.[31] افزایش فشارها به تدریج انزوای سیاسی وی را در پی داشت و پس از آن از ابراز موضع صریح در قبال مسائل اجتناب کرد.[32] ضعف و بیماری جسمی در سالهای پایانی عمر نیز در این مسأله بیتأثیر نبود.[33]
عیادت شاه از آیتالله میلانی که در بستر بیماری به سر میبرد و ظاهراً بدون توجه به میل وی و با فشار بر فرزندانش انجام شد، بدبینی مبارزان نسبت به ایشان را در پی داشت و لطمهای خدشهناپذیر بر سالها حیات و مبارزه وی زد. سرانجام آیتالله میلانی در سال 1354 در پی ابتلا به سرطان درگذشت.[34]
اسناد
1- پیگیری الغاء مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی توسط آیتالله میلانی 26 /8 /1341[35]
متن سند
تاریخ: 26 /8 /41
موضوع: [مخالفت] علما با شرکت زنان در انتخابات
تلگراف مشروحه زیر در روز 24 /8 از طرف آیتالله میلانی به زنجان مخابره شده است: زنجان حضرات آقایان حجج اسلام و المسلمین آقای آقا سیدمحمدحسین غروی رونوشت آقای حاج سیدعزالدین امام جمعه و سایر آقایان عظام دامت برکاته. تلگراف شریف و اصل الغاء تصویبنامه را قبلاً خواستار فعلاً هم تعقیب نمودم ولاحول و لاقوه الابالله العلیالعظیم.
المیلانی
شماره شود
آیتالله میلانی
2- مخالفت آیات قمی و میلانی با رفراندوم لوایح ششگانه 21 /11 /1341[36]
متن سند
تاریخ: 21 /11 /41
موضوع: مخالفین طرح 6 مادهای
برابر اطلاع واصله از مشهد عدهای که مخالف انجام رفراندوم جهت تصویب طرح 6 مادهای پیشنهادی شاهنشاه بودهاند، در مشهد شروع به تحریکاتی نموده از جمله آیتالله قمی و آیتالله میلانی اعلامیههایی منتشر و مخالفت خود را با رفراندوم اعلام و محل این فعالیتها مسجد جامع گوهرشاد بوده و در مورخه 3 /11 /41 نیز نماز جماعت در مسجد انجام نگرفته و تحریکاتی نیز بین طلاب و معممین مشهد از طرف مخالفین بهعمل آمده است.
33942 /321-1 /12 /41
رونوشت برابر اصل است و اصل در پرونده 149-12 بایگانی است.
گیرندگان: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان نهم مشهد جهت اطلاع و اعلام چگونگی
3- تلاش آیتالله میلانی برای آمدن به تهران برای آزادی علمای دستگیر شده در 15 خرداد 7 /4 /1342[37]
متن سند
تاریخ: 7 /4 /42
موضوع: درباره آقای میلانی
ساعت 9 صبح در منزل آقای میلانی مجلس روضهای منعقد بود و در خاتمه منبر پسر آیتالله میلانی اظهار داشت پدرم در روز سیزدهم محرم عازم تهران شدند اما نگذاشتند، ایشان را از بین راه به مشهد مراجعت دادند، ولی اکنون بدانید من و آیتالله تا جمعه آینده عازم حرکت به تهران هستیم و این دفعه تصمیم ما بر این است به هر وسیلهای که شده خود را به تهران برسانیم و درباره زندانیان خود دفاع نماییم.
4- فعالیتهای آیتالله میلانی در تهران برای آزادکردن امام خمینی و دیگر بازداشتشدگان 15 خرداد 15 /4 /1342[38]
متن سند
اداره یکم عملیات
تاریخ: 15 /4 /42
شماره: 1453-د-2 بخش 311
موضوع: عزیمت عدهای از آیتاللهها به تهران
برابر اطلاع واصله سه نفر از آیتاللههای معروف تبریز در روز 15 /4 /42 قصد عزیمت به تهران را دارند و قرار است با آیتالله میلانی ملاقات نمایند.
آیتالله میلانی ضمن ملاقات با چند نفر از روحانیون اظهار داشته که قرار است ملاقات با دولت بنماید و چنانچه در این ملاقات نظر روحانیون تأمین گردد که هیچ و الا در این مورد اعلامیهای داده خواهد شد و وضع آیتالله خمینی و عدهای دیگر از بازداشتشدگان را روشن خواهم کرد.
در پرونده آیتالله میلانی بایگانی شود. شهابی
5- صدور فتوای تعطیل عمومی توسط آیتالله میلانی در اعتراض به عدم آزادی امام خمینی 23 /4 /1342[39]
متن سند
از: اداره یکم عملیات
تاریخ: 23 /4 /42
شماره: 1544-311-د3
موضوع: فتوای آیتالله میلانی
در شب گذشته 22 /4 /42 در منزل آیتالله میلانی واقع در امیریه خیابان انتظام، جلسهای بوده و ایشان فتوا دادهاند روز یکشنبه (23 /4 /42) امروز حتماً موضوع تعطیل عمومی در سراسر ایران عملی گردد. ضمناً جلسات عزاداری چند نفری نیز تشکیل داده شود و مردم را از جنایتهای هیئت حاکمه آگاه سازند.
تعداد نسخه:
گیرندگان: اداره دوم کل سوم و اداره سوم کل سوم.
بایگانی شود 24 /4 /42
تعداد نسخه:
6- انتقاد آیتالله میلانی از دولت در پی واقعه مسجد فیل 7 /8 /1342[40]
متن سند
تاریخ: 7 /8 /42
موضوع: آیتالله میلانی
روز 6 /8 /42 اعلامیههایی به قطع بزرگ در دو صفحه که در آن از اعمال دولت انتقاد شده بود به مضمون (هفتمین روز درگذشت کشتهشدگان مسجد فیل) به دیوارها نصب شده بود و ضمناً آیتالله میلانی هنگام درس دادن، طلاب را تشویق به اقدام بر علیه دولت و قیام مینماید و طلابی که تا به حال زندانی شده و یا به عناوین مختلف فعالیتهایی نمودهاند، مورد لطف آیتالله قرار گرفته و به آنها کمک مادی مینماید.
7- واکنش آیتالله میلانی به تبعید امام خمینی [41]
متن سند
از: مرکز
به: ساواک مشهد
تاریخ: 24 /8 /1343
شماره: 6725 /321
آیتالله میلانی در تاریخ 13 /8 /43 تلگرافی به عدهای از روحانیون تهران و قم مخابره نموده و از تبعید آیتالله خمینی اظهار تأسف کرده است. دستور فرمایید به نامبرده تذکر دهند که از ادامه این قبیل فعالیتها خودداری نماید و ضمناً در آینده از مخابره اینگونه تلگرافات جلوگیری نمایید.
دکتر فروزین
24 /8 /43
تهیه کننده: صابری
متصدی بررسی: تهامی 24 /8
رئیس بخش321: امینی 24 /8
از طرف رئیس اداره دوم عملیات : نثری 24 /8 /43
پینوشتها:
[1] روح بخش اللهآباد، رحیم، آیتالله العظمی سیدمحمدهادی میلانی به روایت اسناد، تهران، مؤسسه فرهنگی - هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1391، ص 23.
[2] همان، ص 26.
[3] همان، ص 48.
[4] همان، ص 36.
[5] همان، ص 37.
[6] همان، صص 42 و 43.
[7] همان، صص 60 تا 62.
[8] همان، ص 64.
[9] همان، ص 87.
[10] همان، صص 88 و 89.
[11] همان، ص 94.
[12] همان، صص 94 تا 96.
[13] همان، صص 99 و 100.
[14] همان، صص 101 و 102.
[15] همان، ص 106.
[16] همان، ص 110.
[17] همان، صص 115 تا 119.
[18] همان، صص 120 و 122.
[19] همان، صص 127 و 128.
[20] همان، ص 131.
[21] همان، ص 138.
[22] همان، ص 142.
[23] همان، ص 145.
[24] همان، صص 147 و 148.
[25] همان، ص 152.
[26] همان، ص 229.
[27] همان، ص 235.
[28] همان، ص 230.
[29] همان، ص 234.
[30] همان، صص 255 و 256.
[31] همان، ص 261.
[32] همان، ص 261.
[33] همان، ص 291.
[34] همان، ص 293.
[35].حضرت آیتالله العظمی آقای حاج سیدمحمد هادی میلانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج اول، 1380، ص 40.
[36] همان، ص 82.
[37] همان، ص 129.
[38] همان، ص 166.
[39] همان، ص 217.
[40] همان، ص 416.
[41] حضرت آیتالله العظمی آقای حاج سیدمحمد هادی میلانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج 2، 1380، ص 202.
تعداد بازدید: 2287