12 اسفند 1398
کینهای که شاه از این سخنرانی [سخنرانی امام خمینی در مسجد فیضیه] در دل گرفت، سه روز بعد، یعنی در روز 15 خرداد آشکار گشت. فردای عاشورا، یعنی روز چهارده خرداد از قم به شهر ری بازگشتم.
صبح روز پانزدهم خرداد، وقتی که از مدرسه برهان بیرون آمدم، و از درب بازار حضرت عبدالعظیم(ع) وارد خیابان شدم، یکی از دوستان را در راه دیدم، او گفت: «آقای خمینی را گرفتهاند.» از شنیدن این خبر تعجب کردم. با هم به طرف فلکه شهر ری رفتیم و دیدیم که در میان بازاریها زمزمههایی است. همه در حال بستن مغازهها بودند. پیدرپی کرکرههای مغازهها پایین میآمد. دستهای هم بهتزده در برابر مغازهها ایستادند، تا بفهمند این خبر چقدر صحت دارد. مردم مردد بودند که مغازهها را باز کنند. بدینسان مغازههایی هم که باز بود، کمکم بسته شد.
ما سوار ماشین شدیم و به شوش رفتیم. در میدان شوش دیدیم، که دسته طیب در حال حرکت هستند. آنان شور فوقالعادهای ایجاد کرده بودند. صاحب مغازهها ـ که از ماجرای دستگیری امام، آگاه شده بودند ـ با سرعت کرکرهها را پایین کشیده و مغازهها را میبستند. در این هنگام شخصی که به طلبگی ما پی برده بود، داد زد: «آقا را گرفتهاند، شما هم با جمعیت بروید». جمعیت ناگهان فریاد کشیدند: «یا مرگ یا خمینی». مردم با این شعار به سمت چهارراه مولوی به راه افتادند. ما هم به دنبال آنان رفتیم. در خیابان مولوی و بوذرجمهری مغازهها همه بسته بود. یکی از دوستان گفت: «وضع خطرناک است»؛ و بعد مرا از آنجا برد. نزدیک عصر یکجا گیر افتادیم، و با دوستانی که راه را بلد بودند، به طرف بازار پیچیدیم. در این هنگام صدای گلوله شنیدیم، به طرف مسجد شاه ـ امام خمینی کنونی ـ حرکت کردیم.
درب مسجد بسته بود و یک دسته پشت آن ایستاده بودند. آنان به خادم مسجد اصرار میکردند، که در را باز کند، تا از آنجا به خیابان بوذرجمهری بروند. ما هم در حالی که وحشتزده بودیم، با آن جمعیت به راه افتادیم.
در خیابان بوذرجمهری چند جنازه دیدیم، که کنار خیابان افتاده بودند. جنازه یکی از طلبههای مدرسه سپهسالار هم در میان آنها بود. فردای آن روز، یعنی شانزدهم خرداد دوباره به خیابان بوذرجمهری و اطراف آن رفتیم. در خیابانهای خونآلود، ماشینهای پلیس و سربازانی که در عقب کامیون نشسته بودند، چهره شهر را غمزده و مرعوب کرده، و از هر سو صدای «یا مرگ یا خمینی» بلند بود. سپس به شهر ری بازگشتیم.
منبع: در وادی عشق (خاطرات حجتالاسلام والمسلمین سیدتقی موسوی درچهای)، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ و نشر عروج، 1389، ص 102 تا 103.
تعداد بازدید: 1560