خاطرات

آزادی امام از زندان


05 اسفند 1398


در اسفند ماه سال 1342، یعنی پایان این سال پر از حادثه، قرار بر این شد که به مناسبت نوروز کارت تبریک‌هایی چاپ کنیم که مبارزه و مسائل رخ‌داده در طی این یک سال، از جمله واقعه فیضیه و دستگیری حضرت آیت‌الله خمینی، در آن پررنگ‌تر جلوه کند. از این‌رو فعالیت من دوباره شروع شد. ما دو پوستر داشتیم که یکی از این پوسترها را آقای رحیمیان زحمت آن را کشیده بود، چون خط خوبی داشت. دیگری را آقای سیدعلی موسوی گرمارودی، که بنده با ایشان رفاقت داشتم. ایشان از سویی خوش ذوق بود و از سوی دیگر خوش خط. روزی به خانه ایشان، ‌واقع در سه‌راه امین‌حضور رفتم. او کارت تبریکی برای عید نوروز آماده ساخت و به من داد. آن کارت را نزد آقای حسن تهرانی بردم و چاپ و تکثیر کردیم. مقداری از هزینه تکثیر کارت را آقای تهرانی تقبل کرد، و باقی مانده آن را نیز آیت‌الله منتظری به عهده گرفت. بعد در قم این کارت تبریک‌ها را بین طلاب توزیع کردم ‌که بفروشند. از این کارت‌ها به عنوان پیام تبریک استفاده می‌شد. گاهی از اوقات، بانی خیری پیدا می‌شد و شمار زیادی از این کارت تبریک‌ها را تکثیر می‌کرد تا از طریق پست به دست اشخاص بازاری و اداری و روحانی برسد. از این طریق عکس حاج آقا روح‌الله و آن متن ادبی و شعر همه جا پخش شد. بعضی از کارت‌ها مزین به این آیه بود: (رَبَّ السَّجْنُ أحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ).

و در بعضی کارت‌ها از بیت زیر استفاده شده بود:

بی‌گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق

یوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است

وظیفه اصلی ما تهیه بودجه تکثیر این کارت‌ها بود تا برای افراد معینی کارت بفرستیم، مثل سرهنگ‌ها یا تیمسارها و....، که حداقل نمازخوان هستند: یکی از این کارت‌ها به دستش برسد و بفهمد که رژیم چه کرده و ملت خواسته‌اش چیست، شاید در او تأثیری داشته باشد. برای روحانیونی کارت تبریک می‌فرستادیم که چندان در مبارزه نقش نداشتند. از این رهگذر شاید اندکی آگاه شوند. از این کارت‌ها حتی برای سرشناسان جامعه هم می‌فرستادیم، با این باور که انجام وظیفه کنیم. حالا مهم نبود که شخص کارت را خواهد خواند یا از ترس آن را پاره کرده و دور خواهد انداخت.

همین که دسته‌ای متوجه تلاش و انگیزه ما می‌شدند، بسنده بود. افزون بر این، کارت‌های تبریکی ـ که مزین به تصاویر حضرت آیت‌الله العظمی خمینی بود ـ درب منازل و بدون ذکر نام فرستنده ارسال می‌کردیم.

 

منبع: در وادی عشق (خاطرات حجت‌الاسلام والمسلمین سیدتقی موسوی درچه‌ای)، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(س)، چاپ و نشر عروج، 1389، ص 110 تا 112.



 
تعداد بازدید: 2192



آرشیو خاطرات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.